فرهود

/farhud/

فرهنگ اسم ها

اسم: فرهود (پسر) (عربی، فارسی) (تلفظ: farhud) (فارسی: فَرهود) (انگلیسی: farhud)
معنی: کودک پرگوشت و خوب صورت، مرد درشت اندام، پرهود، فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شد است
برچسب ها: اسم، اسم با ف، اسم پسر، اسم عربی، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهود. [ ف ُ ] ( ع ص ) مرد گرداندام درشت شتابزده. || مرد نازک پرگوشت. || کودک پرگوشت خوب صورت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) بچه شیر. ( منتهی الارب ). ولدالاسد و این لغت عمانی است. ( از اقرب الموارد ). || بره بزکوهی. ( منتهی الارب ). ولدالوعل. ج ، فراهید. ( اقرب الموارد ). رجوع به فرهذ شود.

فرهود. [ ف ُ ] ( اِخ ) پدر بطنی است از ازد که آن رافراهید نامند. ( منتهی الارب ). رجوع به فراهید شود.

فرهنگ فارسی

پدر بطنی است از ازد که آن را فراهید نامند .

پیشنهاد کاربران

درستی. راستی. حقیقت
شیر مرد شیر پسر
فَرهود، فَرهَذ، پَرهود - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) - نام پسرانه
فرنام ( لقب ) درست دینان ( مَزدَکیان ) است!
فَر: فَرّه، خُرّه - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری می یابد و از پرتو همین فروغ است که شخص به پادشاهی و بزرگی می رسد و در کمالاتِ نفسانی و روحانی کامل می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

شکوه، حِشمت، عظمت - مُجلل، پُر زرق و برق، پُر برکت - برجسته، ممتاز، نامی، سرشناس، سَرآمد، شاخص
هود: هُد - دین، آیین، چیستا - گرامی، ارجمند، بزرگوار، والا
معنی: راست دین، درست آیین، چیستای اَشامَند ( دین درست، با دین و ایمان ) ، خداشناس، پرهیزگار ( پرهیزکار ) -
تو دل برو، دوست داشتنی، خواستنی، نازنین، نورچشمی، بامزه، شیرین، بانمک

نام کهن ایرانی . از نامهای پیش از اسلام که اکثرا با فر اغاز می شود مانند فرزاد، فرهاد، فرشید، فرزاد، وغیره فر به معنای کثرت وفراوانی ونعمت ووفره نام برخی ایزدان ایران باستان است وجالب است که شخصی ان را
...
[مشاهده متن کامل]
عربی دانسته وگفته نام اجداد ازدیان فرهود بوده ، که چنین نیست واگر هم بودمربوط به فارس می شود اری در نسب ازدیان چنین نامی وجود ندارد.

فرهوده به معنی کسی که به دین خود ثابت قدم است

حقیقت
فرهوده: معنی اسم فرهوده که اسم دخترانه است شیرزن زن دلیر

بپرس