ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا ( به اسپانیایی: Magdalena Carmen Frieda Kahlo y Calderón de Rivera ) ( زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷ در کویوآکان، مکزیکوسیتی – درگذشتهٔ ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۴ در کویوآکان، مکزیکوسیتی ) نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است. [ ۱] فریدا به ویژه به خاطر خودنگاره های هنرمندانه اش، مشهور است.
فریدا در تاریخ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷، از پدری آلمانی تبار و مادری دورگه ( اسپانیایی و بومی مکزیک ) در خانه ای که اکنون موزهٔ فریدا است، موسوم به «خانهٔ آبی» در شهرک کوچکی به نام کویوآکان در حومهٔ مکزیکو سیتی به دنیا آمد. [ ۱] پدرش یک نقاش و عکاس یهودی - آلمانی با اصلیت رومانیایی بود.
پدر فریدا از هنرمندان عکاس مشهور مکزیک بود و پرتره های زیادی از کودکی فریدا گرفته است. سلف پرتره هایی که فریدا از خود می کشید در واقع به نوعی تداوم عکس های پدر است.
سه ساله بود که انقلاب مکزیک و جنگ های داخلی به وقوع پیوست. در شش سالگی به علت ابتلا به فلج اطفال چندین ماه در خانه بستری شد. این بیماری انحرافی ماندگار در پای راستش باقی گذاشت و همین موضوع باعث شد تا پای راست او همیشه لاغرتر از پای دیگرش باشد و سبب شد از آن پس تا پایان عمر در همه جا با دامنهای بلند ( با تزئینات پیشاکلمبوسی و موهایی آراسته به نوارها و پارچه ای رنگین ) ظاهر شود. [ ۱]
در سپتامبر ۱۹۲۵، نقطهٔ عطف زندگی فریدا کالو به شکل حادثه ای دردناک بر او فرود آمد. [ ۱] فریدا دانشجوی هجده سالهٔ رشتهٔ پزشکی در تصادف شدید اتوبوس از ناحیهٔ شانه، سینه، کمر، لگن و پا دچار شکستگی های متعدد شد. [ ۱] خودش دربارهٔ لحظهٔ سانحه می گوید «دستهٔ صندلی چون شمشیری که به گاو می زنند در من فرورفت. »[ ۱] در این میان، به دنبال جراحتی که بر اثر فرورفتن میله ای آهنی بر رحم او ایجاد شد، فریدا تا پایان عمر از داشتن فرزند محروم ماند. [ ۱]
پس از این تصادف، بستر بیماری جایی بود که فریدا درست در نقطه ای که می توانست پایان زندگی اش باشد، سرنوشت خود را به دست گرفت و برای اولین بار شروع به کشیدن نقاشی کرد؛ او با عاریه گرفتن لوازم این کار از پدرش توانست امیال، آرزوها و رنج هایش را از جسم ساکن و سراسر آتل و گچ گرفته اش روانهٔ بوم نقاشی کند. [ ۱] او از آسیب های جسمی اش جان سالم به در برد و در نهایت قادر به راه رفتن شد. با این وجود، درد پای فریدا هرگز به طور کامل او را ترک نکرد. فریدا پس از این توجه خود را از حرفهٔ پزشکی به نقاشی معطوف کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففریدا در تاریخ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷، از پدری آلمانی تبار و مادری دورگه ( اسپانیایی و بومی مکزیک ) در خانه ای که اکنون موزهٔ فریدا است، موسوم به «خانهٔ آبی» در شهرک کوچکی به نام کویوآکان در حومهٔ مکزیکو سیتی به دنیا آمد. [ ۱] پدرش یک نقاش و عکاس یهودی - آلمانی با اصلیت رومانیایی بود.
پدر فریدا از هنرمندان عکاس مشهور مکزیک بود و پرتره های زیادی از کودکی فریدا گرفته است. سلف پرتره هایی که فریدا از خود می کشید در واقع به نوعی تداوم عکس های پدر است.
سه ساله بود که انقلاب مکزیک و جنگ های داخلی به وقوع پیوست. در شش سالگی به علت ابتلا به فلج اطفال چندین ماه در خانه بستری شد. این بیماری انحرافی ماندگار در پای راستش باقی گذاشت و همین موضوع باعث شد تا پای راست او همیشه لاغرتر از پای دیگرش باشد و سبب شد از آن پس تا پایان عمر در همه جا با دامنهای بلند ( با تزئینات پیشاکلمبوسی و موهایی آراسته به نوارها و پارچه ای رنگین ) ظاهر شود. [ ۱]
در سپتامبر ۱۹۲۵، نقطهٔ عطف زندگی فریدا کالو به شکل حادثه ای دردناک بر او فرود آمد. [ ۱] فریدا دانشجوی هجده سالهٔ رشتهٔ پزشکی در تصادف شدید اتوبوس از ناحیهٔ شانه، سینه، کمر، لگن و پا دچار شکستگی های متعدد شد. [ ۱] خودش دربارهٔ لحظهٔ سانحه می گوید «دستهٔ صندلی چون شمشیری که به گاو می زنند در من فرورفت. »[ ۱] در این میان، به دنبال جراحتی که بر اثر فرورفتن میله ای آهنی بر رحم او ایجاد شد، فریدا تا پایان عمر از داشتن فرزند محروم ماند. [ ۱]
پس از این تصادف، بستر بیماری جایی بود که فریدا درست در نقطه ای که می توانست پایان زندگی اش باشد، سرنوشت خود را به دست گرفت و برای اولین بار شروع به کشیدن نقاشی کرد؛ او با عاریه گرفتن لوازم این کار از پدرش توانست امیال، آرزوها و رنج هایش را از جسم ساکن و سراسر آتل و گچ گرفته اش روانهٔ بوم نقاشی کند. [ ۱] او از آسیب های جسمی اش جان سالم به در برد و در نهایت قادر به راه رفتن شد. با این وجود، درد پای فریدا هرگز به طور کامل او را ترک نکرد. فریدا پس از این توجه خود را از حرفهٔ پزشکی به نقاشی معطوف کرد.
wiki: فریدا کالو