صائن
فرهنگ اسم ها
معنی: محافظ، نگاه دارنده
برچسب ها: اسم، اسم با ص، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
گر نشنوده ست که کرار کیست
روی بر آن صائن کرار کن.
ناصرخسرو.
صائن. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن صدرالملک ، نجم الدین ابوبکر وزیر. وی روز یکشنبه ششم ربیعالاول 652 هَ.ق. پس از عزل تعین الملک ( ؟ ) به وزارت سلطان ناصرالدین محمدبن سلطان شمس الدین ایلتتمش رسید. ( حبیب السیر جزو چهارم از ج 2 ص 223 ).
صائن. [ ءِ ] ( اِخ ) رکن الدین هروی ( مولانا... ). در دانشمندی از علمای عصر ممتاز و به حضور طغاتیمورخان امام نماز بود، و بعد نجات از اعتراض تیمورخان جانب شیراز شتافت و به ملازمت بارگاه امیر مظفر شاه شجاع اختصاص یافت و در سنه خمس و ستین و سبعمائة ( 765 هَ. ق. ) صائن روحش از صیانت جسم رو برتافت. آنگاه که طغاتیمور به موجبی از وی برآشفته و مقید و مسجونش فرمود این رباعی را ذریعه استخلاص خود کرد:
در حضرت شاه چون قوی شد رایم
گفتم که رکاب را ز زر فرمایم
آهن چو شنید این حکایت از من
در تاب شد و حلقه بزد بر پایم.
و هم از اوست :
گویم آیین وفا در مردم عالم کم است
باز میگویم که شاید بوده باشد، عالم است.
( صبح گلشن ص 245 ).
وی از مقربین طغاتیمورخان و مدرس و معلم او بود و منصب پیشنمازی به وی مفوض گردید. روزی کسی اندازه فهم و علم تیمورخان را از وی پرسید، گفت : تعلیم علم به خان یعنی کاروانسرا بهتر از تعلیم این خان است. تیمورخان این سخن از پس پرده بشنید و فرمود وی را به زندان کنند، پس از مدتی با آن بند گران که بر پای داشت خود را به سر راه تیمورخان رسانید و اظهار عجزکرد، خان گفت بدیهةً حسب الحال خود بگوی تا ترا ببخشم. رکن الدین گفت :در خدمت شاه چون قوی شد رایم
گفتم که رکاب را ز زر فرمایم
آهن چو شنید این حکایت از من
در تاب فتاد وحلقه زد بر پایم.
خان امر داد بند از پایش برداشتند و او به شیراز رفته در خدمت شاه شجاع امیر مظفر درآمد. و در سال 765 هَ. ق. درگذشت. ( ریحانةالادب ج 2 ص 410 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - نگاه دارنده متحفظ . ۲ - پرهیزگار جمعه : صاینین ( صائنین ) صوان
رکن الدین هروی در دانشمندی از علمای عصر ممتاز و بحضور طغا تیمورخان امام نماز بود
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید