[ویکی فقه] ضدان، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای دو امر وجودی غیر قابل جمع در موضوع واحد و غیر متوقف بر همدیگر در تعقّل است.
ضدان، یکی از اقسام متقابلان است و آن دو نوع استعمال دارد: ۱. ضدان مشهوری: هر دو امر متصوری که با یک موضوع تناسب داشته باشند و اجتماع شان در آن موضوع ممکن نباشد (خواه یکی از آن دو امر وجودی باشد یا هر دو و خواه هر دو را یک جنس قریب باشد یا نه). خود این دو امر، ضدان و نسبت میان آنها تضاد است. ۲. ضدان حقیقی: هر دو موجودی که میان آنها کمال جدایی و نهایت بُعد و خلاف باشد و هر دو تحت یک جنس قریب، مندرج باشند و تعاقب آنها بر موضوع واحد مثل ارتفاع شان از آن موضوع، جایز باشد؛ این دو امر، ضدان و نسبت بین آنها تضاد است. به تعبیر دیگر، ضدان حقیقی عبارت است از: دو امر وجودی که در پی یکدیگر بر موضوعی (یا در محلی) وارد شوند و اجتماع آنها در آن محل قابل تصور نباشد و تعقل یکی از آنها بر تعقل دیگری متوقف نشود، اما ارتفاع شان ممکن باشد.
نکته ها
۱. از این تعریف معلوم می شود که ضدین همیشه از صفات (و اعراض) اند و دو ذات مثل انسان و اسب را ضدین نمی گویند، چون بر موضوع واحد وارد نمی شوند، بلکه این قبیل تقابل ها از نوع تخالف است. ۲. با قید «تعقل یکی از آن ها بر تعقل دیگری متوقف نیست»، ضدان از متضایفان جدا می شوند، زیرا متضایفان نیز دو امر وجودی اند که اجتماع شان در محل واحد محال است، اما تعقل یکی از آنها متوقف بر تعقل دیگری است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).• مظفر، محمدرضا، المنطق.
...
ضدان، یکی از اقسام متقابلان است و آن دو نوع استعمال دارد: ۱. ضدان مشهوری: هر دو امر متصوری که با یک موضوع تناسب داشته باشند و اجتماع شان در آن موضوع ممکن نباشد (خواه یکی از آن دو امر وجودی باشد یا هر دو و خواه هر دو را یک جنس قریب باشد یا نه). خود این دو امر، ضدان و نسبت میان آنها تضاد است. ۲. ضدان حقیقی: هر دو موجودی که میان آنها کمال جدایی و نهایت بُعد و خلاف باشد و هر دو تحت یک جنس قریب، مندرج باشند و تعاقب آنها بر موضوع واحد مثل ارتفاع شان از آن موضوع، جایز باشد؛ این دو امر، ضدان و نسبت بین آنها تضاد است. به تعبیر دیگر، ضدان حقیقی عبارت است از: دو امر وجودی که در پی یکدیگر بر موضوعی (یا در محلی) وارد شوند و اجتماع آنها در آن محل قابل تصور نباشد و تعقل یکی از آنها بر تعقل دیگری متوقف نشود، اما ارتفاع شان ممکن باشد.
نکته ها
۱. از این تعریف معلوم می شود که ضدین همیشه از صفات (و اعراض) اند و دو ذات مثل انسان و اسب را ضدین نمی گویند، چون بر موضوع واحد وارد نمی شوند، بلکه این قبیل تقابل ها از نوع تخالف است. ۲. با قید «تعقل یکی از آن ها بر تعقل دیگری متوقف نیست»، ضدان از متضایفان جدا می شوند، زیرا متضایفان نیز دو امر وجودی اند که اجتماع شان در محل واحد محال است، اما تعقل یکی از آنها متوقف بر تعقل دیگری است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).• مظفر، محمدرضا، المنطق.
...
wikifeqh: ضدان