قایق

/qAyeq/

مترادف قایق: بلم، جهاز، زورق، کرجی، کلک

برابر پارسی: بَلم، بلم، کرجی، کلک

معنی انگلیسی:
boat, canoe, craft, sampan, skiff, yawl, bark

لغت نامه دهخدا

قایق. [ ی ِ ] ( ترکی ، اِ ) کشتی. ( آنندراج ). کرجی. بلم. ناوچه. زورق. قُفَّه. طراده.لتکا. قارب. ترکیبات : قایق ران. قایق رانی. قایقچی.

فرهنگ فارسی

فرهنگ معین

(یِ ) [ تر. ] (اِ. ) کشتی ، زورق .

فرهنگ عمید

کشتی کوچک پارویی یا موتوری، کرجی، زورق.

دانشنامه عمومی

قایِق گونه ای از شناورها است.
قایق معمولاً از کشتی کوچک تر است. برپایه یکی از تعریف ها، قایق شناوری است که قابل حمل توسط کشتی باشد. قایق در اصل تشکیل شده از یک ساختار شناوری به نام بدنه و یک ساختار پیش رانش، گاه برای آن عرشه ای هم می سازند. پیش رانش قایق می تواند به وسیله پارو، بادبان، پدال، چرخ پره های بخار یا موتور باشد.
• بلم
توتن بافی
جت اسکی
• جُنگ
• زورق
فلوکه
قایق آتش نشانی
قایق بادبانی
قایق بادی
قایق باله دار
• قایق پاروئی
• قایق تفریحی
• قایق ته پهن
قایق زنبیلی
• قایق سه بادبانه
• قایق شکار نهنگ
قایق ماهیگیری
• قایق موتوری
قایق نجات
قایق یخ
گوندولا ( بلم ایتالیایی )
لنج
ناوچه
هواناو
کانو
• کرجی
کلک
سنبوک
غنچه
بغله
دهو
• بطیل
• ناکوآ
• محیله
قفه
• بگاره
شویی
بوم
• ماشوه
• جالبوت
هوری
• لوتکا
عکس قایقعکس قایقعکس قایقعکس قایق

قایق (فیلم ۱۹۲۱). قایق ( انگلیسی: The Boat ) فیلمی به کارگردانی باستر کیتون و ادوارد اف کلاین محصول سال ۱۹۲۱ است. این دو نویسندگی و بازیگری فیلم را نیز بر عهده داشتند.
عکس قایق (فیلم ۱۹۲۱)

قایق (فیلم ۱۹۷۹). قایق ( به هندی: Naiyya ) فیلمی هندی محصول سال ۱۹۷۹ و به کارگردانی پراشانتا ناندا است. در این فیلم بازیگرانی همچون پراشانتا ناندا، زارینا وهاب، لیلا میشارا و آمریش پوری ایفای نقش کرده اند.
عکس قایق (فیلم ۱۹۷۹)

قایق (فیلم ۲۰۰۷). قایق ( انگلیسی: Boat ) فیلمی کوتاه به کارگردانی دیوید لینچ است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
• دیوید لینچ - خودش
• امیلی استوفل؟ - ( صدا )
عکس قایق (فیلم ۲۰۰۷)

قایق (فیلم ۲۰۰۹). قایق ( کره ای: 보트 ) فیلمی در ژانر جنایی و درام است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ها جونگ - وو، ساتوشی تسومابوکی و چا سو یون اشاره کرد.
عکس قایق (فیلم ۲۰۰۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

لتکا, بلم, کرجی

مترادف ها

ark (اسم)
کشتی، صندوقچه، قایق

boat (اسم)
قایق، کرجی، کشتی کوچک، هر چیزی شبیه قایق

فارسی به عربی

سفینة , مرکب

پیشنهاد کاربران

قایق واژه ای ترکی که به احتمال زیاد برگرفته از واژه �کایاک� در زبان اینوئیتی ( اسکیموهای کانادا و گرینلند ) و به معنای وسیله نقلیه مردانه می باشد چون در زبان اسکیموها �کا� به معنای مرد می باشد
چون مغولها به دریا دسترسی نداشتند احتمال اینکه این واژه از فعل �کایماک� به معنای لیز خوردن ساخته شده باشد کم است مگر اینکه این واژه پیشینه چندانی نداشته باشد و پس از مهاجرتشان به سرزمینهای دارای دریا ساخته شده باشد .
...
[مشاهده متن کامل]

قایق، کایاک؛کاب یاز ، مانند کاهن ربا که همان آهن ربا باشد.
قایق آب آشنا. قایق شنا. . شنا قایق.
قایق: همتای پارسی این واژه ی ترکی، اینهاست:
جاله jāle، بلم balam، سنبک sombok ( دری )
لودکا ludkā ( کردی: lutka )
واژه قایق
معادل ابجد 211
تعداد حروف 4
تلفظ qāyeq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [ترکی]
مختصات ( یِ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی qAyeq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
بهترین واژه جایگزین پارسی برای واژه ی ترکی قایق واژه کشتی بلم است.
قایق. [ ی ِ ] ( ترکی ، اِ ) کشتی. ( آنندراج ) . کرجی. بلم. ناوچه. زورق. قُفَّه. طراده. لتکا. قارب. ترکیبات : قایق ران. قایق رانی. قایقچی. از ریشه کایماک یعنی لغزیدن.
قایق. [ ی ِ ] ( ترکی ، اِ ) کشتی. ( آنندراج ) . کرجی. بلم. ناوچه. زورق. قُفَّه. طراده. لتکا. قارب. ترکیبات : قایق ران. قایق رانی. قایقچی. از ریشه کایماق یعنی لغزیدن.
واژه قا کاملا پارسی است و ریشه ی پهلوی دارد در عربی می شود ق این واژه یعنی قا صد درصد پارسی است
منبع. فرهنگ لغت معین
واژه یق کاملا پارسی است و ریشه ی پهلوی و سغدی دارد در عربی می شود نعم این واژه یعنی یق صد درصد پارسی است
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. فرهنگ لغت معین
لغت نامه دهخدا
در نتیجه واژه قایق پارسی ریشه هندوایرانی دارد

واژه قایق در ترکی کاییک، ترکی، گاییک، ترکی، بت ترکی خیلی جالب هست در واژه ق نیست باز هم می گویم این واژه یعنی قایق صد درصد پارسی است
واژه قایق کاملا پارسی است چون در ترکی واژه بت از واژه کهن و نژاده ی بت در پهلوی این یعنی قایق صد درصد پارسی است
اگر واژه kayak را در گول سرچ کنید می بینید که این واژه در زبان انگلیسی بکار می رود و اگر بیشتر جستجو کنید می بینید که این واژه ریشه اسکیمویی گرینلندی دارد و ترکی نیست .
گویا این واژه در زبان فارسی و ترکی پیشینه چندانی ندارد و از زبان های اروپایی به این زبان ها راه پیدا کرده است ، چون ترک و فارس و . . . با اسکیمو ها رابطه ای نداشتند ، اما اروپایی رابطه داشتند و بسیاری از مردم شمال اروپا اسکیمو هستند که با اروپایی هاقرن ها است رابطه دارند
...
[مشاهده متن کامل]

بوزی
منبع: لغت نامه دهخدا
در زبان های شمالی کشور مانند گویش های گیلکی یا مازنی و ترکی آذری به آن لودکا یا لودکه میگویند که ریشه آن از زبان روسی است که در دوران شوروی به این منطقه وارد شد و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد Лодка
به احتمال خیلی زیاد قایق ترکی است صددر صد نه و به احتمال زیاد فارسی نیست.
چون در زبان ترکی کنشای ( فعل ) کایماق وجود دارد به معنی لیز خودن و غیره,
کایماک البته در زبان ترکی استانبولی نه زبان آذری چون ما در زبان آذری به کایماک" سر خوردن" زووماخ می گوییم . و مردم ما هیچ این واژه ی کایماک را به کار نمی برندو این فلسفه بافی که در ترکی دو گونه لیز خوردن هست یکی در تپه های فلان و یکی در دره های فلان هم چیز های از من در آوردی هستند
...
[مشاهده متن کامل]

اما این فرموده های خانم پلیس محترم بویژه توضیحاتش از نظر من غیر علمی هستند من متاسفانه متوجه نیستم که برخی دوستان از کجا در می آورند 20 هزار سالگی سر خپوست ها را و با ترکی چگونه پیوند می دهند. سرخپوستها یا ترکی زبانشان پیوندی است یعنی چه؟ اصلا زبان پیوندی یعنی چه؟ اگر منظور دوستان زبانهای Agglutinative language هست و با توجه به این پیوندی بودن هست. که فرموده هایشان غیر علمی و سرا پا غلط و اتیمولوژی بافی عامیانه هست. آیا دروایدهای با ترکها یکی هستند؟ چون زبانشان پیوندی هست؟ گرجی ها زبانشان اگلوتیناتیو هست هیچ ربطی هم به ترکی ندارد یا زبان باسکی هیچ مشابهتی به زبان ترکی و اورال آلتایی ندارد
آیا زبانهای پیوندی تنها زبانهای پسوندی هستد؟ یا زبانهای پیشوندی؟ آیا زبانهایی که هم پسوندی هم پیشوندی و هم میانوندی هستندجزو زبانها پیوندی هستند یا نیستند. ؟ هامبولت 3 سده پیش یک نظری داده این همشهریان ما دست بردار نیستند. اکنون امروزه ) معنی و مفهومی که یک زبانشناس از زبانهای پیوندی دارد با آنکه در مخیله ی شما هست از آسمان تا قره تورپاخ فرق دارد لطفا کمی مطالعه بفرمایید.

بارگه قایق کشتی کوچک
نمونه هایی از کلمه قایق در زبانهای تورکی ( در تایید نوشته ی آقا/خانم پلیس ضد تحریف )
آذربایجان
qayaq
قزاق ( کازاخ )
қайық
qayıq
تورکمن
ga�yk
قرقیز
кайык
kayık

در جواب جناب اشکان و ب. الف. بزرگمهر
کلمه قایق از ریشه ترکی "قای" به معنی "روی سطح ناهموار سُر بخور" هست و با پسوند "قایماق" به معنی "سر خوردن روی سطح ناهموار" ، سر خوردن روی سطح صاف در ترکی "زوومک" هست ( در ترکی کلمات برای تعیین شراید متفاوت هست برای مثال کلمات برای شکستن شیئ ظریف و شیئ محکم متفاوت هست درست مثل سطح هموار و ناهموار ) ، همونطور که اشاره کردین این واژه در سرخ پوستی اسکیمو هم به شکل "کایاک" موجوده ، این کلمه در ترکی به چند صورت موجوده یکیش قایاق و دیگری قاییق ، قاییق یک شناور چند نفره هست که از قایاق که یک یا دو نفره هست بزرگتره.
...
[مشاهده متن کامل]

اسکیمو ها هم جزوی از سرخ پوست ها و پیوندی زبان بودند و این کلمه هم کلمه مشترک بین زبان های پیوندیه و در زبان های هندو - اروپایی دیده نمیشه مگر وام واژه ، برای مثال میبینیم این کلمات رو انگلیسی از سرخ پوستی گرفته و فارسی از ترکی.
این کلمه بین زبان های پیوندی با اشکال "کایاک" ، "کایغین" ، "قاییق" ، "کایغوک" ، "قایغان" و. . . موجوده.
لازم به ذکره که سرخ پوست ها 15 تا 20 هزار سال پیش از آلتای به قاره آمریکا کوچ کردند.
جالبه ریشه این کلمه متعلق به زبان های پیوندیه اون وقت نمیدونم شما چطوری تحلیل میکنی که میگی من ترکی بودنش رو درست نمیدانم خخخخخ ، این کلمه رو هم میشه سرخ پوستی نامید و هم میشه ترکی نامید چون مشترک هست بین این زبان های پیوندی ، یه لحظه وایسا اصلا شما از کجا تحلیل کردی گفتی هندو - اروپایی هست؟ "قای" و "ایق" هر دو ریشه و پسوند ترکی هستن چطوری تحلیل کردی خخخخخخخ ، عجب آدمایی پیدا میشن ببین چطوری داره تحریف میکنه.

قایق ( Boat ) [اصطلاح دریانوردی] :شناوری کوچک و روباز که بوسیله پارو ، بادبان و یا موتور به پیش می رود. همچنین این لغت برای وسایل نقلیه دریایی در رودخانه ها و آبهای محدود و بعضاً برای کشتی ها دریارو بکار می رود اما اغلب بعنوان بخشی از یک اصطلاح ترکیبی بکار می رود بعنوان مثال Ferry boat ، Cargo Boat
زورق، بلم، کرجی، کلک
آب رُو
زورق
کَرَجی
در واژه نامه ها �قایق� را از ریشه ی ترکی دانسته اند که آن را چندان درست نمی دانم. به هر رو، بنیاد این واژه، �کایاک� یا ( �کایک� ) است که در برخی زبان های اروپایی نیز با همین گویش ( kayak ) بکار برده می شود که گویا از �اسکیمو�ها گرفته شده است. اگر چنین باشد نیز با بدیده گرفتن ویژگی های نژادی �اسکیمو� ها نشانه ای از ژرفای بیش تر این واژه از خاستگاهی در خاور آسیاست. این گمانه را نیز بدیده می گیرم که بنیاد واژه از ریشه ی هند و اروپایی و از آن میان، زبان های ایرانی خاوری و باختری است که بسان برخی واژه هایی که بزبان عربی رفته و بگونه ای دیگر به پارسی بازگشته اند ( نمونه: اندازه و هندسه ) ، این واژه نیز گویشی دگر یافته است.
...
[مشاهده متن کامل]

کوب
نک
ددا
Raft=قایق ساده و کوچک
Boat=قایق
این واژه شاید از واژه کلک فارسی برخاسته باشد :
کلک کلیک قلق قلیق قایق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس