قراقویونلو
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
قراقویونلو (ایغدیر). قراقویونلو ( به ترکی استانبولی: Karakoyunlu، به کردی: Têşberûn ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در استان ایغدیر واقع شده است. [ ۳] قراقویونلو ۴۴۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: قراقویونلو (ایغدیر)
دانشنامه آزاد فارسی
قَراقویونلو
(یا: قراقوینلو؛ لغت ترکی به معنای دارندۀ گوسفند سیاه) اتحادیه ای از قبایل ترکمان در شرق آناتولی و نیز عنوان سلسلۀ حاکم برآمده از این قبایل (۷۷۷ـ۸۷۳ق) در بخش هایی از آناتولی شرقی و بین النهرین و ایران. آنان با تسلط بر آذربایجان ، عراق، ارّان و بخش گسترده ای از دیگر نقاط ایران، به جز خراسان ، دولتی نیرومند تشکیل دادند. ظاهراً خاندان حکومتگر این اتحادیه از طایفه ییوا (ایوا) از طوایف غُز بوده اند. قراقویونلوها بعد از مرگ ابوسعید بهادر مغول (۷۳۶ق)، با استفاده از اوضاع نابسامان ایلخانان حاکمیت خویش را در اطراف اَرجیش برقرار کردند. تاریخ قطعی این سلسله ، با بیرام خواجه آغاز می شود. او با تشکیل امیرنشینی در منطقۀ ارزروم ، قراقویونلوها را وارد صحنۀ سیاسی کرد. پس از مرگ او، پسرش قرامحمد ریاست این اتحادیه را برعهده گرفت . پس از کشته شدن او در ۷۹۰ق قرایوسف به امارت رسید. او مؤسس واقعی دولت قراقویونلو بود که تبریز را تصرف و آن را پایتخت خود قرار دارد و با کشتن سلطان احمد ایلکانی ، متصرفات آل جلایر را به قلمرو خود افزود. از زمان او شاخه ای از قراقویونلوها در بغداد به امارت رسیدند. پس از وی ، دو تن از پسرانش به نام های اسکندر و جهان شاه قدرت را دردست گرفتند. این سه تن مشهورترین امرای قراقویونلو هستند. جهان شاه پس از مرگ برادر، حکمران بی رقیب سرزمین های قراقویونلو شد. او قلمرو خود را بر عراق، فارس ، کرمان و حتی عمان گسترش داد و سپس بغداد را گرفت . پس از وی پسرش حسن علی به امارت رسید. حسن علی آخرین حکمران این قبیله بود. او پس از شکست از اوزون حسن آق قویونلو در ۸۷۳ق به قتل رسید و با مرگ او، حکومت قراقویونلوها برافتاد. از نظر تشکیلات اداری ، قراقویونلوها دنباله رو جلایریان و ایلخانان بودند و خود را نویان ، بهادر و خاقان می نامیدند. گرچه ترکمانان بر گسترۀ وسیعی از سرزمین های آسیایی تسلط داشتند، اما تشکیلات نظامی آنان همچنان بر روش های قبیله ای استوار بود. امرای این اتحادیه پیرو مذهب شیعه بودند و حتی برخی ، ایشان را دوازده امامی دانسته اند. تعدادی از امرای این خاندان همچون جهان شاه قریحۀ شاعری داشته اند.
(یا: قراقوینلو؛ لغت ترکی به معنای دارندۀ گوسفند سیاه) اتحادیه ای از قبایل ترکمان در شرق آناتولی و نیز عنوان سلسلۀ حاکم برآمده از این قبایل (۷۷۷ـ۸۷۳ق) در بخش هایی از آناتولی شرقی و بین النهرین و ایران. آنان با تسلط بر آذربایجان ، عراق، ارّان و بخش گسترده ای از دیگر نقاط ایران، به جز خراسان ، دولتی نیرومند تشکیل دادند. ظاهراً خاندان حکومتگر این اتحادیه از طایفه ییوا (ایوا) از طوایف غُز بوده اند. قراقویونلوها بعد از مرگ ابوسعید بهادر مغول (۷۳۶ق)، با استفاده از اوضاع نابسامان ایلخانان حاکمیت خویش را در اطراف اَرجیش برقرار کردند. تاریخ قطعی این سلسله ، با بیرام خواجه آغاز می شود. او با تشکیل امیرنشینی در منطقۀ ارزروم ، قراقویونلوها را وارد صحنۀ سیاسی کرد. پس از مرگ او، پسرش قرامحمد ریاست این اتحادیه را برعهده گرفت . پس از کشته شدن او در ۷۹۰ق قرایوسف به امارت رسید. او مؤسس واقعی دولت قراقویونلو بود که تبریز را تصرف و آن را پایتخت خود قرار دارد و با کشتن سلطان احمد ایلکانی ، متصرفات آل جلایر را به قلمرو خود افزود. از زمان او شاخه ای از قراقویونلوها در بغداد به امارت رسیدند. پس از وی ، دو تن از پسرانش به نام های اسکندر و جهان شاه قدرت را دردست گرفتند. این سه تن مشهورترین امرای قراقویونلو هستند. جهان شاه پس از مرگ برادر، حکمران بی رقیب سرزمین های قراقویونلو شد. او قلمرو خود را بر عراق، فارس ، کرمان و حتی عمان گسترش داد و سپس بغداد را گرفت . پس از وی پسرش حسن علی به امارت رسید. حسن علی آخرین حکمران این قبیله بود. او پس از شکست از اوزون حسن آق قویونلو در ۸۷۳ق به قتل رسید و با مرگ او، حکومت قراقویونلوها برافتاد. از نظر تشکیلات اداری ، قراقویونلوها دنباله رو جلایریان و ایلخانان بودند و خود را نویان ، بهادر و خاقان می نامیدند. گرچه ترکمانان بر گسترۀ وسیعی از سرزمین های آسیایی تسلط داشتند، اما تشکیلات نظامی آنان همچنان بر روش های قبیله ای استوار بود. امرای این اتحادیه پیرو مذهب شیعه بودند و حتی برخی ، ایشان را دوازده امامی دانسته اند. تعدادی از امرای این خاندان همچون جهان شاه قریحۀ شاعری داشته اند.
wikijoo: قراقویونلو
پیشنهاد کاربران
[قره قویونلو] که واژه ای ترکی ( مرکب از: قره قویون لو ) و به معنی صاحبان گوسفندهای سیاه است. این واژه بسته به لهجهٔ محلی گوینده، قره قویونلو یا قارا قویونلو هم تلفظ و نوشته می شود. نام صحیح این طایفه قره
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
قویان لو ( مرکب از:قره قویان لو ) به معنی کسانی که کلاه سیاه بر سر می گذارند است. تاریخ دانان و مترجمان ناآشنا به زبان ترکی اشتباهاً قره قویونلو ترجمه کرده اند. در مقابل طایفهٔ سنی مذهب رقیب کلاه سفید بر سر می گذاشته اند که به [آق قویانلو] شناخته می شدند و این ترجمه اشتباه دربارهٔ آن ها هم صورت گرفته است. کلاه یا دستار سیاه در مذهب تشیع معنی و مفهوم خاصی دارد و در حال حاضر هم در ایران هنوز روحانیون سید دستار سیاه بر سر می گذارند و در محرم در مناطق شمال غرب ایران مخصوصا اردبیل شیعیان کلاه سیاه بر سر می گزارند. قزلباش ها هم به خاطر کلاه سرخی که بر سر می گذاشتند نامگذاری شده اند. در میان ترکمانان هم آق پاپاق به معنی کلاه سفید معروف است.