صدام حسین

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] صدام حسین (۱۹۳۷ - ۲۰۰۶م) رییس جمهور و دیکتاتور سابق عراق. صدام در جوانی به حزب بعث عراق پیوست. او در سال ۱۹۶۸م پس از کودتای حزب بعث، معاون رییس جمهور و در ۱۹۷۹م رییس جمهور عراق شد و ۲۴ سال در این سمت باقی ماند.
صدام به قومیت گرایی عربی اهمیت بسیار می داد و معتقد بود باید به فراتر از دین نگاه کرد تا راه انقلابی را در پیش گرفت. صدام انجام عزاداری های شیعه را محدود کرده و پیاده روی اربعین را ممنوع کرد. او همچنین تلاش بسیاری در تضعیف نهادهای مذهبی و حوزوی داشت. برخی مراجع نجف همچون سید محسن حکیم، صدام را تکفیر کردند.
صدام هزاران نفر از مخالفان خود را اعدام کرد. قیام هایی که در زمان صدام رخ داد به شدیدترین وجه نابود شد و صدها هزار نفر کشته شدند. صدام ده ها هزار نفر از مردم غیر نظامی را بوسیله بمب های شیمیایی شهید و جانباز کرد. مجله نیویورک تایمز صدام را از خشن ترین افراد در قرن حاضر دانسته است.

دانشنامه آزاد فارسی

صَدّام حسین (تکریت ۱۹۳۷ـ بغداد ۲۰۰۶)
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
صَدّام حسین
رئیــس جمهــور عــراق (۱۹۷۹ـ۲۰۰۳). از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ رهبری جنگ عراق علیه ایران را که خود آغازگر آن بود و طی آن جنایت های بسیار مرتکب شد، برعهده داشت و شورشیان استقلال طلب کُرد در شمال عراق را به سختی سرکوب کرد. در ۱۹۹۰، کویت را به خاک عراق منضم کرد ولی در فوریۀ ۱۹۹۱ نیروهای ائتلافی با رهبری ایالات متحده امریکا سربازان عراقی را از خاک کویت بیرون راندند. شکست عراق در جنگ خلیج فارس به بروز ناآرامی هایی منجر شد و کردهای شمال و نیز شیعیان جنوب آن کشور سر به شورش برداشتند. سرکوب بی رحمانۀ این دو گروه سبب شد که اتهام نسل کشی بر ضد وی مطرح شود. صدام در جوانی به حزب سوسیالیست بعث عرب پیوست و پس از مدت کوتاهی درگیر فعالیت های انقلابی شد. در ۱۹۵۹، به مرگ محکوم و به مصر پناهنده شد ولی کودتای ۱۹۶۳ بازگشت او را به کشور ممکن کرد، اگر چه سال بعد به اتهام دسیسه چینی برای براندازی همان رژیمی که خود به روی کار آمدنش کمک کرده بود به زندان افتاد. پس از آزادی، در انقلاب ۱۹۶۸ نقش مهمی بر عهده داشت؛ دولت غیرنظامی را از کار برکنار کرد و یک شورای فرماندهی انقلابی روی کار آورد. صدام با از میان برداشتن تدریجی مخالفان واقعی یا خیالی خویش در ۱۹۷۹ به ریاست جمهوری رسید. در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ش رسماً قرارداد مرزی ۱۹۷۵ معروف به قرارداد الجزایر را که بین دو کشور ایران و عراق به امضا رسیده بود، یک جانبه لغو کرد و در ۳۱ شهریور همان سال هجوم سراسری خود به خاک جمهوری اسلامی ایران را که درگیر مسائل مربوط به سال های اول انقلاب خود بود، آغاز کرد. در این جنگ که هشت سال به طول انجامید، صدام از کمک های مالی و نظامی و سیاسی گستردۀ برخی کشورهای غربی و نیز حمایت های جهانی به ویژه کشورهای غربی که از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ناخشنود بودند، بهره مند بود و از سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی در سطحی بسیار وسیع استفاده کرد. مع الوصف، نهایتاً در برابر رشادت جوانان و نیروهای مسلح ایران کاری از پیش نبرد و طرفی از این جنگ طولانی نبست (← جنگ ایران و عراق). پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دولت امریکا صدام را به دست داشتن در تجهیز گروه های تروریستی محکوم کرد. هرچند در نوامبر ۲۰۰۲ صدام به بازرسان سازمان ملل برای جست وجوی سلاح های کشتار جمعی اجازۀ ورود به خاک عراق را داد، عدم همکاری کامل او در انجام تحقیقات بهانۀ مناسبی برای امریکا و انگلیس جهت حمله به عراق فراهم کرد. در ۱۷ مارس ۲۰۰۳ رئیس جمهور وقت امریکا، جورج بوش، به صدام دستور داد از قدرت کنار رفته و ظرف ۴۸ ساعت عراق را ترک کند. صدام قدرت را ترک نکرد و مردم عراق را به مقاومت فراخواند. نظامیان امریکا و متحدانش در ۲۰ مارس به عراق حمله کردند. اما حتی با تسخیر کامل بغداد در ۹ آوریل، مهاجمان از جایگاه صدام با خبر نشدند. پسران صدام، عدی و قصی، در ۲۳ جولای در موصل کشته شدند ولی همچنان خبری از صدام نبود تا این که در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ او را در مخفی گاه کوچکی در زیر زمین در نزدیکی زادگاهش تکریت، پیدا کردند. صدام به جرم قتل عام منطقۀ شیعه نشین دوجیل در ۱۹۸۲، به اعدام با چوبۀ دار محکوم و به دار آویخته شد.

پیشنهاد کاربران

کاربر /آرش ناصری/ فرتوری نادرست از این آدَم فِرِستاده است.
درستش را میتوانید ببینید:
( بِدرود! )
صدام حسین
صَدّام حُسین عبدالمجید تِکریتی ( ۲۸ آوریل ۱۹۳۷ – ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ ) در فاصلهٔ سال های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ رئیس جمهور عراق بود. وی یکی از اعضای برجستهٔ حزب بعث عراق محسوب می شد و نقشی کلیدی در کودتای سال ۱۹۶۸ داشت که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد. مبانی نظری این حزب بر پان عربیسم، نوسازی اقتصادی و سوسیالیسم استوار بود. صدام به عنوان نایب رئیس تحت فرمان دایی خود، ارتشبد احمد حسن البکر، توانست به سختی کشمکش های بین دولت و نیروهای مسلح را در زمانی که گروه های بسیاری توانایی براندازی دولت را داشتند کنترل کند. او این کار را با تشکیل نیروهای امنیتی سرکوبگر و تحمیل نیروی خود به دولت انجام داد و با ایجاد رعب و وحشت در ملت حکومت را تماماً به دست گرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

صدام به عنوان یک رئیس جمهور دیکتاتور، کیش شخصیت فراگیری برای خود در بین مردم به وجود آورد. او دولتی به شدت مستبد تشکیل داد و توانست در طول جنگ ایران و عراق ( ۱۹۸۸–۱۹۸۰ ) و جنگ خلیج فارس ( ۱۹۹۱ میلادی ) که هر دو عامل کاهش استانداردهای زندگی و وضع حقوق بشر در عراق شدند، قدرت را حفظ کند. دولت صدام تمام جنبش هایی را که به باور خود تهدیدکننده تلقی می کرد، به ویژه آن ها که برآمده از گروه های دینی یا قومی بودند و خیال استقلال یا خودمختاری داشتند سرکوب کرد. هفته نامهٔ اکونومیست او را یکی از بزرگ ترین دیکتاتورهای انتهای سده بیستم میلادی و روزنامهٔ نیویورک تایمز او را یکی از بی رحم ترین حاکمان خودکامه در تاریخ معاصر توصیف کرده است.
صدام در حالی که در نظر بسیاری از مردم عرب به دلیل مقاومت در برابر غرب و حمایت بی شائبه از فلسطینی ها، رهبری بزرگ تلقی می شد، پس از جنگ خلیج فارس از سوی جامعهٔ بین الملل و آمریکا طرد شد.
صدام پس از حملهٔ آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۳ مقام خود را از دست داد. او در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک زیرزمین در حیاط خانه ای در روستایی حوالی زادگاهش مخفی کرده بود دستگیر شد. صدام در دادگاه ویژهٔ جرائم سران عراق که توسط دولت موقت عراق تشکیل شد محاکمه و در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶، به اعدام با چوبه دار محکوم شد و سرانجام در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.
صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در روستای العوجه تکریت در کشور عراق و در خانواده ای چوپان به دنیا آمد. مادرش او را «صَدّامْ» نام نهاد که در عربی به معنای فردی است که «صَدَمه» می رساند. در مورد اینکه چه کسی پدرش است اختلاف نظر است اما به گفته مادرش، او هیچ گاه پدر خود «حسین المجید» را که پنج ماه پیش از تولدش ناپدید شده یا درگذشته بود، ندید. کمی بعد از ناپدید شدن پدرش، برادر دوازده ساله اش بر اثر بیماری سرطان درگذشت و مادر صدام را در آخرین ماه های حاملگی در اندوه فرو برد. او تلاش کرد جنین خود را سقط کرده و خود را بُکشد. پس از تولد صدام از نگهداری وی سر باز زد. صدام تا سه سالگی در خانوادهٔ دایی خود، خیرالله طلفاح زندگی کرد. مادرش، صبحه طلفاح المسلط بار دیگر ازدواج کرد و صدام دارای سه برادر ناتنی شد. شوهر دوم صبحه، «حسن الابراهیم» نام داشت. «المجیدها» شهرت بدی داشتند، اما «الابراهیم ها» خیلی بدتر بودند. المجیدها به اندازهٔ کافی بد بودند؛ آن ها عموماً دزد و خلافکار بودند. اما الابراهیم ها از همه پایین تر و پست تر بودند. همهٔ اهالی «العوجه» از الابراهیم ها نفرت داشتند. خودِ «حسن الابراهیم» دهقان فقیر و تنبلی بود که همیشه از زیر کار درمی رفت. او به زندگی نگرشی عاری از مسئولیت داشت. بی قید و لاابالی بود. هیچ شغل مشخصی نداشت. فقط برای دورهٔ کوتاهی دربان مدرسه ای در تکریت بود. پس از بازگشت صدام نزد مادر، ناپدری اش رفتار خشنی با او داشت و او را اذیت می کرد. با مطالعهٔ زندگینامه های رسمی صدام، می توان به نوع نگاه خود او دربارهٔ کودکی اش پی برد. در این زندگینامه ها به ندرت نامی از حسن آورده شده است. شوهر دوم صبحه، مثل شوهر اولش، هیچ جایی در زندگینامه های رسمی صدام حسین ندارد. فقط یک بار نامی از حسن آورده شده که آن هم مربوط به این ادعای صدام است که پدرخوانده اش صبح های زود او را با فریادِ «یا الله پاشو حرام زاده، برو به گوسفندها برس» بیدار می کرده است. در ده سالگی از تکریت فرار کرده و به بغداد رفت تا با عمویش - حسن عبدالمجید - که یک سُنی متعصب بود زندگی کند. بستگان تکریتی وی که اکثراً چوپان بودند، بعدها تأثیرگذارترین و پرنفوذترین مشاوران و حامیان او شدند. بنابر اظهارات خود صدام، او چیزهای زیادی از عمویش یادگرفت، به ویژه اینکه هیچ گاه از دشمنانش نترسد حتی اگر تعداد و امکانات آن ها بسیار بیشتر از امکانات او باشد. او با راهنمایی عمویش به یک دبیرستان ملی گرا رفت. در سال ۱۳۳۶ ( ۱۹۵۷ میلادی ) و در ۲۰ سالگی به حزب انقلابی و پان عربی بعث که عمویش هم از طرفداران آن بود پیوست.

صدام حسینصدام حسینصدام حسینصدام حسینصدام حسینصدام حسین
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/صدام_حسین
خدا صدام حسین و عراقی ها را لعنت کند که جانِ بهترین جوانان ما را گرفتند. من نزدیک ترین کسانم را که تنها و تنها برای ایران و نَه چیزِ دیگری رفته بودند، به خاطر این صدامِ زنازاده از دست دادم و تا زنده ام، خواهم گفت عراغ=ی زنازاده.
...
[مشاهده متن کامل]

امیدوارم هر جای و مکانی که بنامِ صدام حسین نامگذاری شده است، با خاک یکسان شود و آنهایی که از او به نیکی یاد میکنند، یک روز خوش نبینند.

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی - > حسین صاف کار
صدام حسین که شهرها را با خاک یکسان می کرد.

بپرس