[ویکی فقه] قصه های قرآن و اساطیر. در دوره معاصر بعضی از خاورشناسان و همچنین برخی روشن فکران مسلمان بر اساس تحلیل نمادین و تخیّلی از اساطیر، شماری از روایت های داستانی قرآن را اسطوره می نامند.
این قبیل روشن فکران در مقام اسطوره زدایی (تفسیر نمادها به معنای حقیقی) و ارائه تفسیر علمی از قرآن، با نفی واقعیت های خارجی و تاریخی داستان های یاد شده، آن ها را بر برخی نظریّه های خاص تطبیق می کنند. از جمله، اقبال لاهوری با نگاه نمادین به داستان آدم و حوّا، در کنار ارائه تفسیری خاص از خوردن میوه ممنوعه، احساس شرم ساری آن دو از عریان شدن و هبوط ارتباط آن را با پیدایش نخستین انسان بروی زمین نفی می کند.
تطبیق با مارکسیسم
برخی به رغم تحلیل روان کاوانه اساطیر و معرفی آن به عنوان تجلّی آرزوها، ایده ها و همچنین جامعه، جهان و تاریخ ایده آل و محقق نشده انسان، متأثر از نگاه مارکسیسم به تاریخ تمدن، قصه هابیل و قابیل را داستان نوع بشر و آن دو را بنیان گذار دو دوره اشتراک اوّلیه و مالکیت خصوصی در تاریخ و سمبل طبقه کارگر و سرمایه دار دانسته، معتقدند پذیرش هدیه هابیل به معنای طرف داری خدا از طبقه کارگر و دشمنی با سرمایه دار است.
نظر خلف اللّه
احمد خلف اللّه باروی کرد داستانی، در مقام دفاع از قرآن، وجود داستان های اساطیری را از جنبه های اعجاز و امتیازات آن، و قرآن را پیش تاز در این سبک داستانی می پندارد. وی که داستان هنری را آمیخته ای از تخیّل و واقعیت، تأثیرگذارترین و شایع ترین نوع هنر می داند، با تأکید بر ویژگی های هنری در قصه های قرآن، آن ها را به سه دسته تاریخی (دارای واقعیت خارجی)، تمثیلی (به رغم امکان، تحقق خارجی آن روشن نیست) و اساطیری (بدون هرگونه واقعیت خارجی، تخیّلی محض و مبتنی بر یکی از اساطیر) تقسیم می کند. وی قضایایی چون آمدن مائده برای حواریون، مردن و سپس زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل، عزیر و ۴ پرنده به دست ابراهیم (علیه السلام)، آفرینش آدم، قصه هابیل و قابیل، هاروت و ماروت، هدهد و مورچه و اصحاب کهف را به سبب این که عقل، امکان وقوعی آن را بر نمی تابد، از قصه های اساطیری و تلویحاً غیر واقعی و تخیّلی می داند.
اساس دیدگاه خلف الله
...
این قبیل روشن فکران در مقام اسطوره زدایی (تفسیر نمادها به معنای حقیقی) و ارائه تفسیر علمی از قرآن، با نفی واقعیت های خارجی و تاریخی داستان های یاد شده، آن ها را بر برخی نظریّه های خاص تطبیق می کنند. از جمله، اقبال لاهوری با نگاه نمادین به داستان آدم و حوّا، در کنار ارائه تفسیری خاص از خوردن میوه ممنوعه، احساس شرم ساری آن دو از عریان شدن و هبوط ارتباط آن را با پیدایش نخستین انسان بروی زمین نفی می کند.
تطبیق با مارکسیسم
برخی به رغم تحلیل روان کاوانه اساطیر و معرفی آن به عنوان تجلّی آرزوها، ایده ها و همچنین جامعه، جهان و تاریخ ایده آل و محقق نشده انسان، متأثر از نگاه مارکسیسم به تاریخ تمدن، قصه هابیل و قابیل را داستان نوع بشر و آن دو را بنیان گذار دو دوره اشتراک اوّلیه و مالکیت خصوصی در تاریخ و سمبل طبقه کارگر و سرمایه دار دانسته، معتقدند پذیرش هدیه هابیل به معنای طرف داری خدا از طبقه کارگر و دشمنی با سرمایه دار است.
نظر خلف اللّه
احمد خلف اللّه باروی کرد داستانی، در مقام دفاع از قرآن، وجود داستان های اساطیری را از جنبه های اعجاز و امتیازات آن، و قرآن را پیش تاز در این سبک داستانی می پندارد. وی که داستان هنری را آمیخته ای از تخیّل و واقعیت، تأثیرگذارترین و شایع ترین نوع هنر می داند، با تأکید بر ویژگی های هنری در قصه های قرآن، آن ها را به سه دسته تاریخی (دارای واقعیت خارجی)، تمثیلی (به رغم امکان، تحقق خارجی آن روشن نیست) و اساطیری (بدون هرگونه واقعیت خارجی، تخیّلی محض و مبتنی بر یکی از اساطیر) تقسیم می کند. وی قضایایی چون آمدن مائده برای حواریون، مردن و سپس زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل، عزیر و ۴ پرنده به دست ابراهیم (علیه السلام)، آفرینش آدم، قصه هابیل و قابیل، هاروت و ماروت، هدهد و مورچه و اصحاب کهف را به سبب این که عقل، امکان وقوعی آن را بر نمی تابد، از قصه های اساطیری و تلویحاً غیر واقعی و تخیّلی می داند.
اساس دیدگاه خلف الله
...
wikifeqh: قصه های_قرآن_و_اساطیر