[ویکی اهل البیت] که هر دو از اجلاء اهل قم و از دوستان حضرت امام صادق علیه السلام و از محبوبین آن حضرت بوده اند و حضرت، ایشان را خیلی دوست می داشت، و هر وقت بر آن حضرت به مدینه وارد می شدند از ایشان تفقد می فرموده و احوال اهل بیت و اقوام و خویشان و بستگان آن ها را می پرسیده و وقتی عمران بر حضرت صادق علیه السلام وارد شد آن جناب از او احوالپرسی فرمود و با او نیکویی و بشاشت فرمود. چون برخاست برود (حمادناب) از آن حضرت پرسید که کیست این شخص که این نحو با او نیکویی کردید؟ فرمود: این از اهل بیت نجباء است، یعنی از اهل قم که اراده نمی کند ایشان را جباری از جبابره مگر آن که خدا او را در هم می شکند.
و روایت شده که وقتی آن حضرت میان دیدگان عیسی را بوسید و فرمود: تو از ما اهل بیت می باشی. و این عمران همان است که حضرت صادق علیه السلام از او خواسته بود که چند خیمه برای آن حضرت درست کند، او درست کرد و آورد در منی برای آن جناب نصب نمود، یک خیمه زنانه و یک خیمه مردانه و یک خیمه برای قضای حاجت، چون حضرت صادق علیه السلام با اهل بیت خود وارد شد، پرسید: این خیمه ها چیست؟ گفتند: عمران بن عبدالله قمی برای شما درست کرده، حضرت در آن جا نازل شد و عمران را طلبید و فرمود: این خیمه ها به چند از کار درآمده؟ گفت: فدایت شوم کرباس های آن از صنعت خودم است و من این ها را برای شما بدست خود درست کرده ام و به رسم هدیه برای آن حضرت آورده ام و دوست دارم فدایت شوم قبول فرمایید و من آن مالی را که فرستاده بودید برای این کار رد کردم پس حضرت دست او را گرفت و فرمود: سؤال درخواست می کنم از خدا که صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد و آن که تو را و عترت تو را در سایه رحمت خود درآورد روزی که سایه نباشد جز سایه او.
و پسر عمران (مرزبان) از راویان اصحاب ابوالحسن الرضا علیه السلام و صاحب کتاب است وقتی خدمت آن جناب عرض می کند که سؤال می کنم شما را از اهم امور نزد من آیا من از شیعه شما می باشم؟ فرمود: بلی، گفت: اسم من مکتوب است نزد شما؟ فرمود: بلی.
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام
و روایت شده که وقتی آن حضرت میان دیدگان عیسی را بوسید و فرمود: تو از ما اهل بیت می باشی. و این عمران همان است که حضرت صادق علیه السلام از او خواسته بود که چند خیمه برای آن حضرت درست کند، او درست کرد و آورد در منی برای آن جناب نصب نمود، یک خیمه زنانه و یک خیمه مردانه و یک خیمه برای قضای حاجت، چون حضرت صادق علیه السلام با اهل بیت خود وارد شد، پرسید: این خیمه ها چیست؟ گفتند: عمران بن عبدالله قمی برای شما درست کرده، حضرت در آن جا نازل شد و عمران را طلبید و فرمود: این خیمه ها به چند از کار درآمده؟ گفت: فدایت شوم کرباس های آن از صنعت خودم است و من این ها را برای شما بدست خود درست کرده ام و به رسم هدیه برای آن حضرت آورده ام و دوست دارم فدایت شوم قبول فرمایید و من آن مالی را که فرستاده بودید برای این کار رد کردم پس حضرت دست او را گرفت و فرمود: سؤال درخواست می کنم از خدا که صلوات بفرستد بر محمد و آل محمد و آن که تو را و عترت تو را در سایه رحمت خود درآورد روزی که سایه نباشد جز سایه او.
و پسر عمران (مرزبان) از راویان اصحاب ابوالحسن الرضا علیه السلام و صاحب کتاب است وقتی خدمت آن جناب عرض می کند که سؤال می کنم شما را از اهم امور نزد من آیا من از شیعه شما می باشم؟ فرمود: بلی، گفت: اسم من مکتوب است نزد شما؟ فرمود: بلی.
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام
wikiahlb: عمران_بن_عبدالله_بن_سعد_اشعرى