غنا

/qanA/

مترادف غنا: بی نیازی، توانگری، ثروت، دولتمندی، پرباری

متضاد غنا: فقر

برابر پارسی: توانگری، پرمایگی

معنی انگلیسی:
ghana, riches, wealth, verdant, singing, song, music, fortune, opulence, plenty, richness, wealthiness, freedom from want

لغت نامه دهخدا

غنا. [ غ ِ ] ( ع اِمص ) توانگری. ( بحر الجواهر ). توانگری و بی نیازی و دولتمندی. ( غیاث اللغات ). مأخوذ از غِنی ̍ عربی است که بمعنی کفایت کردن و توانگری و فراخی زندگی است. هستی. دارایی. مقابل فقر و نیستی. رجوع به غِنی ̍ شود : غنا فاضلتر که فقر، که غنا صفت باری تعالی است و فقر بر وی روا نه. ( ابوسعید مهنه ). درویشان به غنا رسیدند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 4 ).
تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند.
سعدی ( طیبات ).
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من.
سعدی ( بدایع ).
|| ( اِ ) سرود. نغمه. دستگاه. ( بحر الجواهر ). مأخوذ از غِناء عربی است. آوازخوانی. موسیقی. رجوع به غَناء و غِناء شود :
نخوردی بی غنا یک جرعه باده
نه بی مطرب شدی طبعش گشاده.
نظامی.
چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلندآوازه کردند.
نظامی.
خواست تا سازد از غنا، سازی
در چنان گنبدی خوش آوازی.
نظامی.

غنا. [ غ َ ] ( اِخ ) غانا. سابقاً به نام ساحل طلا معروف بود. از کشورهای مشترک المنافع و جمهوری است. در مغرب آفریکا در کنارخلیج گینه قرار دارد. مساحت آن 323925 گز مربع است و سکنه آن 4118500 تن هستند. پایتخت آن آکرا و محصول مهم آن کاکائو است. در «اطلاعات سالانه » 1340 هَ. ق. بخش سوم ص 65 چنین آمده : غنا که به نام ساحل طلا مشهور است از شمال غربی به دلتای علیا، از جنوب غربی به ساحل عاج ، از مشرق به توگو و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود است. این کشور از چهار بخش کلنی ، اشانتی ، منطقه شمالی و کناره توگولند تشکیل شده و به شش استان منقسم است. جمعیت غنا در سال 1954 م. 4676000 تن بود، از این عده 4111300 تن آفریکایی ( سیاه پوست ) و 6457 تن غیر آفریکایی ، و از عده اخیر غیرآفریکایی 4102 تن انگلیسی و 1213 تن لبنانی و 157 تن اهل سوریه و 197 تن هندی هستند. از سال 1954 م. به این طرف قریب به یک میلیون تن بر سکنه این کشور افزوده شده است.پایتخت غنا شهر اکرا است که 200000 تن سکنه دارد.
تاریخچه غنا: تاریخ سکونت اقوام کنونی مناطق ساحل طلا بطور قطع معلوم نشده است ، مسلم آن است که اقوام مزبور بطور اجتماع در ناحیه بسیاروسیعی میان سودان و صحرای آفریکا و مناطقی که پیش از این یاد شده میزیسته اند، و روزگاری امپراطوری پهناوری به نام گانا داشته اند. ساکنان کنونی هنوز هم آن عصر و زمان را بیاد دارند و به یادبود همان سابقه تاریخی نام امروز کشور خود را غنا گفته اند. مردم غنا در حدود سال 1214 م. مورد حمله مسلمانان قرار میگیرند و قراء و قصبات آنان به دست عربها غارت میشود؛ مردم ناگزیر پراکنده میشوند و به جنوب کوچ میکنند و شاید 800 تا 1000 میل راه می پیمایند تا از تطاول عربهادر امان بمانند و از آن پس تا امروز بتدریج در مناطق کنونی سکنی میگزینند. فرانسویان میگویند در سال 1383 م. بساحل طلا رسیده قلعه المینا را در آن سرزمین بنا کرده اند. این گفته مستند تاریخی ندارد. در سال 1471 م. ساحل طلا از طرف دریانوردان پرتقال کشف گردید و یازده سال بعد، یعنی در سال 1482 قلعه المینا به دست آنان بنا شد. این قلعه 155 سال بعد به دست هلندیان افتاد و پنج سال پس از آن یعنی در 1642 م. پرتقالیان همه متصرفات خود را در ساحل طلا به هلندیان واگذار کردند. در سال 1553 م. انگلیسیان و در 1595 هلندیان با این سرزمین باب داد و ستد را گشودند، سه سال بعد هلندیان مکانی در موری برپا ساختند. در سال 1623 م. دانمارکیان قلعه کریستیانس برک را بنا کردند و 22سال بعد سوئدیان این قلعه را متصرف شدند و تا سال 1657 م. آن را در اختیار داشتند، در سال 1621 انگلیسیان محلی در کرمانتی نزدیک حوض نمک ساختند و در 1652 سوئدیان نیز در کپ کوست قلعه ای بنا کردند. در سال 1752 م. کمپانی آفریکایی «بروش » کمپانی هند شرقی در تحت حمایت دولت انگلیس تشکیل میشود و در این تاریخ جز انگلیسیان که در مرکز کپ کوست و هلندیان که در مرکز قلعه المینا و دانمارکیان در مرکز قلعه کریستیانس برک مستقر بودند، کلیه دول اروپایی دیگر ساحل طلا را رها میکنند. نخستین میسیون انگلیسی در 1817 م. روانه اشانتی میشود و چهار سال بعد دولت انگلیس مناطق اشغالی «کمپانی افریکایی » را تصرف میکند، ولی مردم اشانتی که به جنگجویی و دلیری معروفند در سال 1824 م. قوای انگلیس را مغلوب کردند، اما دو سال بعد انگلیسیان موفق شدند این مردم استقلال طلب را مغلوب سازند از آن به بعد هم انگلیسیان مصروف ایجاد تشکیلات اساسی دولتی و اقتصادی در این مناطق میشود. در سال 1844 م. رؤسای بعض قبایل کتباً اختیارات و سلطه انگلیسیان را به رسمیت شناختند و از این تاریخ است که استیلای قطعی انگلیس در این سرزمین آغاز میگردد. شورای تقنینیه اول مرتبه در سال 1852 م. تشکیل شد. دول دیگر اروپا که تا این تاریخ ساحل طلا را ترک نکرده بودند در مقابل دولت انگلیس نتوانستند مقاومت کنند و چنانکه فهرست وقایع نشان میدهد، از این زمان به بعد آن چند دولت دیگر هم که هنوز قلعه ای از این اراضی در اختیار داشتندبتدریج این نواحی را ترک گفتند. در سال 1950 م. دانمارکیان متصرفات خود را در مقابل ده هزار لیره به انگلیسیان واگذار کردند. هلندیان نیز در 1867 م. برطبق قرارداری متصرفات خود را در مشرق رودخانه سوت با متصرفات انگلیس واقع در مغرب همان رودخانه معاوضه کردند، و پنج سال بعد اجباراً کلیه متصرفات خود را در ساحل طلا در مقابل 3790 لیره به انگلستان واگذار کردند، از این پس باز هم مدتی انگلیسیان با عشایر محلی بخصوص قبایل اشانتی در ستیز بودند تا سرانجام در 1901 م. موفق شدند بکلی آن قسمت را نیز ضمیمه ساحل طلا کنند. در سال 1949 قوام نکرومه حزب مردم را تأسیس میکند و در 1951 م. همین شخص از طرف مجلس مقننه ای که تازه افتتاح شده بود بعنوان پیشوای امور دولتی انتخاب میگردد. نکرومه در سال 1952 م. نخستین رئیس دولت ساحل طلا شناخته شد. در سال 1956 م. نخست وزیر مقدمات استقلال کشور را فراهم کرد و سرانجام در ششم مارس 1957 استقلال کشور رسماً اعلام گردید و در تاریخ اول ژوئیه 1960 م. اولین انتخابات ریاست جمهوری بعمل آمد و قوام نکرومه به ریاست جمهوری انتخاب گردید. غنا هشتادویکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافعانگلستان است. این کشور دارای یک مجلس است و انتخابات پارلمان مخفی و یکدرجه ای است. مردم اعم از زن و مرد از 21سالگی از حق رأی برخوردارند. دوره تقنینیه سابقاً 4 سال بود، ولی برطبق قانون اساسی مصوب سپتامبر 1956 م. به پنج سال افزایش یافت و آخرین انتخابات در 17 ژوئیه سال 1956 بعمل آمد. تعداد نمایندگان 104 تن اند و بترتیب بین نواحی مختلف تقسیم میشوند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کشوری که سابقا بنام ساحل طلا ( انگ . فر. معروف بود . یکی از کشورهای افریقای غربی واقع در شمال خلیج گینه و حکومت آن جمهوریست . مساحت غنا ۲۴٠٠٠٠ کیلومتر مربع میباشد . و جمعیت آن ۱٠۹۷٠٠٠٠ تن است . پایتخت غنا شهر [ اکرا ] است و آن بندریست در ساحل اقیانوس اطلس و ۷۳۸/٠٠٠ تن جمعیت دارد . سراسر زمینهای این کشور برای زراعت قهوه مناسب است . جنوب شرقی کشور تقریبا خشک و بیحاصل میباشد و ناحیه جنوب غربی در ساحل اقیانوس پوشیده از جنگل است . ناحیه شمالی از [ ساوانها ] پوشیده شده . معادن طلا و الماس آن مهم است و منگنز و قلعی نیز دارد . این کشور از ۱۸۷۱ م . ببعد مستعمره انگلیس گردید و در ۱۹۵۷ م . مستقل و آزاد شد و در سال ۱۹۶٠ م . اولین انتخابات رئیس جمهوری بعمل آمد و دکتر قوام نکرومه بریاست جمهور انتخاب شد . غنا هشتاد و یکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافع انگلستان است و دارای یک مجلس میباشد . انتخابات مجلس شوری مخفی و یک درجه است .
( اسم ) توانگری بی نیازی دولتمندی.

فرهنگ معین

(غَ ) [ ع . غناء ] (اِمص . ) توانگری .
(غِ ) [ ع . غناء ] ۱ - (اِمص . ) آوازخوانی . ۲ - (اِ. ) آواز خوش و طرب انگیز، سرود، نغمه .

فرهنگ عمید

توانگری، بی نیازی، بسیارمال شدن، ثروتمند شدن، توانگر شدن.
صوت طرب انگیز، آواز خوش، سرود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] غَنا کشوری در غرب آفریقا است. در گذشته نام این کشور ساحل طلا بود ولی پس از استقلال در ۶ مارس ۱۹۵۷ نام آن به غنا تغییر یافت. کمتر از نیمی از جمعیت غنا مسلمان هستند. جمعیت شیعیان در این کشور بین ۴۰۰ هزار تا یک میلیون نفر برآورد شده است.
کشور غنا در غرب قاره آفریقا قرار دارد. این کشور از شرق با توگو و از غرب با ساحل عاج همسایه است و از شمال به بورکینافاسو و از جنوب به اقیانوس اطلس منتهی می شود و ۲۳۸،۵۳۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. غنا، کشوری نیمه کوهستانی است و آب و هوای آن، گرم و مرطوب و پرباران است و از جمله مهم ترین رودهای آن می توان به ولتا و شاخه های تای سیاه و ولتای سفید اشاره نمود. جنگل ها در آن وسعت زیادی دارند و عمدتاً در نواحی جنوبی واقع شده اند.

[ویکی فقه] غنا ( آواز). عنوان غنا یا موسیقی در قرآن به چشم نمی خورد چنانکه عنوان غنا در احادیث و روایات، فراوان به چشم می خورد.
غناء به مد و کسر غین بر وزن کتاب یعنی صوت.
یا صوتی که ایجاد طرب نماید «الغناء من الصوت ماطرب به».

معنای اصطلاحی غناء
و اما در نظر فقهاء تعریف ذیل مشهور می باشد: «الغناء هو مد الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب» یعنی غناء کشیدن یا کشش آوازی است که طرب انگیز و مشتمل بر ترجیع باشد.

← منظور از طرب و ترجیع
بالجمله برخی آن را به نظر عرف موکول نموده و گفته اند: آنچه در نظر عرف غناء محسوب گردد حرام است هر چند طرب انگیز نباشد.

← نظر فقهای امامیه
...

[ویکی فقه] غنا (ابهام زدایی).
...

[ویکی شیعه] غنا (ابهام زدایی). غنا، ممکن است به یکی از موارد ذیل اشاره داشته باشد:

[ویکی فقه] غنا (توانگری). غِنا یعنی توانگری و در مقابل فقر است.
غنا به کسر «غ» و «الف» مقصور در لغت به معنای بی نیازی و ثروت آمده است. معنای اصطلاحی آن به قول مشهور، عبارت است از توانایی مالی در تأمین هزینه زندگی خود و اعضای خانواده در طول سال. بنابر این، از نظر شرع بر فاقد چنین توانایی ای «غنی» صادق نیست؛ بلکه فقیر محسوب می گردد. البته توانایی مالی اعم است از اینکه شخص، مقدار هزینه یک سال را یکجا داشته باشد یا آنکه دارای شغل و کسبی درخور شأن خود باشد که بتواند با آن زندگی خود و خانواده اش رادر طول سال تأمین نماید.
احکام مرتبط
از احکام عنوان یاد شده در بابهای زکات، خمس ، حج ، جهاد ، صدقات ، نکاح ، کفارات و دیات سخن گفته اند.
در زکات
از شرایط مستحق زکات جز موارد استثنا شده فقر است؛ از این رو، برای غنی، گرفتن زکات جایز نیست. دادن زکات به فقیر تا حدی که از فقر خارج و غنی گردد، جایز است. همچنین به قول مشهور، دادن زکات به وی بیش از مقدار غنا (هزینه سال) نیز به صورت دفعی و نه تدریجی جایز می باشد. چنانچه به کسی به گمان اینکه فقیر است زکات بدهد و سپس معلوم شود که غنی بوده است، در صورت بقای عین آن نزد گیرنده، باید برگردانده شود و در صورت تلف، مثل یا قیمت آن از وی گرفته می شود، به شرط آنکه گیرنده به زکات بودن مال دریافتی عالم باشد؛ اما اگر جاهل به آن بوده است، به قول برخی، ضمانی متوجه وی نیست. از برخی نقل شده که در صورت جهل گیرنده به زکات بودن آن، گرفتن مال از او حتی در صورت بقای عین جایز نیست. برخی در فرض جهل تفصیل داده و گفته اند: چنانچه زکات دهنده، مال را به عنوان هدیه داده باشد، ضمانی متوجه گیرنده نیست. در غیر این صورت، او ضامن است؛ خواه زکات دهنده به زکات بودن آن تصریح کرده، اما گیرنده بدان توجه نکرده باشد یا آنکه به اجمال گذاشته باشد. در صورت تلف عین و عدم امکان گرفتن مثل یا قیمت آن از گیرنده، آیا پرداخت کننده ضامن است و باید یک بار دیگر زکات بدهد یا ضامن نیست، مگر آنکه در بررسی و تفحص لازم از حال گیرنده کوتاهی کرده باشد؟ مسئله اختلافی است. برخی گفته اند: اگر پرداخت کننده مالک باشد، در صورت کوتاهی در بررسی و فحص لازم از حال گیرنده، ضامن است؛ اما اگر امام یا نایب او باشد، ضمانی متوجه او نیست. پرداخت زکات فطره بر غنی واجب است.
در خمس
...

دانشنامه عمومی

غَنا ( به انگلیسی: Ghana ) ( تلفظ: i /ˈɡɑːnə/ ) با نام رسمی جمهوری غنا کشوری در غرب آفریقا است. [ ۹] این کشور از جنوب به خلیج گینه و اقیانوس اطلس نزدیک است و با ساحل عاج در غرب، بورکینافاسو در شمال، و توگو در شرق مرز مشترک دارد. [ ۱۰] غنا مساحتی بالغ بر ۲۳۸٬۵۳۵ کیلومتر مربع ( ۹۲٬۰۹۹ مایل مربع ) دارد که زیست بومهای متنوعی را در بَر می گیرد که از ساوان های ساحلی تا جنگل های بارانی استوایی را شامل می شود. با بیش از ۳۱ میلیون نفر، غنا پس از نیجریه دومین کشور پرجمعیت در غرب آفریقا است. [ ۱۱] پایتخت و بزرگ ترین شهر این کشور آکرا است. شهرهای بزرگ دیگر عبارتند از کوماسی، تامالی و سکوندی - تاکورادی.
اولین حکومت در غنای کنونی دولت بونو در سدهٔ یازدهم میلادی بود. [ ۱۲] پادشاهی ها و امپراتوری های متعددی در طول قرن ها پدید آمدند که قدرتمندترین آنها پادشاهی دگبون در شمال[ ۱۳] و امپراتوری آشانتی در جنوب بودند. [ ۱۴] در آغاز سدهٔ پانزدهم، امپراتوری پرتغال، و به دنبال آن بسیاری از قدرت های اروپایی دیگر، برای کسب حق تجارت در این منطقه با یکدیگر درگیر بودند، تا اینکه بریتانیا در نهایت کنترل ساحل را در اواخر سدهٔ نوزدهم به دست آورد. به دنبال بیش از یک قرن استعمار، مرزهای فعلی غنا شکل گرفت و چهار قلمرو مستعمرهٔ بریتانیا را در بر می گرفت: ساحل طلا، آشانتی، قلمروهای شمالی و توگولند بریتانیا. این مستعمره ها در ۶ مارس ۱۹۵۷ به عنوان یک قلمروی مستقل امپراتوری بریتانیا در اتحادیهٔ کشورهای مشترک المنافع متحد شدند و به اولین مستعمره در آفریقای سیاه تبدیل شدند که به حاکمیت مستقل دست یافتند. [ ۱۵] [ ۱۶] [ ۱۷] غنا متعاقباً بر استعمارزدایی و جنبش پان آفریقا تأثیرگذار شد. [ ۱۸]
با ورود پرتغالی ها در سده پانزدهم و نفوذ استعماری آنان و سایر اروپائیان، این ممالک از هم پاشیده شد و توسط آن ها تجارت برده و طلا رونق یافت. غنا در عهد استعمار به ساحل طلا مشهور بود. پس از پرتغالی ها، بریتانیایی ها آغاز به دست اندازی و تأسیس پایگاه های بازرگانی دیگری درغنا نمودند و رفته رفته شهرهائی در پیرامون آن ها ایجاد شد. در سال ۱۸۷۴ میلادی، بریتانیا مستعمره فرمان گذار ساحل طلا را تأسیس کرد و پس از ستیزهای طولانی، پادشاهی آشانتی و سرزمین های شمالی واقع در شمال آشانتی را نیز تحت الحمایه خود اعلام کرد. پس از جنگ جهانی اول، بخشی از توگولند آلمان که به قیمومیت بریتانیا داده شده بود، از لحاظ اداری ضمیمه ساحل طلا گردید.
عکس غناعکس غناعکس غناعکس غناعکس غناعکس غنا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

غَنا (Ghana)
طاق استقلال، آکرا، طاق استقلال، آکرا، موقعیت. کشور غنا (ساحل طلای پیشین) در افریقای غربی و در کرانۀ شمالی خلیج گینه جای دارد. از شمال غربی و شمال به کشور بورکینا فاسو، از شرق به جمهوری توگو، از جنوب به اقیانوس اطلس (خلیج گینه)، و از غرب به کشور ساحل عاج محدود است. ۲۳۸,۵۳۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و پایتخت آن شهر آکرا است.سیمای طبیعی. کشور غنا سرزمین نسبتاً همواری است که رودخانه های ولتای سفید و ولتای سیاه از شمال به جنوبِ آن جریان دارند. رود ولتای سیاه مرز کشور بورکینا فاسو و بخشی از مرز کشور ساحل عاج را تشکیل می دهد و در دریاچۀ سد آکوسومبو به رودخانۀ ولتای سفید می پیوندد. رودخانۀ بزرگ ولتای سفید که از ارتفاعات بورکینا فاسو سرچشمه می گیرد، نواحی مرکزی غنا را درمی نوردد و پس از پیوستن به رودخانۀ ولتای سیاه و عبور از سد آکوسومبو در ساحل جنوب شرقی کشور غنا به خلیج گینه می ریزد. اراضی جنوبی غنا نسبتاً پست و باتلاقی است و از جنگل های انبوهی پوشیده شده که بعضاً جنگل زدایی شده و به کشت کاکائو، قهوه، موز، و نخل اختصاص یافته است. مرزهای شرقی را کوه های کم ارتفاعی فراگرفته است که بلندترین قلّۀ آن با نام آفاجوتو، با ارتفاع ۸۸۵ متر، مرتفع ترین نقطۀ کشور غنا است. نواحی شمالی را علفزارهای پهناوری فراگرفته که در غرب از تراکم آن کاسته می شود و از سویی در تهدید بیابان زایی قرار دارد. اقلیم این کشور گرم و مرطوب است و دمای آن در ماه های بهمن تا فروردین به حداکثر می رسد و نسیم دریا، شدت آن را در جلگه های ساحلی تعدیل می کند. به سبب بارش باران های تابستانی که بین ۲هزار میلی متر در جنوب تا ۱,۲۵۰ میلی متر در شمال متغیر است، این سرزمین پرآب و علف است و رودخانه های این کشور و نیز دریاچۀ عظیم سد آکوسومبو زیستگاه تمساح های غول پیکر، اسب آبی، و گاو دریایی است و تنوع و فراوانی حیات وحش ازجمله شیر، ببر، پلنگ، کفتار، فیل، و بز کوهی از ویژگی های آن به شمار می آید. بیشتر نواحی مسکونی غنا در نواحی جنوبی متمرکز ند و شهرهای مهم آن عبارت اند از آکرا، کیپ کوست، سکوندی ـ تاکورادی، اوبوئاسی، کوماسی، و تاماله.
اقتصاد. حدود ۶۰ درصد از نیروی کار این کشور به کشاورزی اشتغال دارند و قهوه، چوب، الوار، و موز عمده ترین اقلام صادراتی این کشور است. نواحی شمالی غنا نیز به کشت سیب زمینی هندی و غلات و دامداری اختصاص یافته است. با وجود این که برنامه های دولت غنا در جهت ارتقای سطح زیر کشت، افزایش محصولات کشاورزی و تأمین نیازهای داخلی طراحی شده و صید ماهی قسمت مهمی از نیازهای غذایی این کشور را تأمین می کند، اما هنوز بسیاری از مواد غذایی از خارج وارد می شود. طلا، مانند گذشته، مهم ترین کانی صادراتی این کشور است و منگنز، بوکسیت و نفت و گاز طبیعی نیز از دیگر اقلام صادراتی غنا به شمار می آیند. نیروی برقابی۹ حاصل از سد آکوسومبو علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، به خارج نیز صادر می شود و صنعت گردشگری از رونق کافی و رو به ترقی برخوردار است.
حکومت و سیاست. مطابق قانون اساسی ۱۹۹۲، نظام حاکم بر کشور غنا جمهوری چندحزبی با یک مجلس قانون گذاری است. رئیس جمهور این کشور را مردم هر چهار سال یک بار انتخاب می کنند و او سرپرستی کشور را برعهده دارد و در رأس امور قرار گرفته است. مجلس ملّی آن ۲۰۰ عضو دارد که برای چهار سال انتخاب می شوند.
مردم و تاریخ. جمعیت غنا ۲۴,۲۳۳,۴۳۱ نفر است (۲۰۱۰) و تراکم نسبی آن به۱۰۱ نفر در کیلومتر مربع می رسد. حدود ۵۰ درصد از جمعیت کشور را قبایل سیاه پوست آکان تشکیل داده اند، و ۳۸ درصد از آنان پیرو باورهای سنتی و قبیله ای اند و ۳۰ درصد از آیین اسلام پیروی می کنند. ۵۶ درصد از مردم آن روستا نشین اند و علاوه بر زبان انگلیسی، که زبان رسمی غنا است، به ۷۵ زبان محلی و بومی نیز گفت وگو می شود. غنا ازجمله کشورهایی است که به شدت در معرض تهدید بیماری ایدز قرار دارد؛ در ۱۹۹۷ تعداد بیماران مبتلا به ایدز ۲۱۰هزار نفر بود و آمارها و نمودارها از رشد سالیانۀ آن حکایت دارند. این سرزمین تا پیش از قرن۱۴ مسکن اقوام گوناگون بود و در این زمان آکان هایِ آشانتی زبان بر سراسر آن تسلط یافتند. پرتغالی ها در ۱۴۷۱م در سواحل غنا پیاده شدند و قلعه هایی در آن جا تأسیس کردند و به سبب یافتن طلا در رسوبات رودخانۀ ولتا، آن را ساحل طلا (گُلدکوست) نامیدند. در قرن ۱۷ بر تعداد قلعه ها و ماندگاه های آنان افزوده شد و با یاری آشانتی ها به تجارت برده پرداختند. انگلیسی ها در قرن ۱۹ کنترل آن نواحی را دست گرفتند و در ۱۹۰۱ با غلبه بر آشانتی ها، ساحل طلا را کاملاً تصرف کردند و نواحی شمالی را نیز تحت الحمایۀ خود قرار دادند. بعد از جنگ جهانی اول و مغلوب شدن آلمان، توگولند۱۰ را نیز، که از مستعمرات آلمان بود، ضمیمۀ ساحل طلا کردند. در نیمۀ اول قرن ۲۰، جنبش های ملی گرایانه و استقلال طلبانۀ مردم غنا آغاز شد و رفته رفته سراسر آن کشور را فرا گرفت و انگلیسی ها را وادار کرد که در ۱۹۵۱ با خودگردانی داخلی غنا موافقت کنند. در نخستین انتخابات عمومی ۱۹۵۲ قوام نکرومه، رهبر استقلال طلبان و بنیاد گذار نهضت پان افریکانیسم، به نخست وزیری رسید. او زمینه های استقلال این کشور را با نام جمهوری غنا در ۱۹۶۰ فراهم کرد و خود ریاست جمهوری کشور را برعهده گرفت.

غنا (فقه). غِنا (فقه)
در لغت معانی متعدد دارد، و فقیهان نیز در ارائۀ تعریف شرعی آن بسیار اختلاف کرده اند. گمان می رود منشأ این آراء متفاوت، ابهامات نهفته در منابع روایی است. همچنین به روشنی دانسته نیست که غنا در سخن فقیهان و نیز در منابع استنباط احکام اسلامی، مرادف با موسیقی یا سماع به کار رفته است. آیت الله خویی معتقد است که برای مفهوم شرعی غنا دو عنصر لازم است: ۱. کلام باطل و لهوی؛ ۲. کیفیت و هیئتی که بر آن عارض می شود؛ مانند ترجیع، چهچهه با کش و قوس صدا. افزون بر مفهوم، دربارۀ حکم غنا نیز چند نظر مطرح است: ۱. حرمت غنا فی نفسه، بیشتر فقیهان مانند ابوحنیفه، مالک بن انس، احمد بن حنبل بر این عقیده اند؛ ۲. حلیّت غنا، فی نفسه، شیخ طوسی، محقق سبزواری و فیض کاشانی از اهل تشیع و محمد بن ادریس شافعی از اهل سنت چنین می اندیشیدند. کاشف الغطا حتی غنای مقرون به آلات طرب را فی نفسه حرام نمی دانست؛ ۳. حرمت غنا، در صورتی که مقرون به الفاظ و مطالب باطل، لهو، لعب و مناسب با مجالس اهل فسوق و با لحن آن ها باشد. بسیاری از فقهای معاصر بر این نظرند. به هر روی فقیهان معمولاً غنا را در مراسم عروسی حلال دانسته اند؛ حتی صاحب جواهر، دف زدن در عروسی را مستحب شمرده است. همین طور حُدای ابل (شتر) نیز از حرمت، استثنا شده است. در روایاتی بسیار آمده است که قرآن را با ترجیع بخوانید (ترجیع یعنی بازگرداندن صدا در حلق، کوتاه و بلندکردن آن یا غلطاندن صدا در گلو). در منابع روایی آمده است که زنان در عروسی حضرت خدیجه و حضرت فاطمه (س) آواز می خواندند. براساس قواعد فقه اسلامی، در مواردی که در مصداق غنای حرام تردید وجود دارد، می توان اصالةالحلّیه جاری کرد.

جدول کلمات

آکرا

مترادف ها

affluence (اسم)
غنا، فراوانی، وفور، فزونی

wealth (اسم)
غنا، وفور، سامان، دارایی، خواست، سرمایه، مال، زیادی، ثروت، توانگری، تمول، سرکیفی

exuberance (اسم)
غنا، فراوانی، وفور، فزونی، سرک، کثرت، بسیاری، فرط فیض

richness (اسم)
غنا، تمول

enrichment (اسم)
غنا، غنی سازی، پرمایگی

music (اسم)
غنا، ساز، اهنگ، خنیا، موسیقی، موزیک، رامشگری

singing (اسم)
غنا، سرود، سرایش، خوانندگی، خنیا

song (اسم)
غنا، اواز، سرود، تصنیف، شعر، ترانه، سرود روحانی، نغمه، خنیا

opulence (اسم)
غنا، وفور، توانگری، دولتمندی

abloom (صفت)
پر شکوفه، شکوفان، غنا

bloomy (صفت)
پر شکوفه، غنا، پرگل، رشد کننده

blooming (صفت)
غنا، خرم، سبز، گل دار، شکوفه دهنده

فارسی به عربی

اغناء

پیشنهاد کاربران

غَنا : توانگری
غِنا: عشق ، محبت
دو کلمهوهم آوا
واژه غنا
معادل ابجد 1051
تعداد حروف 3
تلفظ qenā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: غناء]
مختصات ( غِ ) [ ع . غناء ]
آواشناسی qanA
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
غنا : غنا به معنای ثروت زیاد.
غنا : بی نیازی - توانگری - دارایی - ثروت
غنا به فتحه غ یعنی توانگری و نام کشوری در آفریقا ، غنا به کسره غ یعنی آواز انسان و صدای برخاسته از آلات موسیقی و رقصیدن همراه با آنها و احتمالا بکارگیری ابزاری مانند رقص نور و نور پردازی با ریتم و هر چیزی که آیندگان در اینگونه مجالس بکار گیرند .
بی نیاز

بی نیازی، بی نیاز بودنـ محتاج کسی نبودن در خفا یا در ملع عام، گاهب ه معنی بی نیازی از مال و ثروت است و گاه به معنی بی نیازی از معنویت و انسانیت و. . و صرفا به معنای ثروتمند ( پولدار نیست )
داشتن توان ، توانگری، داشتن امکانات که باعث تسهیل امور می شود
اواز _نغمه
حرکات موزون ، رقص
سرود و موسیقی
متضادِ فقر
توانگری، بی نیازی، دولتمندی، ثروت
آواز، آوازخوانی، سرود، نغمه، آواز خوش و طرب انگیز
غنا به فتح غ : بی نیازی، توانگری، متمول، ممتمکن، مایه دار و ثروتمند، مستغنی.
به معنای بی نیازی - هم خانواده ها: مستغنی - غنی با کلمه ی غِنا به معنای نغمه متفاوت است
آلات وابزار موسیقی. آهنگ، ابزار کار مطربان و رامشگران و خنیاگران. نغمه و آواز، رقص و پایکوبی و، ، ، ، اما غَنا به معنای توانگری و ثروت و جاه و جلال و شکوه است و مستغنی یعنی بی نیازی.
نغمه و آواز، خواندن آواز
سرود، نغمه، آواز خوانی، دستگاه موسیقی
توانگری
بی نیازی
غِنا:سرود. نغمه آواز خواندن
غِنا=نغمه، آواز
توجه کنید غِنا با غَنا در معنی تفاوت دارد و غَنا به معنی بی نیازی است
پاکدامنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس