[ویکی فقه] ضروب شکل دوم مختلطات، به معنای صور مختلف شکل دوم قیاسِ متشکل از قضایای موجّهه است.
حالت کیفی و کمّی که برای دو مقدمه نسبت به یکدیگر موجود است «ضرب» نامیده می شود. هر یک از اشکال چهارگانه قیاس به لحاظ ذکرشدن یا نشدن جهت در آن به «مختلطات» و «مطلقات» تقسیم می شود و «شکل دوم» آن است که حد وسط در هر دو مقدمه آن، محمول باشد؛ پس منظور از «ضروب شکل دوم مختلطات» حالت ها و کیفیت ایجاب و سلب و کلی و جزئی بودن دو مقدمه نسبت به یکدیگر در قیاس شکل دومِ مرکب از قضایای موجّهه است.
ضروب شکل دوم
هر یک از دو مقدمه قیاس شکل دوم ممکن است به یکی از اصناف جهات (اعم از مرکب و بسیط) موجَّه شود؛ پس برای هر ضربی از شکلی، به تعداد حاصل ضرب اقسام موجهات در خودش، اختلاط متصور است؛ مثلاً اگر تعداد جهات، چنان که معمول است، سیزده عدد، اعتبار شود حاصل ضرب عدد سیزده در خودش (که ۱۶۹ باشد) مجموع مختلطات این شکل است، ولی شرایطی که در این شکل به حسب جهت، اعتبار شده است عده ای از اختلاطات متصور را خارج می سازد. برای هر یک از ضرب های شکل دوم پس از اسقاط، اختلاط هایی که دو شرط جهتی را ندارند ۸۴ حالت باقی می ماند که نتایج این اختلاط از لحاظ جهت، بر دو گونه است: ۱. آنکه دائمه است. ۲. آنکه مانند صغراست. قسم اول در قیاساتی است که یکی از دو مقدمه آنها دائم به معنای اعم باشد و قسم دوم، در قیاساتی است که هیچ یک از دو مقدمه آنها دائم یا ضروری نباشد. مثال حالتی از شکل دوم: هر انسانی مطلقاً کاتب است و هیچ فردی که دستش ساکن است مادام که دستش ساکن است کاتب نیست؛ نتیجه: هیچ انسانی مطلقاً دستش ساکن نیست نه دائماً.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
حالت کیفی و کمّی که برای دو مقدمه نسبت به یکدیگر موجود است «ضرب» نامیده می شود. هر یک از اشکال چهارگانه قیاس به لحاظ ذکرشدن یا نشدن جهت در آن به «مختلطات» و «مطلقات» تقسیم می شود و «شکل دوم» آن است که حد وسط در هر دو مقدمه آن، محمول باشد؛ پس منظور از «ضروب شکل دوم مختلطات» حالت ها و کیفیت ایجاب و سلب و کلی و جزئی بودن دو مقدمه نسبت به یکدیگر در قیاس شکل دومِ مرکب از قضایای موجّهه است.
ضروب شکل دوم
هر یک از دو مقدمه قیاس شکل دوم ممکن است به یکی از اصناف جهات (اعم از مرکب و بسیط) موجَّه شود؛ پس برای هر ضربی از شکلی، به تعداد حاصل ضرب اقسام موجهات در خودش، اختلاط متصور است؛ مثلاً اگر تعداد جهات، چنان که معمول است، سیزده عدد، اعتبار شود حاصل ضرب عدد سیزده در خودش (که ۱۶۹ باشد) مجموع مختلطات این شکل است، ولی شرایطی که در این شکل به حسب جهت، اعتبار شده است عده ای از اختلاطات متصور را خارج می سازد. برای هر یک از ضرب های شکل دوم پس از اسقاط، اختلاط هایی که دو شرط جهتی را ندارند ۸۴ حالت باقی می ماند که نتایج این اختلاط از لحاظ جهت، بر دو گونه است: ۱. آنکه دائمه است. ۲. آنکه مانند صغراست. قسم اول در قیاساتی است که یکی از دو مقدمه آنها دائم به معنای اعم باشد و قسم دوم، در قیاساتی است که هیچ یک از دو مقدمه آنها دائم یا ضروری نباشد. مثال حالتی از شکل دوم: هر انسانی مطلقاً کاتب است و هیچ فردی که دستش ساکن است مادام که دستش ساکن است کاتب نیست؛ نتیجه: هیچ انسانی مطلقاً دستش ساکن نیست نه دائماً.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
wikifeqh: ضروب_شکل_دوم_مختلطات