طَنز، [ ۱]
هنری است که عدم تناسبات در عرصه های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر می رسند، نشان می دهد و این خود مایه خنده می شود. هنر طنزپردازی، کشف و بیان هنرمندانه و
زیبایی شناختی عدم تناسب در این «متناسبات» است.
طنز هنری مکتوب است و اجرای آن در دیگر گونه های نمایشی به طور نمونه تئاتر، سینما یا تلویزیون،
کمدی نامیده می شود.
طنز، واژه ای عربی و به معنای طعنه زدن و معادل شوخی در
فارسی است. معادل انگلیسی طنز، satire از ریشهٔ satira در لاتین و satyros یونانی است. ساتیرا نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود. [ ۲]
طنز و هجو هر دو نوعی از مطایبه یا همان شوخ طبعی هستند. اما هجو به قصد مسخره کردن، ریشخند یا تخریب شخصیت کسی نگاشته می شود؛ هجو قصد اصلاح ندارد و هدف اصلی آن نابودی شخصیت طرف مقابل است. هزل نیز استفاده از الفاظ رکیک است و سخنی است که در آن مضامینی خلاف اخلاق و ادب بیاید؛ آثار هجو گاهی با هزل همراه هستند؛ یعنی ادبیات رکیک و گاهی با جدّ؛ یعنی ادبیات رسمی برای تخریب رقیب یا دشمن استفاده می شود. هجو لزوماً همیشه شوخ طبعانه نیست و ممکن است بسیار طعنه دار برای طنز در نظر گرفته شود، معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی در آن مطرح است. طنز با بیان ظریف مشکلات و کاستی ها، با زبانی غیرمستقیم سعی در اصلاح آن ها دارد؛ و در نهایت، کمدی نوعی بیان مطایبه آمیز به صورت تصویری مثل سینما و
تئاتر است و می تواند از همه شاخه های شوخ طبعی و مطایبه ( طنز، هجو و هزل ) استفاده کند.
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد. [ ۳] در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به
نقد می کشد. »[ ۴] جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد. »[ ۵]
به کار بردن کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در
تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم
زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقاً در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد. [ ۶]