فشار قبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] منظور از قبر، قبر ظاهری افراد نیست؛ زیرا در مکانی که میت دفن می شود هیچ تغییری ایجاد نمی شود، علاوه بر این که عده ای به گونه ای می میرند که جسد آنان از بین می رود و یا هرگز دفن نمی شوند تا آن که بدن شان از بین برود. عوامل متعددی که سبب از بین رفتن فشار قبر می شود در روایات بر شمرده شده است که از آن جمله می توان به مداومت بر قرائت برخی از سوره های قرآن؛ مانند سوره زخرف و سوره یاسین اشاره کرد. همچنین چهار بار انجام حج و زیارت امام حسین (علیه السّلام) نیز سبب از بین رفتن فشار قبر می شود.
فشار قبر یکی از حقایقی است که مؤمنان به آن اعتقاد دارند. منظور از قبر، قبر ظاهری افراد نیست؛ زیرا در مکانی که میت دفن می شود هیچ تغییری ایجاد نمی شود، علاوه بر این که عده ای به گونه ای می میرند که جسد آنان از بین می رود و یا هرگز دفن نمی شوند تا آن که بدن شان از بین می رود. در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) از حال شخصی پرسیده می شود که بعد از کشته شدن همچنان بدنش بر "دار" باقی است، آیا چنین شخصی عذاب قبر دارد؟ حضرت فرمود: بله. بنابراین فشار قبر برای هر نوع مردنی قابل تصور است. در مورد فشار قبر، برخی از اعمال است که باعث فشار قبر می شود و برخی از اعمال است که فشار قبر را از بین می برد، که به هر دو مورد اشاره می شود.
عوامل ایجاد فشار قبر
در روایات وارد شده است که بیشترین علتی که انسان به عذاب قبر مبتلا می شود؛ به دلیل سخن چینی و بدخلقی و بی مبالاتی به نجاست بول (ادرار) است. در روایت دیگر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) نقل شده است: «عذاب قبر به سزای سخن چینی، غیبت و دروغ است».
عوامل از بین رفتن فشار قبر
۱. امام صادق (علیه السّلام): هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است . کسی که آن را قرائت کند از فشار قبر ایمن خواهد بود، و... ۲. امام باقر (علیه السّلام): کسی که بر تلاوت سوره زخرف مداومت نماید، خداوند در قبر، او را از حشرات و حیوانات سمی زمین و فشار قبر ایمن می نماید تا زمانی که در پیشگاه خداوند حاضر شود. ۳. امام صادق (علیه السّلام): کسی که بین ظهر پنج شنبه تا ظهر جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر ایمن می گرداند. ۴. منصور بن حازم گوید: از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم پاداش کسی که چهار بار حج بجا آورده چیست؟ فرمود: ای منصور کسی که چهار بار حج بجای آورد هرگز فشار قبر نبیند. ۵. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: کسی که در هر جمعه سوره نساء را بخواند از فشار قبر ایمن خواهد بود. ۶. امام باقر (علیه السّلام) در ضمن بیان اثرات زیارت امام حسین (علیه السّلام) می فرمایند: زیارت امام حسین باعث ایمن بودن زائر از عذاب قبر می شود. ۷. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: سه طایفه از زن ها هستند که عذاب قبر از آنها برداشته شود و با حضرت فاطمه دختر حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله وسلّم) محشور می شوند؛ زنی که بر غیرت شوهرش صبر کند، زنی که با شوهر بد اخلاق بسازد و زنی که مهریه اش را ببخشد. ۸. از رسول خدا روایت شده است که صدقه دادن مؤمن از او آفت های دنیا و عذاب قبر و عذاب روز قیامت را برطرف می کند.
فشار قبر کفاره گناهان
...

پیشنهاد کاربران

بر اساس بینش و باور فردی من، در لحظه ی مرگ جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی در بستر امن، ساکن، پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان، نفس مجرد یعنی من ( نباتی و حیوانی و انسانی ) در نفس مجرد یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه خدای کلمه ای و مفهومی و ایده ای از دیدگاه آئین و دین و فلسفه و عرفان و آتئیسم ) به خواب سنگین، ژرف و شیرین فرو میرود و به موازات آن در طی حالت برزخ به کمک غرائز، حواس و قوای ادراکی فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی و هنر و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین بر خوردار میگردد تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه ی تثلیثی در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها، گفتار ها، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی. لذا از دیدگاه فردی من، تصویر وحیانی - دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 نمی تواند حقیقت داشته باشد، زیرا همانطور که بیان گردید پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) و تا پایان آن همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت. هدف غائی یا نهائی این سفر دایره وار دنیوی در ادوار فراوان یعنی به تعداد کلیه حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول، همیشه بازگشت به همان حالت آفرینش سرمدی یا اولیه، مبدئی، ازلی و ابدی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین میباشد و نه حضور انسان در دادگاه عدل الاهی بر اساس حکمت های موسائی و ایسائی و محمّدی و اعم و ذالک. برای انسان امروز و آینده و به ویژه خود ما ایرانیان شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. همچنین مفید و ثمر بخش و راهگشا خواهد بود بدانیم که آئین یکتاپرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین و غیور، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی . در این زمینه یک نکته مهم تر از کلیه نکات اینکه خدای حقیقی و واقعی در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود، عرب، عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیانت، ناجی، شفابخش، نبی، پسر، رسول، ولی، والی، خلیفه و هیچ عنوان دیگری برای تربیت و هدایت و راهنمائی بشر بسوی معنویت های حقیقی و نور و روشنائی انتخاب، اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه.
...
[مشاهده متن کامل]

مسیر حرکت لحظه جاودانه حال دایره وار می باشد و همیشه پس از یک دور کامل حرکتش از نو آغاز میگردد و لذا پدیده دینی تحت عنوان آخرِ زمان هرگز اتفاق نخواهد افتاد. هرکدام از ما افراد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری در این دنیا و خود این دنیا ) توسط لحظه جاودانه حال به عنوان عظیم ترین نیروی موجود در محتوای کیهان یا جهان بطور اجباری روی این مسیر دایره وار بسوی آینده و بازگشت به گذشته یعنی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا سوق داده میشویم، حال چه بخواهیم و چه نخواهیم. این دنیا بهمراه کلیه موجودات زنده و غیر زنده روی یک خط مستقیم بسوی آینده و معاد هیچگاه نمی تواند به مبدء باز گردد بلکه بر روی یک مسیر دایره ای شکل بزرگتر.
یک نکته مهم دیگر اینکه دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده. انسان امروز و آینده هیچگاه نمی تواند به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و جر و بحث های کلامی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفانی و جمع این معارف بر رویهم به معرفت یا شناخت حقیقی خود و خدا نائل گردد بلکه فقط از طریق شناخت ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی از راه شناخت محتوا و محیط این کیهان یا جهان به روش علمی، زیرا خدای حقیقی و واقعی اول، وسط ، آخر ، ظاهر و باطن همه چیز و همه کس است و نه فقط اول و آخر.
از دیدگاه فردی من هیچکدام از افراد انسانی در طی حالت برزخ هرگز تقاضای بازگشت به این دنیا را در پیشگاه بیکران خدای حقیقی و واقعی ( که هیچ موجودی در خارج یا بیرون از نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد ) طرح نخواهند نمود و دو موجود خیالی - اوهامی هم تحت نام های انکر و منکر وجود ندارند و هیچ سوالی هم از طرف آنان از اموات یا مردگان پرسیده نخواهد شد و هیچ فشاری هم تحت عنوان فشار قبر وجود نخواهد داشت و پس از مرگ هیچ تله و دام مخوف و هولناکی در انتظار هیچ فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) از قبیل گودال های موقت جهنمی در کمین ننشسته است .
با احترام کامل و فرود آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیزی در پیشگاه والای کلیه موئمنین پیرو این سه دین به اصطلاح الاهی - آسمانی - وحیانی - توحیدی.
واژه توحید به این معنا نبوده و نمی باشد که خدایان دیگری غیر از خدای یکتا وجود ندارند بلکه به این معنا که هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از خدای حقیقی و واقعی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد از قبیل گابریئل یا جبرئیل، اهریمن یا ابلیس یا زَتان و یا شیطان، عزرائیل، میخائیل و اسرافیل و جن و اجنه.

بپرس