عزیزالدین

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

عزیزالدین. [ ع َ زُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن حامدبن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابونصر. عم عمادکاتب اصفهانی. رجوع به احمد ( ابن حامدبن... ) شود.

فرهنگ فارسی

احمد ابن حامد بن محمد بن عبدالله مکنی به ابونصر عم عماد کاتب اصفهانی

پیشنهاد کاربران

بپرس