[ویکی فقه] امامیه معتقدین به امامت ائمه دوازدگانه از حضرت علی (علیه السّلام) تا امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) می باشند و هرجا امامیه به صورت مطلق عنوان گردد و یا لفظ شیعه به صورت مطلق بیان شود منظور اثنی عشریه هستند. آنها را شیعه جعفری یا جعفریه، اهل ایمان، اصحاب الانتظار و قائمیه نیز نامیده اند. امامیّه از فرقه های کلامی اسلامی و نام همه یا گروهی از شیعه می باشد. لذا امامیه یا اثنی عشریه مکتبی در برابر اهل سنت است.
امامیّه، نام عمومی فرقه هایی است که به امامت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و فرزندان او (علیهم السّلام) معتقدند. از دیدگاه آنان، جهان، نمی تواند از امام تهی باشد. آنان، چشم به راه خروج واپسین امام هستند که در آخر الزمان ظهور می کند و جهان را پس از آن که پر از ستم و بیداد شده است، سرشار از عدل و داد می فرماید. امامت در مذهب شیعه از ارکان اعتقادی محسوب می شود. چرا که منکرین این عقیده در مذهب تشیع واقع نمی شوند. امامت در این مذهب به طور کامل و معین شامل دوازده تن می باشد که در طول دو قرن و نیم، استمراری هدفمند و جریانی پویا بر آن حاکم بود. مخالفین شیعه به طور مشخص در مساله امامت با شیعه تضاد دارند. شیعه مخالفین و منکرین امامت حقه را از خود نمی داند و بر این مخالفین، امامیه و یا اثنی عشریه اطلاق نمی کند مانند تمامی فرق اهل سنت و منحرف شدگان از مکتب شیعه مثل کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، واقفیه و سایر گزافه گویان (مانند غلات). امامیه، شیعه و اثنی عشریه همه مفاهیم تابناک یک حقیقت هستند. شیعه امامیه همان مذهب حقی است که اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلّم) در آن متجلی شد. معمولا بحث شیعه و یا امامیه را در برابر اهل سنت عنوان می کنند و بحث اثنی عشریه را در برابر هر فرقه منحرفی که در مساله امامت با امامیه تطابق کامل ندارند عنوان می کنند. البته نویسندگان مغرضی چون شهرستانی و بغدادی برای تضعیف مذهب حقه اثنی عشری از اختلاف زیاد و کثرت فرق در شیعه یاد می کنند و به گونه ای ناشایست با تهمت و افتراء به بزرگان شیعه، آنان را سران فرقی منحرف از شیعه معرفی می کند مانند زراریه و یونسیه و شیطانیه. به علاوه اینکه از عناوین مختلفی مانند شیعه و رافضه و اثنی عشریه و امامیه و... برای نشان دادن تکثر مکتب شیعه استفاده می نمایند. این نوشته های مغرضانه برای ایجاد توهم کثرت و اختلاف در شیعه است در حالی که تمام این عناوین، تعابیر مختلفی از یک مکتب می باشد که آن هم مکتب امامیه و به تعبیر دیگر شیعه اثنی عشریه است. به همین جهت ما نیز در این نوشته از عنوان اثنی عشریه استفاده نمودیم تا روشن شود که اثنی عشریه همان شیعه و امامیه است.
ریشه معنایی امامیه
«امامیّه» برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی می شود و جمع آن «ائمه» است و یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام، و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار می رود، یعنی فرقه امامیه و مقصود «گروهی است که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از امام منصوب از جانب او پیروی می کنند». بنابراین هر گروهی که پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به امام منصوب معتقد است، می توان آن را امامی نامید. در این صورت واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی (علیه السلام) پیروی می کنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مقدم می دارند، ولی به مرور زمان، (چنانکه خواهیم گفت) امامیه صنفی از شیعه شمرده شده است.
مقصود از اصطلاح امامیه
به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را می توان امامیه نامید، مگر فرقه های غالی که اصولاً اسلام آن ها زیر سؤال است، و اگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنی عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید می گوید: امامیه امامت را پس از علی (علیه السلام) و حسنین (علیهماالسلام) در اولاد حسین بن علی (علیه السلام) متمرکز می سازند و امامت را تا حضرت رضا (علیه السلام) و سپس تا امام مهدی (علیه السلام) ادامه می دهند. فخر رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و می گوید: امامیه گروهی از شیعه است که می گویند: امام پس از رسول اکرم، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست.
دلایل حقانیت امامیه
...
امامیّه، نام عمومی فرقه هایی است که به امامت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و فرزندان او (علیهم السّلام) معتقدند. از دیدگاه آنان، جهان، نمی تواند از امام تهی باشد. آنان، چشم به راه خروج واپسین امام هستند که در آخر الزمان ظهور می کند و جهان را پس از آن که پر از ستم و بیداد شده است، سرشار از عدل و داد می فرماید. امامت در مذهب شیعه از ارکان اعتقادی محسوب می شود. چرا که منکرین این عقیده در مذهب تشیع واقع نمی شوند. امامت در این مذهب به طور کامل و معین شامل دوازده تن می باشد که در طول دو قرن و نیم، استمراری هدفمند و جریانی پویا بر آن حاکم بود. مخالفین شیعه به طور مشخص در مساله امامت با شیعه تضاد دارند. شیعه مخالفین و منکرین امامت حقه را از خود نمی داند و بر این مخالفین، امامیه و یا اثنی عشریه اطلاق نمی کند مانند تمامی فرق اهل سنت و منحرف شدگان از مکتب شیعه مثل کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، واقفیه و سایر گزافه گویان (مانند غلات). امامیه، شیعه و اثنی عشریه همه مفاهیم تابناک یک حقیقت هستند. شیعه امامیه همان مذهب حقی است که اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلّم) در آن متجلی شد. معمولا بحث شیعه و یا امامیه را در برابر اهل سنت عنوان می کنند و بحث اثنی عشریه را در برابر هر فرقه منحرفی که در مساله امامت با امامیه تطابق کامل ندارند عنوان می کنند. البته نویسندگان مغرضی چون شهرستانی و بغدادی برای تضعیف مذهب حقه اثنی عشری از اختلاف زیاد و کثرت فرق در شیعه یاد می کنند و به گونه ای ناشایست با تهمت و افتراء به بزرگان شیعه، آنان را سران فرقی منحرف از شیعه معرفی می کند مانند زراریه و یونسیه و شیطانیه. به علاوه اینکه از عناوین مختلفی مانند شیعه و رافضه و اثنی عشریه و امامیه و... برای نشان دادن تکثر مکتب شیعه استفاده می نمایند. این نوشته های مغرضانه برای ایجاد توهم کثرت و اختلاف در شیعه است در حالی که تمام این عناوین، تعابیر مختلفی از یک مکتب می باشد که آن هم مکتب امامیه و به تعبیر دیگر شیعه اثنی عشریه است. به همین جهت ما نیز در این نوشته از عنوان اثنی عشریه استفاده نمودیم تا روشن شود که اثنی عشریه همان شیعه و امامیه است.
ریشه معنایی امامیه
«امامیّه» برگرفته از «امام» که در لغت به معنی پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی می شود و جمع آن «ائمه» است و یاء در آخر آن یاء نسبت است به معنی منسوب به امام، و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار می رود، یعنی فرقه امامیه و مقصود «گروهی است که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از امام منصوب از جانب او پیروی می کنند». بنابراین هر گروهی که پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به امام منصوب معتقد است، می توان آن را امامی نامید. در این صورت واژه امامیه با شیعه مترادف خواهد بود، زیرا شیعه کسی است که از امام منصوب به نام علی (علیه السلام) پیروی می کنند و او را بر دیگر صحابه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مقدم می دارند، ولی به مرور زمان، (چنانکه خواهیم گفت) امامیه صنفی از شیعه شمرده شده است.
مقصود از اصطلاح امامیه
به گفتار شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را می توان امامیه نامید، مگر فرقه های غالی که اصولاً اسلام آن ها زیر سؤال است، و اگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنی عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید می گوید: امامیه امامت را پس از علی (علیه السلام) و حسنین (علیهماالسلام) در اولاد حسین بن علی (علیه السلام) متمرکز می سازند و امامت را تا حضرت رضا (علیه السلام) و سپس تا امام مهدی (علیه السلام) ادامه می دهند. فخر رازی نیز از همین فکر پیروی کرده و می گوید: امامیه گروهی از شیعه است که می گویند: امام پس از رسول اکرم، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست.
دلایل حقانیت امامیه
...
wikifeqh: مکتب_جعفری