قربانی سوخته یا عولاه ( عبری: קָרְבַּן עוֹלָה کوربان عولاه ) که در زبان های اروپایی به واژه هولوکاست ترجمه می شود یک نوع قربانی حیوان است که در تورات مورد اشاره قرار گرفته است. این لغت اولین بار در داستان نوح مورد اشاره قرار گرفته است. در زمان وجود معبد اول ( معبد سلیمانׁ ) و معبد دوم اورشلیم قربانی سوخته هر روز دو بار در قربانگاه معبد انجام می شد. در این مراسم گوشت قربانی به صورت کامل توسط آتش از بین می رفت؛ ولیکن پوست حیوان سوزانده نمی شد و به کاهنان معبد داده می شد.
لغت عبری عولاه ( עֹלָה ) در کتاب مقدس ۲۸۹ بار استفاده شده است. معنی لغوی آن چیزی است که در دود بالا رود. ترجمه انگلیسی رایج این لغت «هولوکاست» است. در اولین ترجمه یونانی تورات، این لغت به واژه هولوکاستن ترجمه شده است. امروزه بعضی ترجمه های انگلیسی کتاب مقدس آن را به هولوکاست و بعضی به قربانی سوخته ( Burnt Offering ) ترجمه می کنند.
اولین استفاده از لغت عولاه در کتاب مقدس در داستان نوح است. «از هر حیوان وحشی پاکیزه، و هر پرنده پاکیزه گرفت و آنها را به صورت قربانی سوخته در قربانگاه پیشکش کرد» ( کتاب پیدایش، ۸:۲۰ ) . در داستان قربانی کردن اسحاق توسط ابراهیم نیز واژه عولاه مورد استفاده قرار گرفته است. در این داستان ابراهیم قصد داشت اسحاق را به صورت قربانی سوخته به خداوند تقدیم کند «او را به صورت قربانی سوخته در بالای یکی از کوه ها پیشکش کند» ( کتاب پیدایش ۲۲:۲۲ ) . سومین اشاره به عولاه قبل از زمان معبد سلیمان در زمان شعیب پدرزن موسی است. ( کتاب خروج، ۱۸:۱۲ ) .
منبع دستور عولاه در قانونی که به موسی داده شد در کتاب خروج ۲۰:۲۴ و سپس در کتاب اعداد ذکر شده است.
چگونگی قربانی کردن گوسفند در کتاب لاویان ۱:۱۱ ذکر شده است:
از این رو قربانی روزانه کوربان عولاه دو مرتبه در روز انجام می شد. این کار یکبار در صبح و بار دیگر در عصر انجام می گردید. قربانی حتماً باید یک گوسفند می بود.
کوربان عولاه معمولاً به عنوان کفاره گناهان، پایان قول نذرین، بعد از بهبود بیماری پوستی، توسط یک زن بعد از زایمان، بعد از خروج مایعات غیرطبیعی از بدن، گرویدن یک جنتیل به یهودیت، یا به صورت داوطلبانه انجام می شد. در این حالتها حیوان قربانی می توانست حیوانات دیگری نظیر گاو، بز، کبوتر باشد.
ابتدا حیوانات برای نداشتن هر ایرادی مورد معاینه قرار می گرفتند. سپس حیوان به شمال قربانگاه منتقل می شد و به صورت کوشر ذبح می شد. خون قربانی توسط کاهن به صورت دقیقی جمع می شد و بر روی قربانگاه پاشیده می شد. سپس پوست حیوان کنده می شد و پوست آن به کاهنان معبد داده می شد. گوشت حیوان به قطعات مختلف تقسیم شده و بر روی آتش قرار می گرفت. بعد از اینکه گوشت حیوان به خاکستر تبدیل شده بود، یک کوهن در روز بعد آن خاکستر را جمع کرده و به محلی پاکیزه بیرون از معبد می برد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفلغت عبری عولاه ( עֹלָה ) در کتاب مقدس ۲۸۹ بار استفاده شده است. معنی لغوی آن چیزی است که در دود بالا رود. ترجمه انگلیسی رایج این لغت «هولوکاست» است. در اولین ترجمه یونانی تورات، این لغت به واژه هولوکاستن ترجمه شده است. امروزه بعضی ترجمه های انگلیسی کتاب مقدس آن را به هولوکاست و بعضی به قربانی سوخته ( Burnt Offering ) ترجمه می کنند.
اولین استفاده از لغت عولاه در کتاب مقدس در داستان نوح است. «از هر حیوان وحشی پاکیزه، و هر پرنده پاکیزه گرفت و آنها را به صورت قربانی سوخته در قربانگاه پیشکش کرد» ( کتاب پیدایش، ۸:۲۰ ) . در داستان قربانی کردن اسحاق توسط ابراهیم نیز واژه عولاه مورد استفاده قرار گرفته است. در این داستان ابراهیم قصد داشت اسحاق را به صورت قربانی سوخته به خداوند تقدیم کند «او را به صورت قربانی سوخته در بالای یکی از کوه ها پیشکش کند» ( کتاب پیدایش ۲۲:۲۲ ) . سومین اشاره به عولاه قبل از زمان معبد سلیمان در زمان شعیب پدرزن موسی است. ( کتاب خروج، ۱۸:۱۲ ) .
منبع دستور عولاه در قانونی که به موسی داده شد در کتاب خروج ۲۰:۲۴ و سپس در کتاب اعداد ذکر شده است.
چگونگی قربانی کردن گوسفند در کتاب لاویان ۱:۱۱ ذکر شده است:
از این رو قربانی روزانه کوربان عولاه دو مرتبه در روز انجام می شد. این کار یکبار در صبح و بار دیگر در عصر انجام می گردید. قربانی حتماً باید یک گوسفند می بود.
کوربان عولاه معمولاً به عنوان کفاره گناهان، پایان قول نذرین، بعد از بهبود بیماری پوستی، توسط یک زن بعد از زایمان، بعد از خروج مایعات غیرطبیعی از بدن، گرویدن یک جنتیل به یهودیت، یا به صورت داوطلبانه انجام می شد. در این حالتها حیوان قربانی می توانست حیوانات دیگری نظیر گاو، بز، کبوتر باشد.
ابتدا حیوانات برای نداشتن هر ایرادی مورد معاینه قرار می گرفتند. سپس حیوان به شمال قربانگاه منتقل می شد و به صورت کوشر ذبح می شد. خون قربانی توسط کاهن به صورت دقیقی جمع می شد و بر روی قربانگاه پاشیده می شد. سپس پوست حیوان کنده می شد و پوست آن به کاهنان معبد داده می شد. گوشت حیوان به قطعات مختلف تقسیم شده و بر روی آتش قرار می گرفت. بعد از اینکه گوشت حیوان به خاکستر تبدیل شده بود، یک کوهن در روز بعد آن خاکستر را جمع کرده و به محلی پاکیزه بیرون از معبد می برد.

wiki: قربانی سوخته