فلک الدین
فرهنگ اسم ها
معنی: نام طایفه ای از کردان
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
فلک الدین. [ ف َ ل َ کُدْ دی ] ( اِخ ) ابراهیم سامانی. تولد او به ماوراءالنهر بوداما در زمین عراق نشوونما یافت. این غزل از اوست :
زلف را در بند و تاب افکنده ای
نرگسان در دست خواب افکنده ای
زآن دو جادوی کمان کش روزو شب
بیدلان را در عذاب افکنده ای
هندوان همسایه اند، از بیم دزد
قفل بر یاقوت ناب افکنده ای.
هم او راست :
زهی سودای تو سرها گرفته
زهی عشق تو جان در پا گرفته
به دام زلف در دریای خوبی
هزاران ماهی دلها گرفته
تو با یاران ره صحرا گزیده
مرا در کنج غم سودا گرفته
زهی زهر فراقت را کشیده
تو جام باده صهبا گرفته...
( از لباب الالباب چ نفیسی ص 534 و 535 ).
وی از شعرای دوره سلجوقی است.
فلک الدین. [ ف َ ل َ کُدْ دی ] ( اِخ ) دهی است از دهستان همت آباد شهرستان بروجرد که دارای 225 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و قنات و محصول عمده اش غله است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
پیشنهاد کاربران
یکی از طوایف ایل قلیوند سلسله می باشند
فلک الدین محله ای لک نشین در شمال شهر خرم آباد است ساکنان فلک الدین بیشتر از طوایف و ایلات کولیوند و سلسله و دلفان است . زنده باد لک و لکستان بزرگ . خرم آباد بزرگترین شهر لک نشین است
راه و روش آسمانی