عبدالقاهر
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده پروردگار چیره و توانا، بنده ی خدای چیره شونده، ( عربی ) بنده ی چیره شونده ( خدای )، ( در اعلام ) نام چندین تن از مشاهیر ادبی و علمی در تاریخ
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
عبدالقاهر. [ ع َ دُل ْ هَِ ] ( اِخ ) ابن شعیب ، مکنی به ابورفاعة. رجوع به ابورفاعه عبدالقاهر شود.
عبدالقاهر. [ ع َ دُل ْ هَِ ] ( اِخ ) ابن طاهربن محمدبن عبداﷲ البغدادی التمیمی الاسفراینی ، مکنی به ابومنصور. رجوع به ابومنصور بغدادی و به الاعلام زرکلی شود.
عبدالقاهر. [ ع َ دُل ْ هَِ ] ( اِخ ) ابن طاهر التمیمی ،مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید عبدالقاهر شود.
عبدالقاهر. [ ع َ دُل ْ هَِ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن الحسین الحلبی ، مکنی به ابوالفرج شاعر مجید بود. او راست : شرح بر دیوان المتنبی.وی به سال 551 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالقاهر. [ ع َ دُل ْ هَِ ] ( اِخ ) ابن عبدﷲبن محمد البکری الصدیقی ، مکنی به ابوالنجیب و معروف به سهروردی.رجوع به ابوالنجیب سهروردی و به الاعلام زرکلی شود.
فرهنگ فارسی
جرجانی ابن عبدالرحمن شافعی اشعری ادیب نحوی و لغوی است از پیشوایان نحو و عربیت است وی علم معانی و بیان را بنیان گذارد و تالیفات بسیار دارد از جمله : اسرار البلاغه در معانی و بیان اعجاز القر آن صغیر اعجاز القر آن کبیر التلخیص در علم معانی الحمل دلائل الاعجاز شرح الفاتحه العروض العمده فی الصرف العوامل الماه المفتاح فی شرح الصحاح و المقصد وی اشعاری نیز سروده است و بسال ۴۷۱ قمری به جرجان درگذشت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید