[ویکی فقه] نخستین مرحله از تاریخ سیاسی و اجتماعی شیعه با رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) آغاز می شود و تا شهادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) ادامه می یابد. در این مدت (سی سال) از آغاز خلافت ابوبکر تا شهادت امام علی (علیه السلام) تاریخ شیعیان با فراز و فرودهایی روبرو بود که به آنها اشاره خواهیم داشت.
در آغاز این دوره مساله خلافت و امامت به عنوان مهم ترین مساله سیاسی و دینی در دنیای اسلام مطرح گردید و در پی اختلافاتی که در این باره پدید آمد شیعه به عنوان گروهی از مسلمانان که در مساله ی امامت به نصب و نصّ نبوی قایل بودند نمایان شدند. و از سوی دیگر جمعی از مهاجران و انصار که در سقیفه ی بنی ساعده گرد آمده بودند تا در مورد خلیفه ی پیامبر و پیشوای مسلمانان تصمیم گیری کنند، پس از مجادلات و بحث هایی که میان آنان درگرفت، اکثریت آنها با ابوبکر به عنوان خلیفه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و رهبر جامعه ی اسلامی بیعت کرند. بدین ترتیب ابوبکر زمام امور را در دست گرفت و دو سال و هفت ماه عهده دار این امر بود.
← امتناع امام و شیعیان از بیعت
ابوبکر پیش از آن که از دنیا برود عمر را به جانشینی خود برگزید. به گفته ی ابن قتیبه، نخست در وصیت نامه ای که ابوبکر املا می کرد و عثمان بن عفان می نوشت عمر را به خلافت پس از خود برگزید، آنگاه دستور داد تا مردم اجتماع کنند، ابوبکر خطاب به آنان گفت: ای مردم چنان که می بینید من در آستانه ی سفر آخرت قرار دارم، و شما به رهبری نیاز دارید که زمام امور شما را عهده دار شود، نماز جماعت را برپا کند و با دشمنانتان بجنگد، اگر می خواهید من در این باره تصمیم بگیرم، و فردی را انتخاب کنم. آنان با درخواست او موافقت کردند. پس از آن که مردم متفرّق شدند، عمر را احضار کرد و از او خواست تا وصیت نامه ی وی را برای مردم بخواند، پیش از آن که عمر نامه را بخواند، فردی به او گفت: در نامه چه نوشته شده است؟ عمر گفت نمی دانم، آن مرد گفت ولی من می دانم، در روز نخست تو ابوبکر را به رهبری برگزیدی، و اینک او تو را به رهبری برگزیده است. خلافت عمر ده سال ادامه یافت. در این دوران در ارتباط با شیعه تحوّل خاصی رخ نداده است، شیعیان به پیروی از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) روش مدارا و مماشات با دستگاه خلافت را برگزیده بودند، و از طرف دستگاه خلافت نیز در مورد امام علی (علیه السّلام) و شیعیان روش خشونت آمیزی گزارش نشده است، بلکه در مشکلات و مسایل علمی و سیاسی از رای و نظر امام علی (علیه السّلام) کاملاً بهره گیری می شد.تا آنجا که گفته شده است عمر هفتاد بار جمله «لولا علی، لهلک عمر» را تکرار کرده، و نیز گفته است: «اللهم لا تبقنی لمعظلة لیس لها ابن ابی طالب» و چنانکه در نهج البلاغه آمده است، در جریان جنگ مسلمانان با ایرانیان، عمر شورای نظامی تشکیل داد و امام علی (علیه السّلام) یکی از اعضای آن شورا بود. اعضای شورا دیدگاه های خود را اظهار کردند، و عمر رای امام (علیه السّلام) را برگزید.
دوره خلافت عثمان
پس از عمر، با طرحی که وی به عنوان شورای شش نفره آماده کرده بود، عثمان به خلافت برگزیده شد. وی دوازده سال زمام خلافت را در دست داشت. در دوران خلافت او کارهایی صورت گرفت که بر خلاف سنّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) و نیز مخالف رویه ی دو خلیفه ی پیشین بود و همین امر سبب نارضایتی و خشم مسلمانان گردید. وی خویشاوندان خود را بر مناصب حکومتی برگزید و از اموال بیت المال به آنان بذل و بخشش می کرد، ابوذر را از مدینه به شام و سپس به ربذه تبعید کرد، حکم بن عاص را که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) از مدینه تبعید کرده بود، به مدینه باز گرداند و مورد محبت و اکرام قرار داد، ولید بن عقبه را والی کوفه کرد و آنگاه که او در حال مستی با مردم نماز جماعت صبح را چهار رکعت خواند، وی را از این مقام عزل نکرد، با عبدالله بن مسعود با خشونت رفتار کرد و قضایای دیگری از این قبیل. این رفتارها خشم بسیاری از مسلمانان را برافروخته بود، در این میان اصحاب و یاران امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که می دیدند در مسیر خلافت و رهبری چه انحراف بزرگی رخ داده است و آثار ناگوار آن یکی پس از دیگری نمایان می شود، فرصت را مناسب دانسته و در مورد امامت و رهبری امام علی (علیه السّلام) دست به روشنگری و تبلیغ زدند. چنان که روزی ابوذر در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سخنرانی پرداخت و درباره ی فضایل اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) سخن گفت، آنگاه گفت: علی بن ابی طالب وصیّ محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) و وارث علم او است، ای امتی که پس از پیامبر خود دچار حیرت شدید، اگر آن کسی را که خداوند مقدم داشته، شما نیز بر دیگران مقدّم می داشتید، و به ولایت و وراثت اهل بیت پیامبر خویش اقرار می کردید، در بهترین شرایط مادی و معنوی به سر می بردید، اما اینک که بر خلاف حکم خداوند عمل کردید، پی آمد کار خود را بچشید. یاران امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حتی در نخستین روزهایی که عثمان به خلافت برگزیده شد، چنین انحرافاتی را احساس کرده بودند، یعقوبی می نویسد: در اولین روزهایی که عثمان به خلافت برگزیده شده بود، روزی، مقداد بن اسود را در مسجد دیدند که با نهایت تاسّف و اندوه می گفت: از قریش در شگفتم که امر رهبری را از اهل بیت پیامبر خویش دور کردند، در حالی که نخستین مؤمن، داناترین فرد به دین خدا، و آگاه ترین افراد به طریق مستقیم؛ یعنی، پسر عموی پیامبر ـ (صلی الله علیه و آله وسلّم) ـ در بین آنهاست. آنان در این کار خیر و صلاح امت را نمی خواستند، بلکه دنیا را بر آخرت خویش برگزیدند.
دوره خلافت امام علی
...
در آغاز این دوره مساله خلافت و امامت به عنوان مهم ترین مساله سیاسی و دینی در دنیای اسلام مطرح گردید و در پی اختلافاتی که در این باره پدید آمد شیعه به عنوان گروهی از مسلمانان که در مساله ی امامت به نصب و نصّ نبوی قایل بودند نمایان شدند. و از سوی دیگر جمعی از مهاجران و انصار که در سقیفه ی بنی ساعده گرد آمده بودند تا در مورد خلیفه ی پیامبر و پیشوای مسلمانان تصمیم گیری کنند، پس از مجادلات و بحث هایی که میان آنان درگرفت، اکثریت آنها با ابوبکر به عنوان خلیفه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و رهبر جامعه ی اسلامی بیعت کرند. بدین ترتیب ابوبکر زمام امور را در دست گرفت و دو سال و هفت ماه عهده دار این امر بود.
← امتناع امام و شیعیان از بیعت
ابوبکر پیش از آن که از دنیا برود عمر را به جانشینی خود برگزید. به گفته ی ابن قتیبه، نخست در وصیت نامه ای که ابوبکر املا می کرد و عثمان بن عفان می نوشت عمر را به خلافت پس از خود برگزید، آنگاه دستور داد تا مردم اجتماع کنند، ابوبکر خطاب به آنان گفت: ای مردم چنان که می بینید من در آستانه ی سفر آخرت قرار دارم، و شما به رهبری نیاز دارید که زمام امور شما را عهده دار شود، نماز جماعت را برپا کند و با دشمنانتان بجنگد، اگر می خواهید من در این باره تصمیم بگیرم، و فردی را انتخاب کنم. آنان با درخواست او موافقت کردند. پس از آن که مردم متفرّق شدند، عمر را احضار کرد و از او خواست تا وصیت نامه ی وی را برای مردم بخواند، پیش از آن که عمر نامه را بخواند، فردی به او گفت: در نامه چه نوشته شده است؟ عمر گفت نمی دانم، آن مرد گفت ولی من می دانم، در روز نخست تو ابوبکر را به رهبری برگزیدی، و اینک او تو را به رهبری برگزیده است. خلافت عمر ده سال ادامه یافت. در این دوران در ارتباط با شیعه تحوّل خاصی رخ نداده است، شیعیان به پیروی از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) روش مدارا و مماشات با دستگاه خلافت را برگزیده بودند، و از طرف دستگاه خلافت نیز در مورد امام علی (علیه السّلام) و شیعیان روش خشونت آمیزی گزارش نشده است، بلکه در مشکلات و مسایل علمی و سیاسی از رای و نظر امام علی (علیه السّلام) کاملاً بهره گیری می شد.تا آنجا که گفته شده است عمر هفتاد بار جمله «لولا علی، لهلک عمر» را تکرار کرده، و نیز گفته است: «اللهم لا تبقنی لمعظلة لیس لها ابن ابی طالب» و چنانکه در نهج البلاغه آمده است، در جریان جنگ مسلمانان با ایرانیان، عمر شورای نظامی تشکیل داد و امام علی (علیه السّلام) یکی از اعضای آن شورا بود. اعضای شورا دیدگاه های خود را اظهار کردند، و عمر رای امام (علیه السّلام) را برگزید.
دوره خلافت عثمان
پس از عمر، با طرحی که وی به عنوان شورای شش نفره آماده کرده بود، عثمان به خلافت برگزیده شد. وی دوازده سال زمام خلافت را در دست داشت. در دوران خلافت او کارهایی صورت گرفت که بر خلاف سنّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) و نیز مخالف رویه ی دو خلیفه ی پیشین بود و همین امر سبب نارضایتی و خشم مسلمانان گردید. وی خویشاوندان خود را بر مناصب حکومتی برگزید و از اموال بیت المال به آنان بذل و بخشش می کرد، ابوذر را از مدینه به شام و سپس به ربذه تبعید کرد، حکم بن عاص را که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) از مدینه تبعید کرده بود، به مدینه باز گرداند و مورد محبت و اکرام قرار داد، ولید بن عقبه را والی کوفه کرد و آنگاه که او در حال مستی با مردم نماز جماعت صبح را چهار رکعت خواند، وی را از این مقام عزل نکرد، با عبدالله بن مسعود با خشونت رفتار کرد و قضایای دیگری از این قبیل. این رفتارها خشم بسیاری از مسلمانان را برافروخته بود، در این میان اصحاب و یاران امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که می دیدند در مسیر خلافت و رهبری چه انحراف بزرگی رخ داده است و آثار ناگوار آن یکی پس از دیگری نمایان می شود، فرصت را مناسب دانسته و در مورد امامت و رهبری امام علی (علیه السّلام) دست به روشنگری و تبلیغ زدند. چنان که روزی ابوذر در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سخنرانی پرداخت و درباره ی فضایل اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) سخن گفت، آنگاه گفت: علی بن ابی طالب وصیّ محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) و وارث علم او است، ای امتی که پس از پیامبر خود دچار حیرت شدید، اگر آن کسی را که خداوند مقدم داشته، شما نیز بر دیگران مقدّم می داشتید، و به ولایت و وراثت اهل بیت پیامبر خویش اقرار می کردید، در بهترین شرایط مادی و معنوی به سر می بردید، اما اینک که بر خلاف حکم خداوند عمل کردید، پی آمد کار خود را بچشید. یاران امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حتی در نخستین روزهایی که عثمان به خلافت برگزیده شد، چنین انحرافاتی را احساس کرده بودند، یعقوبی می نویسد: در اولین روزهایی که عثمان به خلافت برگزیده شده بود، روزی، مقداد بن اسود را در مسجد دیدند که با نهایت تاسّف و اندوه می گفت: از قریش در شگفتم که امر رهبری را از اهل بیت پیامبر خویش دور کردند، در حالی که نخستین مؤمن، داناترین فرد به دین خدا، و آگاه ترین افراد به طریق مستقیم؛ یعنی، پسر عموی پیامبر ـ (صلی الله علیه و آله وسلّم) ـ در بین آنهاست. آنان در این کار خیر و صلاح امت را نمی خواستند، بلکه دنیا را بر آخرت خویش برگزیدند.
دوره خلافت امام علی
...
wikifeqh: شیعه_در_عصر_خلفای_راشدین