تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند.
سعدی ( طیبات ).
برگذری و ننگری بازنگر که بگذردفقر من و غنای تو جور تو و احتمال من.
سعدی ( بدایع ).
|| ( اِ ) سرود. نغمه. دستگاه. ( بحر الجواهر ). مأخوذ از غِناء عربی است. آوازخوانی. موسیقی. رجوع به غَناء و غِناء شود : نخوردی بی غنا یک جرعه باده
نه بی مطرب شدی طبعش گشاده.
نظامی.
چهارم روز مجلس تازه کردندغناها را بلندآوازه کردند.
نظامی.
خواست تا سازد از غنا، سازی در چنان گنبدی خوش آوازی.
نظامی.
غنا. [ غ َ ] ( اِخ ) غانا. سابقاً به نام ساحل طلا معروف بود. از کشورهای مشترک المنافع و جمهوری است. در مغرب آفریکا در کنارخلیج گینه قرار دارد. مساحت آن 323925 گز مربع است و سکنه آن 4118500 تن هستند. پایتخت آن آکرا و محصول مهم آن کاکائو است. در «اطلاعات سالانه » 1340 هَ. ق. بخش سوم ص 65 چنین آمده : غنا که به نام ساحل طلا مشهور است از شمال غربی به دلتای علیا، از جنوب غربی به ساحل عاج ، از مشرق به توگو و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود است. این کشور از چهار بخش کلنی ، اشانتی ، منطقه شمالی و کناره توگولند تشکیل شده و به شش استان منقسم است. جمعیت غنا در سال 1954 م. 4676000 تن بود، از این عده 4111300 تن آفریکایی ( سیاه پوست ) و 6457 تن غیر آفریکایی ، و از عده اخیر غیرآفریکایی 4102 تن انگلیسی و 1213 تن لبنانی و 157 تن اهل سوریه و 197 تن هندی هستند. از سال 1954 م. به این طرف قریب به یک میلیون تن بر سکنه این کشور افزوده شده است.پایتخت غنا شهر اکرا است که 200000 تن سکنه دارد.
تاریخچه غنا: تاریخ سکونت اقوام کنونی مناطق ساحل طلا بطور قطع معلوم نشده است ، مسلم آن است که اقوام مزبور بطور اجتماع در ناحیه بسیاروسیعی میان سودان و صحرای آفریکا و مناطقی که پیش از این یاد شده میزیسته اند، و روزگاری امپراطوری پهناوری به نام گانا داشته اند. ساکنان کنونی هنوز هم آن عصر و زمان را بیاد دارند و به یادبود همان سابقه تاریخی نام امروز کشور خود را غنا گفته اند. مردم غنا در حدود سال 1214 م. مورد حمله مسلمانان قرار میگیرند و قراء و قصبات آنان به دست عربها غارت میشود؛ مردم ناگزیر پراکنده میشوند و به جنوب کوچ میکنند و شاید 800 تا 1000 میل راه می پیمایند تا از تطاول عربهادر امان بمانند و از آن پس تا امروز بتدریج در مناطق کنونی سکنی میگزینند. فرانسویان میگویند در سال 1383 م. بساحل طلا رسیده قلعه المینا را در آن سرزمین بنا کرده اند. این گفته مستند تاریخی ندارد. در سال 1471 م. ساحل طلا از طرف دریانوردان پرتقال کشف گردید و یازده سال بعد، یعنی در سال 1482 قلعه المینا به دست آنان بنا شد. این قلعه 155 سال بعد به دست هلندیان افتاد و پنج سال پس از آن یعنی در 1642 م. پرتقالیان همه متصرفات خود را در ساحل طلا به هلندیان واگذار کردند. در سال 1553 م. انگلیسیان و در 1595 هلندیان با این سرزمین باب داد و ستد را گشودند، سه سال بعد هلندیان مکانی در موری برپا ساختند. در سال 1623 م. دانمارکیان قلعه کریستیانس برک را بنا کردند و 22سال بعد سوئدیان این قلعه را متصرف شدند و تا سال 1657 م. آن را در اختیار داشتند، در سال 1621 انگلیسیان محلی در کرمانتی نزدیک حوض نمک ساختند و در 1652 سوئدیان نیز در کپ کوست قلعه ای بنا کردند. در سال 1752 م. کمپانی آفریکایی «بروش » کمپانی هند شرقی در تحت حمایت دولت انگلیس تشکیل میشود و در این تاریخ جز انگلیسیان که در مرکز کپ کوست و هلندیان که در مرکز قلعه المینا و دانمارکیان در مرکز قلعه کریستیانس برک مستقر بودند، کلیه دول اروپایی دیگر ساحل طلا را رها میکنند. نخستین میسیون انگلیسی در 1817 م. روانه اشانتی میشود و چهار سال بعد دولت انگلیس مناطق اشغالی «کمپانی افریکایی » را تصرف میکند، ولی مردم اشانتی که به جنگجویی و دلیری معروفند در سال 1824 م. قوای انگلیس را مغلوب کردند، اما دو سال بعد انگلیسیان موفق شدند این مردم استقلال طلب را مغلوب سازند از آن به بعد هم انگلیسیان مصروف ایجاد تشکیلات اساسی دولتی و اقتصادی در این مناطق میشود. در سال 1844 م. رؤسای بعض قبایل کتباً اختیارات و سلطه انگلیسیان را به رسمیت شناختند و از این تاریخ است که استیلای قطعی انگلیس در این سرزمین آغاز میگردد. شورای تقنینیه اول مرتبه در سال 1852 م. تشکیل شد. دول دیگر اروپا که تا این تاریخ ساحل طلا را ترک نکرده بودند در مقابل دولت انگلیس نتوانستند مقاومت کنند و چنانکه فهرست وقایع نشان میدهد، از این زمان به بعد آن چند دولت دیگر هم که هنوز قلعه ای از این اراضی در اختیار داشتندبتدریج این نواحی را ترک گفتند. در سال 1950 م. دانمارکیان متصرفات خود را در مقابل ده هزار لیره به انگلیسیان واگذار کردند. هلندیان نیز در 1867 م. برطبق قرارداری متصرفات خود را در مشرق رودخانه سوت با متصرفات انگلیس واقع در مغرب همان رودخانه معاوضه کردند، و پنج سال بعد اجباراً کلیه متصرفات خود را در ساحل طلا در مقابل 3790 لیره به انگلستان واگذار کردند، از این پس باز هم مدتی انگلیسیان با عشایر محلی بخصوص قبایل اشانتی در ستیز بودند تا سرانجام در 1901 م. موفق شدند بکلی آن قسمت را نیز ضمیمه ساحل طلا کنند. در سال 1949 قوام نکرومه حزب مردم را تأسیس میکند و در 1951 م. همین شخص از طرف مجلس مقننه ای که تازه افتتاح شده بود بعنوان پیشوای امور دولتی انتخاب میگردد. نکرومه در سال 1952 م. نخستین رئیس دولت ساحل طلا شناخته شد. در سال 1956 م. نخست وزیر مقدمات استقلال کشور را فراهم کرد و سرانجام در ششم مارس 1957 استقلال کشور رسماً اعلام گردید و در تاریخ اول ژوئیه 1960 م. اولین انتخابات ریاست جمهوری بعمل آمد و قوام نکرومه به ریاست جمهوری انتخاب گردید. غنا هشتادویکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافعانگلستان است. این کشور دارای یک مجلس است و انتخابات پارلمان مخفی و یکدرجه ای است. مردم اعم از زن و مرد از 21سالگی از حق رأی برخوردارند. دوره تقنینیه سابقاً 4 سال بود، ولی برطبق قانون اساسی مصوب سپتامبر 1956 م. به پنج سال افزایش یافت و آخرین انتخابات در 17 ژوئیه سال 1956 بعمل آمد. تعداد نمایندگان 104 تن اند و بترتیب بین نواحی مختلف تقسیم میشوند.بیشتر بخوانید ...