عبدالمجید
/~abdolmajid/
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده پروردگار عالی مرتبه و گرامی، نام دو تن از پادشاهان عثمانی، بنده ی خدای دارای قدر و مرتبه ی عالی و گرامی، [مجید از نام ها و صفات خداوند]، ( اَعلام ) ) نام دو تن از شاهان عثمانی، عبدالمجید اول: شاه [، قمری] که در زمان او فرمان خط شریف گلخانه برای تأمین آزادیهای مدنی اتباع عثمانی صادر شد [ هجری]، عبدالمجید دوم: آخرین شاه عثمانی [، میلادی]، که تنها عنوان خلافت داشت و با اعلام جمهوری و لغو خلافت به پاریس رفت و در آنجا درگذشت، ) عبدالمجید طالقانی: ( درویش عبدالمجید ) [قرن هجری] خوشنویس ایرانی، مقیم اصفهان، از استادان خط شکسته ی نستعلیق
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
عبدالمجید. [ ع َ دُل ْ م َ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن محمد القیسی الهروی. قاضی بلاد روم و ثقه بود. در ماوراء النهر فقه آموخت و در بغداد و بصره و همدان و بلاد روم تدریس کرد. وی به سال 534 هَ. ق. به دمشق شد و به سال 537 هَ. ق. به قیساریه درگذشت. او را کتبی است در فروع و اصول. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالمجید. [ ع َ دُل ْ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدون الفهری ، مکنی به ابومحمد. رجوع به عبدون ابومحمد عبدالمجید و الاعلام زرکلی شود.
عبدالمجید. [ع َ دُل ْ م َ ] ( اِخ ) ابن علی المنالی الزیادی الحسنی الادریسی. مردی فاضل بود و او را نظم و مؤلفاتی است. از اوست : بلوغ المرام بالرحلة الی بیت اﷲ الحرام. وی به سال 1163 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالمجید. [ ع َ دُل ْ م َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن المستنصر باﷲ العبیدی ملقب به الحافظ لدین اﷲ. از خلفاءفاطمیه مصر است. به سال 467 هَ. ق. به عسقلان متولد و به سال 524 هَ. ق. بر دیار مصر تسلط یافت و به سال 544 هَ. ق. به مصر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
فرهنگ فارسی
ابن محمد بن المستنصر بالله العبیدی ملقب بالحافظ لدین الله از خلفائ فاطمیه مصر است بسال ۴۶۷ قمری به عسقلان متولد و بسال ۵۲۴ هجری قمری بر دیار مصر تسلط یافت و بسال ۵۴۴ قمری بمصر درگذشت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید