عبدالصمد
/~abdossamad/
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده پروردگار بی نیاز، بنده ی خدای بی نیاز، ( اَعلام ) ) عبدالصمد بن ابراهیم، ابواحمد فارسی حصری [، میلادی] محدث، مقری، معروف به قاری الحدیث اهل تبریز، وی در مکه دانش آموخت و در بغداد سکونت گزید و در همین شهر درگذشت، آثار او: اسباب العجائب، مختصر حِرز الاَمانی، ازشاطبی، الاکسیر فی التَّفسیر، اربعون حدیثاً، مختصر تفسیر الرّسعَنی، ) عبدالصمد شیرازی [، ] ملقب به شیرین قلم، نقاش ایرانی و از پدید آورندگان مکتب هندو ایرانی، پس از یادگیری نقاشی در شیراز به جمع هنرمندان تبریز ملحق شد و رابطه ی نزدیکی با میر سیدعلی برقرار کرد و به درخواست همایون شاه با جمعی از هنرمندان به هند مهاجرت کرد، در آنجا با همکاری میر سیدعلی و هنرمندان هندی کارگاه هنری همایون شاه را در دهلی دایر کرد و شاگردانی را تربیت کرد، در تصویرگری کتاب بزرگ حمزه نامه که شامل تصویر روی پارچه است شرکت داشت، از آثار اوست: مرد عمامه به سر سوار بر اسب، مجنون در میان وحوش، و دستگیری ابوالمعالی، ) عبدالصمد بن عبدالله علوی، شمس الدین [زنده قمری] متکلم از آثار او: الجوهرةالخالصة عن الشّوائب فِی العقائد المتقدّمة علی جمیع المذاهب، ) عبدالصمد بن فقیه [زنده ] ادیب و صوفی مؤلف کتاب اَنیس المتَّقین در تصوف، ) عبدالصمد قرطبی [، قمری] محدث و فقیه و قاضی مالک اندلسی از آثار او: مختصر فی الشروط والاحکام، ) عبدالصمد مصری [ قمری] محدث، مؤلف الجواهرالسَّنِیَّة فی النسیة و الکرامات الاحمدیّة، ) عبدالصمد همدانی [ میلادی] فقیه امامی، عابد و زاهد، مجاور کربلای معلّی و مقتول در همان شهر در سال از آثار او: تجرالمعارف، به فارسی در لغت
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدالوهاب بن الحسن بن محمدبن عساکر الدمشقی ثم المکی. رجوع به ابن عساکر ابوالیمن امین الدین عبدالصمد و نیز رجوع به الاعلام زرکلی شود.
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ]( اِخ ) ابی عبداﷲ با کثیرالیمنی. وی شاعر و کاتب انشاء سلطان عمربن بدر بود. او را دیوانی است. وی به سال 1025 هَ. ق. به الشحر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] ( اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن عباس. وی عم منصور و به سال 147 هَ. ق. عامل او به مکه و طائف بود سپس ولایت مدینه یافت و به سال 159هَ. ق.المهدی او را عزل کرد و به سال 162 هَ. ق. وی را ولایت جزیره داد و در 163 او را دیگر بار معزول ساخت وتا سال 166 به زندان افکند. وی به سال 104 هَ. ق. متولد و در 185 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] ( اِخ ) ابن المعدل بن غیلان از شعراء دولت عباسی است و شاعری هجاگوی بود. مولد و منشاء او بصره بود. و به سال 240 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ). و رجوع به ابن المعدل شود.
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] ( اِخ ) ابن منصوربن الحسن بن بابک. رجوع به ابن بابک عبدالصمد در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالصمد. [ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] ( اِخ ) بدخشی در هراة به امر سلطان ابوسعید تاریخ او میگفته و از شعرای عصر او بود. از اشعار اوست :
ز ماهی هیاهوی تا ماه بود
سر آوازشان جانم اﷲ بود.
( از مجالس النفائس ص 210 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عبدالصمد (ابهام زدایی). عبدالصمد ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • عبدالصمد بن سعید کندی حمصی، محدّث و قاضی قرن سوم و چهارم• عبدالصمد همدانی، عارف، فقیه، متکلم و لغوی شیعی قرن سیزدهم
...
...
wikifeqh: عبدالصمد_(ابهام_زدایی)
دانشنامه عمومی
عبدالصمد (روستا). عبدالصمد ( به لاتین: Abdusamat ) در تاجیکستان است که در ولایت سغد واقع شده است. [ ۱]
wiki: عبدالصمد (روستا)
عبدالصمد (نام). عبدالصمد از نام های متداول مردانه در ایران، و به معنای «بنده خدای بی نیاز» است. همچنین عبدالصمد نام یکی از این افراد است.
• عبدالباسط عبدالصمد
• عبدالصمد اصفهانی
• عبدالصمد خرم آبادی
• عبدالصمد خرمشاهی
• عبدالصمد مرفاوی
• عبدالصمد توکلی
• عبدالصمد کامبخش
• عبدالصمد روحانی
• نام های کوچک
• نام های خانوادگی عرب زبانان
• نام های کوچک مردانه عربی
• همه مقاله های مجموعه نمایه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• عبدالباسط عبدالصمد
• عبدالصمد اصفهانی
• عبدالصمد خرم آبادی
• عبدالصمد خرمشاهی
• عبدالصمد مرفاوی
• عبدالصمد توکلی
• عبدالصمد کامبخش
• عبدالصمد روحانی
• نام های کوچک
• نام های خانوادگی عرب زبانان
• نام های کوچک مردانه عربی
• همه مقاله های مجموعه نمایه
wiki: عبدالصمد (نام)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید