عبدالملک

/~abdolmalek/

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالملک (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolmalek) (فارسی: عبدالمَلِک) (انگلیسی: abdolmalek)
معنی: بنده یا پادشاه خداوند، نام دو تن از پادشاهان سامانی، بنده ی مَلِک ( پادشاه )، [مَلِک از نام های خداوند]، ( اَعلام ) ) نام دو تن از امیران سامانی، عبدالملک اول: ششمین امیر سامانی [، قمری]، پسر نوح اول، عبدالملک دوم: آخرین امیر سامانی [ هجری]، پسر نوح دوم، که سلطان محمود خراسان را از او گرفت و سردارانش به او خیانت کردند و او را به ایلک خان تسلیم کردند، ) عبدالملک ابن علی: نخستین فرمانروا [، قمری] و بنیانگذار سلسله ی موحدون، که سلسله ی مرابطون را برانداخت و تونس و مراکش را فتح کرد، ) عبدالملک ابن مروان: خلیفه ی اموی [، قمری] که شورش عبدالله ابن زبیر را به دست حجاج ابن یوسف فرو نشاند و به حجاج اختیارات وسیعی داد، در زمان او دفترهای دولتی از پهلوی به عربی برگردانده شد و نخستین سکه ی طلای اسلامی ضرب شد، ) عبدالملک نیشابوری: ( = امام الحرمین ) [، قمری] فقیه شافعی و نخستین مدرس مدرسه ی نظامیه ی نیشابور، ( عربی ) بنده ی مَلِک که نامی از نام ها و صفات خدای متعال باشد ]مَلِک از نامهای خداوند[
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن احمدبن عبدالملک بن شهید القرطبی ، مکنی به ابومروان و ملقب به ابن شهید.رجوع به ابن شهید ابوعامر و نیز الاعلام زرکلی شود.

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن احمد الجذامی. از بنی هود و از امراء دولت هودیه در سرقسطة اندلس بود. پس از مرگ پدر به سال 503 هَ. ق. ولایت سرقسطةرا یافت و مدتی در آن سمت بود. سپس به سال 512 هَ.ق. الفونس ششم پادشاه اراغون بر او غالب شد و عبدالملک به قلعه ای به نام روطه پناه برد و تا سال 513 هَ. ق. که درگذشت در آنجا بماند. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن الشریف محمدبن علی العلوی ، مکنی به ابومروان. از ملوک دولت اشراف علویین در مغرب اقصی است به سال 1140 هَ. ق. به فاس با وی بیعت کردند و او به مکناسه رفت و در آنجا یاران وی برادر او احمد ذهبی را دستگیر کرده بودند عبدالملک او را بند نهاد و به سجلماسه فرستاد پیروان ذهبی بر خلع او اتفاق کردند عبدالملک بدانست و بفاس رفت. ذهبی بازگشت و بامردم فاس جنگ کرد تا آنکه عبدالملک را به وی تسلیم کردند ذهبی او را به مکناسه آورد و بفرمود تا او را به سال 1141 هَ. ق. خفه کردند. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن جمال العصامی الاسفرایینی. از بزرگان علماء عربیت است. او راست : الحاشیة علی شرح الکافیة. الاطول ( عارض به المطول ). بلوغ الارب من کلام العرب.الکافی فی العروض و القوافی. شرح ایساغوجی التسهیل فی العروض. رسالة فی تحریم الدخان و جز آن از شروح وحواشی. وی به سال 978 هَ. ق. به مکه متولد شد و در1037 هَ. ق. به مدینه درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن حبیب بن سلیمان بن هارون السلمی ، مکنی به ابومروان. رجوع به ابن حبیب ابومروان و الاعلام زرکلی شود.

عبدالملک. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن حسین بن عبدالملک المکی العصامی. مورخ و از مردم مکه است. به مکه متولد شد و هم در آنجا درگذشت. او راست : سمط النجوم. العوالی فی انباء الاوائل و التوالی. وی به سال 1049 هَ. ق. متولد شد و در 1111 هَ. ق. به مکه درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالملک.[ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن دثار الباهلی. از اشراف و شجعان عرب است. در جنگهای اشرس بن عبداﷲ با مردم سمرقند و ماوراءالنهر حاضر بود و در یکی از همان وقایع به سال 110 هَ. ق. کشته شد. ( از الاعلام زرکلی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

مظفر دومین امیر از بنی عامر (بلنسیه ) ( جل. ۴۵۳ ه.ق ./ ۱٠۶۱ م . ۴۵۷ ه.ق ./ ۱٠۶۵ م . ) .
مولی العبلات از مولدین بربر و از مغنیان مشهور صدر اسلام و از حاذق ترین آنان در صنعت غناست وی بمکه سکونت گزید از جهت جمالی که داشت الغریض میگفتند وی بسال ۵۹ قمری درگذشت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالملک (ابهام زدایی). عبدالملک ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • عبدالملک ابن عطیه، اِبْن ِ عَطیه ، عبدالملک بن محمد سعدی ، فرمانده سپاه اموی ، والی مکه و مدینه در دوران مروان دوم ، آخرین خلیفه اموی • عبدالملک ابن هشام، محدث، مورخ، ادیب، نسب شناس و تدوین کنندۀ مشهور ترین کتاب دربارۀ سیرۀ پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)• عبدالملک بن عبدالغفور انصاری پانی پتی، مشهور به امان اللّه، از عارفان و شاعران شبه قاره هند در قرن دهم• عبدالملک برهانی نیشابوری، از شاعران خراسان در قرن پنجم• عبدالملک بسطامی، از خاندان بسطامی• عبدالملک بن زهر، ابومروان عبدالملک بن زهر، پزشک و وزیر اشبیلی و مهم ترین شخصیت خاندان زهر• عبدالملک بن سعید کنانی، اِبْن ِ اَبْجَرِ کِنانی ، عبدالملک بن سعید بن حیّان بن ابجر عجلی کنانی همْدانی کوفی ، مکنّی به ابوبکر، طبیب و محدث • عبدالملک بن عبدالله جوینی، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین ، کنیه اش ابوالمعالی متکلم بزرگ اشعری و فقیه و اصولی شافعی• عبدالملک بن قطن فهری، از فرماندهان شجاع و از خاندان قریش، امیر اندلس از جانب عبیده بن عبدالرحمن سلمی• عبدالملک بن محمد ثعالبی، کنیه اش ابومنصور، ادیب، شاعر، لغوی و کاتب• عبدالملک بن مروان، فرزند مروان حکم و از خلفای بنی امیه• عبدالملک بن نوح، آخرین امیر سامانی• عبدالملک واعظ، از روحانیون مبارز افغانستان در قرن چهاردهم هجری
...

پیشنهاد کاربران

بپرس