عبدالحسین تیمورتاش

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «عبدالحسین تیمورتاش» «سردار معظم خراسانی»، ملقب به «معزز الممالک» فرزند «کریم دادخان نردینی بجنوردی» بود. او سمت های مختلفی در ایران داشت، از جمله نمایندگی مجلس دوم و سوم، حاکم گیلان، وزیر مقتدر پهلوی در حکومت رضاخان، و دیگر سمت ها. علاوه بر این ها رهبری حزب ایران نو را به عهده داشت.
امیر معظم در حدود سال ۱۲۶۰شمسی در «نردین» از توابع خراسان، چشم به جهان گشود. (در کتاب این سه زن: مریم فیروز، اشرف پهلوی، ایران تیمور تاش، آمده است که تیمورتاش متولد ۱۲۵۸ در نردین به دنیا آمد.)
تحصیلات
پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود و یادگیری سوارکاری و تیراندازی، برای فراگیری زبان روسی، با حمایت پرنس «میرزا رضاخان ارفع الدوله» وزیر مختار ایران در روسیه، عازم عشق آباد شد و در یکی از مدارس درجه یک روسیه تحصیل کرد.او سپس، همراه پدرش به «پترزبورگ» رفت و وارد مدرسه نظام شد که خاص نجیب زادگان و درباریان بود و در رشته امور نظامی تحصیل کرد. وی از شاگردان ممتاز مدرسه بود. او برای کسب موفقیت بیشتر، در محافل اشرافی، نام خود را به نام «خان نردینسکی» تغییر داد تا نشان دهد که از بزرگ زادگان و نجبای ایران است. او پس از اتمام تحصیل به ایران بازگشت و به عنوان مترجم، در وزارت امورخارجه مشغول به کار شد.
زندگی نامه
پس از اعلام سلطنت محمدعلی میرزا، تیمورتاش عضو هیئتی بود که باید، پادشاهی وی را به چند کشور اروپایی اعلام می کرد. او پس از بازگشت از اروپا، به این دلیل که با میرزا حسین خان معین الوزراء، میانه خوبی نداشت از کار در وزارت خارجه کناره گیری کرد و از سوی پدرش، «نایب الحکمه» بلوک «جوین» شد. وی در این زمان با شاهزاده «محمد هاشم میرزا» آشنا شد و انجمنی ادبی تشکیل داد و به تدریج، صاحب معتبرترین کتابخانه های اختصاصی در ایران شد. در همین سال ها با «سرورالسلطنه» دختر زیبا روی «خازن الملک» ازدواج کرد و از وی صاحب یک دختر و سه پسر به نام های منوچهر، هوشنگ و مهرپور شد. همسر دوم تیمورتاش، زنی ارمنستانی به نام «تاتانیا» بود که از او نیز صاحب دو فرزند شد.
تیمورتاش پیش از کودتای ۱۲۹۹ش
...

پیشنهاد کاربران

عبدالحسین تیمورتاش ( متولد ۱۲۶۰ برابر با ۱۸۸۳ میلادی - مرگ ۹ مهر۱۳۱۲ برابر با ۳ اکتبر۱۹۳۳ ) دارای لقب های سردار معززالملک و سردار معظم خراسانی دولتمرد ایرانی دوره های قاجار و پهلوی بود. او از کسانی بود که در برانداختن قاجارها و برآوردن پهلوی ها کوشش بسیارکرد، در دوره رضاشاه نخستین وزیر دربار بود و نقش مهمی را در سیاست خارجی ایران بازی کرد. چند سال بعد مورد غصب رضاشاه واقع شد و در ۱۳۱۲ در زندان قصر کشته شد.
...
[مشاهده متن کامل]

محتویات [نمایش]
سال های آغازین زندگی [ویرایش]
عبدالحسین پسر کریمداد نردینی بجنوردی - از زمین داران بزرگ خراسان - بود و در بجنورد زاده شد. پدرش او را در ۱۳ سالگی برای آموزش به عشق آباد فرستاد. پس از آموختن زبان روسی وی راهی سن پترزبورگ شد و در آموزشگاه جنگی نیکلائف به پی گیری آموخته هایش پرداخت. وی در این زمان با نام خان نردینسکی شناخته می شد. به زودی فرانسوی را نیز آموخت و در جایگاه ترجمان در ۲۴ سالگی در وزارت امور خارجه به کار پرداخت.
در جریان انقلاب مشروطه به مشروطه خواهان پیوست. او که جز تسلط بر روسی و فرانسوی، با زبان های انگلیسی و ترکی نیز آشنایی داشت، شیفته ادبیات فارسی نیز بود.
وی دو بار ازدواج نمود :
با سرورالسلطنه دختر خازن الملک ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام ایران و سه پسر به نام های منوچهر، مهرپور و هوشنگ گردید.
در سال ۱۳۰۰ همسر دومی هم به نام تاتیانا ( اهل ارمنستان ) اختیار کرد و از وی نیز صاحب ۲ دختر شد که پس از فوت پدر راهی آمریکا شدند.
زندگی سیاسی [ویرایش]
وی از طرف مردم خراسان در دومین دورهٔ مجلس شورای ملی نماینده بود. با بسته شدن مجلس او به فرماندهی نیروهای نظامی خراسان برگزیده شد. وی در دوره های آینده مجلس نیز تا مجلس ششم نماینده بود. در زمان میان دو مجلس سوم و چهارم او حاکم گیلان شد و به نبرد با نیروهای میرزا کوچک خان جنگلی پرداخت و گروهی را از جمله دکتر حشمت را به دار آویخت و سرانجام برکنارشد.
در روند کودتای ۱۲۹۹ سید ضیاءالدین طباطبایی بازداشت و به قم تبعیدشد و تا بر سر کار آمدن احمد قوام هم در تبعید ماند. در دوره چهارم مجلس در کنار سید حسن مدرس و سید محمد تدین حزب اصلاح طلبان را پدید آوردند. او در زمان عقد قرارداد ۱۹۱۹ از مخالفان سرسخت آن پیمان بود. وی در دولت مشیرالدوله وزیر عدلیه شد. در ۱۳۰۱ والی کرمان و بلوچستان شد. در کابینه سردارسپه ( رضاشاه پهلوی آینده ) به وزارت تجارت و فوائد عامه رسید. او از کسانی بود که در برانداختن قاجارها و برآوردن پهلوی ها کوشش بسیارکرد. او به رضاشاه بسیار نزدیک شد و پس از پادشاهی نخستین شاه پهلوی در ۲۵ آذر ۱۳۰۴ وزیر دربار شد.
در ۱۳۰۵ به حل اختلاف های میان شوروی و ایران پرداخت. او از این پس نقش مهمی را در سیاست خارجی ایران بازی کرد. وی از همراهان محمدرضا شاه پهلوی - که آن زمان ولیعهد بود - در سفر به سوئیس برای آموزش بود.
برکناری [ویرایش]
برای اثبات پذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است یا منابع ارائه شده به درستی ارجاع داده نشده اند.
لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکی پدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید.
مطالب بی منبع در آینده مردود و حذف خواهندشد.
در باره علت برکناری و سرنوشت بعدی تیمورتاش دیدگاههای متفاوتی بیان شده است ظاهراً مجموعه عواملی سبب قتل تیمورتاش شده است . از جمله این عوامل دخالت بیش از حد او در امور سیاسی کشور و فزونی قدرتش بود که وی از حد مستخدم شاه خارج کرده و مایه بدبینی و سوءظن شاه شده بود. تیمورتاش خود دسیسه افرادی چون محمدحسین آیرم رئیس شهربانی وقت تقی زاده و نواب را زمینه ساز سقوطش ذکر کرده است. نگرانی رضاشاه از آینده فرزندش که ولیعهد و جانشین او محسوب می شد از دیگر دلایل دور کردن تیمورتاش از صحنه قدرت به شمار می رود زیرا رضاشاه می پنداشت تیمورتاش قدرتمند مجال حضور به ولیعهد سیزده ساله را نخواهد داد و خود جانشین پهلوی می شود[۱]‎.
در مرداد ماه سال ۱۳۰۵ تیمورتاش به عنوان نماینده فوق العاده ایران برای انعقاد قرارداد تجاری و رفع اختلافات موجود با دولت شوروی راهی مسکو شد ولی از این سفر سیاسی موفقیتی کسب نشد. درسال ۱۳۰۸ در پی بروز اختلافات بین شرکت نفت انگلیس و ایران، سرجان کدمن، مدیرکل شرکت، پیشنهاد تمدید قرارداد دارسی را مطرح کرد. رضاشاه که از ابتدای سلطنت خود درصدد افزایش سهم ایران از نفت بود تیمورتاش را به همراه ولیعهد که برای ادامه تحصیل عازم سویس بود به انگلستان فرستاد. در این سفر که در سال ۱۳۱۰ انجام شد تیمورتاش به گفت و گو با سرجان سایمون وزیر امور خارجه انگلیس و سایر مقامات دولتی پرداخت که از این مذاکرات نیز نتیجه مثبتی عاید نگردید. وی در راه بازگشت از سفر از طریق روسیه، در مسکو با چند تن از مقامات رسمی مسکو از جمله وُرُشیلف، وزیر جنگ شوروی دیدار و مذاکره محرمانه نمود.
انگلیسی ها که می دانستند رجال ایران و حتی رضاشاه زیر نفوذ تیمورتاش قرار دارند سعی در نابودی وی کردند. مطبوعات انگلیس و سایر کشورهای زیر سلطه انگلستان مطالبی را در مورد پیشرفت ایران و جانشینی تیمورتاش مطرح کردند و شایع شد که کیف محتوی اسناد مهم مفقود شده است. سرانجام در آذرماه سال ۱۳۱۱ به دستور رضاشاه قرارداد دارسی لغو و تیمورتاش متهم به جاسوسی گردید.
ناصر نجمی در کتاب بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضاشاهی می نویسد: احتمالا جاسوسان انگلیسی کیف تیمورتاش را در قطار ربودند و بعد روزنامه تایمز لندن خبر داد که کیف تیمورتاش پیدا شده است ( لابد بدون محتویات باارزش آن ) .
ناکامی تیمورتاش در مسئله نفت، ملاقات محرمانه با سران شوروی، مطالب روزنامه های انگلیسی راجع به جانشینی تیمورتاش، غرور و تکبر نامبرده و سوابق ناشی از ولخرجی های وی از بودجه دربار، اخذ وام های کلان از بانکها و اشخاص مختلف، خوشگذرانی، شهوترانی، قمار، شرب خمر مدام، استعمال افیون و دوستی . . .

بپرس