علوم انسانی، مجموعه ای از رشته های دانشگاهی هستند که جنبه های مرتبط با ویژگی های تمدنی، جامعه ای، فرهنگی تاریخی و باستانی، ادبی و جغرافیایی انسان را مطالعه و آموزش می دهند.
در قرون وسطی، این اصطلاح در تقابل با الهیات قرار داشت و به طبقه ای از آموزش و تحصیل اشاره داشت که در دوران حاضر به عنوان محدوده اصلی مطالعات و آموزش های دانشگاهی است و جنبه سکولار ( غیر دینی ) دارند.
امروزه، علوم انسانی، بیشتر به علومی گفته می شود که در خارج از حیطه ریاضیات، علوم طبیعی و علوم حرفه ای قرار دارند. [ ۱]
دانشمندان علوم انسانی از روش هایی استفاده می برند که در درجه اول تحلیلی و نقادانه یا نظریه پردازانه هستند و مجهز به اجزا و ابزار مهمی در تاریخ بشری می باشند که از روش های عمدتاً مبتنی بر تجربه در علوم تجربی متمایز می شوند. [ ۲]
علوم انسانی، شامل زبان های باستانی و مدرن، ادبیات، فلسفه، مذهب، هنر و موسیقی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، زبان شناسی، مدیریت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و تاریخ و رشته های مرتبط دیگر می شود.
دانشمندان علوم انسانی، "humanity scholars" ( دانشمندان علوم بشری ) یا اُمانیست ها ( انسان گراها ) هستند. [ ۳]
اصطلاح اُمانیست همچنین یک موضوع و رویکرد فلسفی را شرح می دهد که برخی دانشمندان «غیر بشرگرا» در علوم انسانی را شامل نمی شود.
دانشمندان و علما و هنرمندان رنسانس نیز اومانیست نامیده می شدند.
برخی از مکاتب و شاخه های ثانویه علوم انسانی، دارای کلاس هایی هستند که معمولاً متشکل از ادبیات انگلیسی، مطالعات جهانی و هنر می باشند.
در ایران[ نیازمند منبع] [ به گفتهٔ چه کسی؟] این شاخه از علوم بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دسته ای از علوم گفته می شود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد.
درعین حال، بسیاری از شاخه های علوم انسانی چون مدیریت، اقتصاد، حسابداری، جغرافیا و روان شناسی برای تجزیه و تحلیل از برخی علوم غیرانسانی همچون ریاضیات کاربردی ( در مدیریت ) ، آمارِ کاربردی و تحلیل رگرسیون ( اقتصاد و روان شناسی ) ، سامانه اطلاعات جغرافیایی و سیستم های راداری و سنجش از دور ( در جغرافیا ) و سایر روش های تجربی استفاده می کنند.
مردم شناسی علم جامع شناخت انسان هاست. علمی که کلیت وجود انسان را مد نظر دارد. علمی که در کنار و در تعامل با علوم اجتماعی، علوم انسانی و زیست شناسی به مطالعه رفتار و ماهیت انسان می پردازد. در قرن بیستم رشته های دانشگاهی به صورت عمده به سه حوزه اصلی تقسیم بندی شدند. علوم طبیعی که براساس قوانین عمومی و اصل تکرار پذیری مشاهدات به دنیا اثبات وقایع بودند. علوم انسانی که به شکل سنتی حوزه های مانند تاریخ، ادبیات، موسیقی و هنر را با تأکید بر ادراک افراد و رویدادهای خاصی و دسته بندی زمانی . . مورد مطالعه قرار می دهند؛ و علوم اجتماعی که عموماً سعی در ایجاد روش های علمی برای فهم پدیده های اجتماعی به صورت کلی را دارند؛ ولی این روش ها با آنچه که در مطالعات علوم طبیعی استفاده می شود، متفاوت است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر قرون وسطی، این اصطلاح در تقابل با الهیات قرار داشت و به طبقه ای از آموزش و تحصیل اشاره داشت که در دوران حاضر به عنوان محدوده اصلی مطالعات و آموزش های دانشگاهی است و جنبه سکولار ( غیر دینی ) دارند.
امروزه، علوم انسانی، بیشتر به علومی گفته می شود که در خارج از حیطه ریاضیات، علوم طبیعی و علوم حرفه ای قرار دارند. [ ۱]
دانشمندان علوم انسانی از روش هایی استفاده می برند که در درجه اول تحلیلی و نقادانه یا نظریه پردازانه هستند و مجهز به اجزا و ابزار مهمی در تاریخ بشری می باشند که از روش های عمدتاً مبتنی بر تجربه در علوم تجربی متمایز می شوند. [ ۲]
علوم انسانی، شامل زبان های باستانی و مدرن، ادبیات، فلسفه، مذهب، هنر و موسیقی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، زبان شناسی، مدیریت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و تاریخ و رشته های مرتبط دیگر می شود.
دانشمندان علوم انسانی، "humanity scholars" ( دانشمندان علوم بشری ) یا اُمانیست ها ( انسان گراها ) هستند. [ ۳]
اصطلاح اُمانیست همچنین یک موضوع و رویکرد فلسفی را شرح می دهد که برخی دانشمندان «غیر بشرگرا» در علوم انسانی را شامل نمی شود.
دانشمندان و علما و هنرمندان رنسانس نیز اومانیست نامیده می شدند.
برخی از مکاتب و شاخه های ثانویه علوم انسانی، دارای کلاس هایی هستند که معمولاً متشکل از ادبیات انگلیسی، مطالعات جهانی و هنر می باشند.
در ایران[ نیازمند منبع] [ به گفتهٔ چه کسی؟] این شاخه از علوم بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دسته ای از علوم گفته می شود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد.
درعین حال، بسیاری از شاخه های علوم انسانی چون مدیریت، اقتصاد، حسابداری، جغرافیا و روان شناسی برای تجزیه و تحلیل از برخی علوم غیرانسانی همچون ریاضیات کاربردی ( در مدیریت ) ، آمارِ کاربردی و تحلیل رگرسیون ( اقتصاد و روان شناسی ) ، سامانه اطلاعات جغرافیایی و سیستم های راداری و سنجش از دور ( در جغرافیا ) و سایر روش های تجربی استفاده می کنند.
مردم شناسی علم جامع شناخت انسان هاست. علمی که کلیت وجود انسان را مد نظر دارد. علمی که در کنار و در تعامل با علوم اجتماعی، علوم انسانی و زیست شناسی به مطالعه رفتار و ماهیت انسان می پردازد. در قرن بیستم رشته های دانشگاهی به صورت عمده به سه حوزه اصلی تقسیم بندی شدند. علوم طبیعی که براساس قوانین عمومی و اصل تکرار پذیری مشاهدات به دنیا اثبات وقایع بودند. علوم انسانی که به شکل سنتی حوزه های مانند تاریخ، ادبیات، موسیقی و هنر را با تأکید بر ادراک افراد و رویدادهای خاصی و دسته بندی زمانی . . مورد مطالعه قرار می دهند؛ و علوم اجتماعی که عموماً سعی در ایجاد روش های علمی برای فهم پدیده های اجتماعی به صورت کلی را دارند؛ ولی این روش ها با آنچه که در مطالعات علوم طبیعی استفاده می شود، متفاوت است.
wiki: علوم انسانی