[ویکی فقه] بهاءالدین محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثی، متخلص به بهائی و معروف به شیخ بهایی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه. وی از علمای جبل عامل است، نسب شیخ به حارث همدانی، صحابی جلیل القدر امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می رسد.
پدر بزرگوار شیخ بهایی، عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری است که در دانش فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام، ریاضی، تفسیر، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی است که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس علوم اسلامی مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان «شیخ الاسلامِ» حکومت صفویه انتخاب شد. وی سال ها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید.عزّالدین معتقد به وجوب عینی نماز جمعه بود و در دوران سکونتش در قزوین، مشهد و اصفهان نماز جمعه را اقامه می کرد. وی پس از سفر حج آهنگ بحرین نمود و تا آخر عمر در آنجا به تبلیغ فرهنگ اسلامی پرداخت و سرانجام در هشتم ربیع الاول ۹۸۴ ق. رحلت کرد و در روستای «مصلی» حومه «هجر» از نواحی بحرین به خاک سپرده شد.پدر بزرگ شیخ بهایی، شیخ عبدالصمد (متوفای ۹۳۵ ق.) نیز از علمای بزرگ قرن دهم هجری است. وی استاد شهید ثانی بود. شمس الدین محمد (متوفای ۸۷۶ یا ۸۸۶ ق.) جدّ شیخ بهایی نیز از علمای بزرگ قرن نهم هجری است که مجموعه گران بهایی در فوائد رجالیه و شرح حال علما نوشت که علامه مجلسی بسیاری از مطالب آن را در آخر مجلّدات بحار الانوار آورده است.
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۱۲۶ - ۱۲۹.
مقداری از تحصیلات خود را در وطن فرا گرفت. در کودکی همراه پدرش شیخ حسین بن عبدالصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده، چون از حامیان دولت صفویه -که به تازگی شکل می گرفت- بود، با شهادت «شهید ثانی» احساس خطر نموده، از منطقه خود کوچ نمود و به ایران آمد. در زمان شاه طهماسب اول به اصفهان وارد شد و در آنجا نیز با تحصیل علوم مختلف ظرف مدت کوتاهی به مقبولیتی عام دست یافت و از سوی شاه عباس صفوی نهایت احترام را به خود اختصاص داد.
سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۴، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت ۱۴۰۶.
بـهاالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن مـحمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ بهایی، در صبحگاه ۱۷ ذیحجه سال ۹۵۳ ق (در اعیان الشیعه تاریخ تولد وی چنین آمده است: پنجشنبه، سیزده روز مانده به محرم ۹۵۳ ق.)
رک:سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۴.
...
پدر بزرگوار شیخ بهایی، عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری است که در دانش فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام، ریاضی، تفسیر، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی است که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس علوم اسلامی مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان «شیخ الاسلامِ» حکومت صفویه انتخاب شد. وی سال ها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید.عزّالدین معتقد به وجوب عینی نماز جمعه بود و در دوران سکونتش در قزوین، مشهد و اصفهان نماز جمعه را اقامه می کرد. وی پس از سفر حج آهنگ بحرین نمود و تا آخر عمر در آنجا به تبلیغ فرهنگ اسلامی پرداخت و سرانجام در هشتم ربیع الاول ۹۸۴ ق. رحلت کرد و در روستای «مصلی» حومه «هجر» از نواحی بحرین به خاک سپرده شد.پدر بزرگ شیخ بهایی، شیخ عبدالصمد (متوفای ۹۳۵ ق.) نیز از علمای بزرگ قرن دهم هجری است. وی استاد شهید ثانی بود. شمس الدین محمد (متوفای ۸۷۶ یا ۸۸۶ ق.) جدّ شیخ بهایی نیز از علمای بزرگ قرن نهم هجری است که مجموعه گران بهایی در فوائد رجالیه و شرح حال علما نوشت که علامه مجلسی بسیاری از مطالب آن را در آخر مجلّدات بحار الانوار آورده است.
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۱۲۶ - ۱۲۹.
مقداری از تحصیلات خود را در وطن فرا گرفت. در کودکی همراه پدرش شیخ حسین بن عبدالصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده، چون از حامیان دولت صفویه -که به تازگی شکل می گرفت- بود، با شهادت «شهید ثانی» احساس خطر نموده، از منطقه خود کوچ نمود و به ایران آمد. در زمان شاه طهماسب اول به اصفهان وارد شد و در آنجا نیز با تحصیل علوم مختلف ظرف مدت کوتاهی به مقبولیتی عام دست یافت و از سوی شاه عباس صفوی نهایت احترام را به خود اختصاص داد.
سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۴، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت ۱۴۰۶.
بـهاالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن مـحمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ بهایی، در صبحگاه ۱۷ ذیحجه سال ۹۵۳ ق (در اعیان الشیعه تاریخ تولد وی چنین آمده است: پنجشنبه، سیزده روز مانده به محرم ۹۵۳ ق.)
رک:سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۳۴.
...
wikifeqh: بهاء_الدین_عاملی
[ویکی اهل البیت] بهاءالدین محمدبن حسین عاملی (953 - 1030 یا 1031 ق) متولد جبل عامل، دانشمند و نظریه پرداز شیعه و صاحب آثار متعدد در فنون مختلف است. هوش و استعداد منحصر به فرد یکی از ویژگی های بارز اوست. او مدتی در دربار صفوی در اصفهان منصب شیخ الاسلامی داشت. شیخ بهایی شاگردان زیادی تربیت کرده است ملاصدرای شیرازی و ملا محمدتقی مجلسی اول (پدر مجلسی دوم، صاحب کتاب بحارالانوار) از شاگردان اویند.
بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ بهایی در سال 953 ه.ق در بعلبک از توابع جبل عامل در یک خاندان علم و دانش که تبار و نسب خود را به حارث همدانی یکی از یاران مخلص امام علی علیه السلام می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبدالصمد حارثی (متوفی 984 ه.ق)، یکی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی (مستشهد 966 ه.ق) است.
او که خود صاحب نظر بوده و کتبی در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است، پس از شهادت شهید ثانی در ایام جوانی، در اثر سختگیری ها و کارشکنی هایی که در امور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود، به ایران منتقل گردید و در اصفهان ساکن شد. شیخ بهائی در این هنگام 13 سال سن داشت. بعداز سه سال اقامت در اصفهان ، شاه طهماسب به توصیه و تأکید شیخ علی منشار، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت کرد و منصب شیخ الاسلامی این شهر را به او اعطا نمود و شیخ بهائی نیز همراه پدرش به قزوین آمد و برای مدتی در آنجا اقامت کرد، و به تحصیل علوم مختلف پرداخت. بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد، اما وی در قزوین ماند
شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در 984، در بحرین به امر شاه طهماسب به هرات رفت و به جای او به شیخ الاسلامی هرات منصوب شد؛ این اولین منصب رسمی وی بود. احتمالاً مدت شیخ الاسلامی وی در هرات بسیار کوتاه بوده است ، زیرا پس از وفات پدر همسرش ، شیخ علی منشار در همان سال شیخ الاسلام اصفهان شد. همچنین از آنجا که شاه عباس در 996 به حکومت رسید، شیخ الاسلامی او در اصفهان برخلاف مشهور به امر شاه عباس نبود، بلکه شاه اسماعیل ثانی (حک : 984ـ 985) یا سلطان محمد خدابنده (حک : 985ـ 995) او را منصوب کرده بودند. احتمال دارد که وی در زمان شاه عباس نیز شیخ الاسلام اصفهان شده باشد.
شیخ بهائی پس از مدتی، به شوق سفر حج، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در 1025 به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر ملازم شاه عباس بود. وی در این سفر، به عراق و حلب ، شام و مصر و سراندیب ، حجاز و بیت المقدّس رفته و در سیاحت خود به مصاحبت بسیاری از علما و اکابر صوفیه نائل شده است . بهائی در سفرهای خود،ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیّه می کرده است .
از سفرهای مهم و تاریخی بهائی ، سفر پیادة او به مشهد به همراه شاه عباس است. در 25 ذیحجة 1008، شاه عباس به شکرانة فتح خراسان ، پیاده از طوس به مشهد رفت . سه سال بعد در 1010 نیز به موجب نذری که داشت به همین کیفیّت از اصفهان به مشهد رفت و سه ماه در آنجا ماند. احتمالاً بهائی در هر دو سفر شاه عباس همراه او بوده است.
شیخ بهایی در اثر ذکاوت و استعداد فطری که داشت، با بهره گیری از پدر و محیط علمی و فضیلتی اصفهان توانست در علوم و دانش های متداول عصر تبحری بدست آورد، تا آن جا که برخی در توصیف او گفته اند: علامه جهان بشر و مجدد دین در قرن حادی العشر (قرن 11) که ریاست مذهب و ملت به او منتهی گردید، در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته باشد که او را در آن بهره ای نباشد.
شیخ بهائی محضر اساتید متعدد در رشته های مختلف را درک کرده، و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات متنوعی دارد. او هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضی دان و هم فقیه و هم مفسر و از طب نیز بی بهره نبوده است.
بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ بهایی در سال 953 ه.ق در بعلبک از توابع جبل عامل در یک خاندان علم و دانش که تبار و نسب خود را به حارث همدانی یکی از یاران مخلص امام علی علیه السلام می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبدالصمد حارثی (متوفی 984 ه.ق)، یکی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی (مستشهد 966 ه.ق) است.
او که خود صاحب نظر بوده و کتبی در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است، پس از شهادت شهید ثانی در ایام جوانی، در اثر سختگیری ها و کارشکنی هایی که در امور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود، به ایران منتقل گردید و در اصفهان ساکن شد. شیخ بهائی در این هنگام 13 سال سن داشت. بعداز سه سال اقامت در اصفهان ، شاه طهماسب به توصیه و تأکید شیخ علی منشار، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت کرد و منصب شیخ الاسلامی این شهر را به او اعطا نمود و شیخ بهائی نیز همراه پدرش به قزوین آمد و برای مدتی در آنجا اقامت کرد، و به تحصیل علوم مختلف پرداخت. بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد، اما وی در قزوین ماند
شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در 984، در بحرین به امر شاه طهماسب به هرات رفت و به جای او به شیخ الاسلامی هرات منصوب شد؛ این اولین منصب رسمی وی بود. احتمالاً مدت شیخ الاسلامی وی در هرات بسیار کوتاه بوده است ، زیرا پس از وفات پدر همسرش ، شیخ علی منشار در همان سال شیخ الاسلام اصفهان شد. همچنین از آنجا که شاه عباس در 996 به حکومت رسید، شیخ الاسلامی او در اصفهان برخلاف مشهور به امر شاه عباس نبود، بلکه شاه اسماعیل ثانی (حک : 984ـ 985) یا سلطان محمد خدابنده (حک : 985ـ 995) او را منصوب کرده بودند. احتمال دارد که وی در زمان شاه عباس نیز شیخ الاسلام اصفهان شده باشد.
شیخ بهائی پس از مدتی، به شوق سفر حج، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در 1025 به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر ملازم شاه عباس بود. وی در این سفر، به عراق و حلب ، شام و مصر و سراندیب ، حجاز و بیت المقدّس رفته و در سیاحت خود به مصاحبت بسیاری از علما و اکابر صوفیه نائل شده است . بهائی در سفرهای خود،ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیّه می کرده است .
از سفرهای مهم و تاریخی بهائی ، سفر پیادة او به مشهد به همراه شاه عباس است. در 25 ذیحجة 1008، شاه عباس به شکرانة فتح خراسان ، پیاده از طوس به مشهد رفت . سه سال بعد در 1010 نیز به موجب نذری که داشت به همین کیفیّت از اصفهان به مشهد رفت و سه ماه در آنجا ماند. احتمالاً بهائی در هر دو سفر شاه عباس همراه او بوده است.
شیخ بهایی در اثر ذکاوت و استعداد فطری که داشت، با بهره گیری از پدر و محیط علمی و فضیلتی اصفهان توانست در علوم و دانش های متداول عصر تبحری بدست آورد، تا آن جا که برخی در توصیف او گفته اند: علامه جهان بشر و مجدد دین در قرن حادی العشر (قرن 11) که ریاست مذهب و ملت به او منتهی گردید، در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته باشد که او را در آن بهره ای نباشد.
شیخ بهائی محضر اساتید متعدد در رشته های مختلف را درک کرده، و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات متنوعی دارد. او هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضی دان و هم فقیه و هم مفسر و از طب نیز بی بهره نبوده است.
wikiahlb: شیخ_بهایی
[ویکی شیعه] شیخ بهایی (مجموعه تلویزیونی). شیخ بهایی یا آشیانه سیمرغ نام مجموعه ای تلویزیونی است درباره زندگی شیخ بهایی (۹۵۳ - ۱۰۳۱ق) از عالمان شیعه در دوره صفویه به کارگردانی شهرام اسدی. این مجموعه در دو بخش به روایت زندگی شیخ بهایی می پردازد؛ در بخش ابتدایی مهاجرت وی و خانواده اش از جبل عامل لبنان به ایران به خاطر فشارهای حاکمان آن دوره به تصویر کشیده می شود و بخش دوم به سال های آخر زندگانی وی در اصفهان اختصاص دارد.
تولید این مجموعه تلویزیونی در سال ۱۳۸۲ش آغاز و در سال ۱۳۸۷ش از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
مجموعه تلویزیونی «شیخ بهایی» با نام قبلی «آشیانه سیمرغ»، داستان زندگی شیخ بهایی را در دو بخش روایت می کند. در بخش ابتدایی، شیخ که نوجوانی ۱۲ ساله است، به خاطر فشارهای حاکمان آن دوره، مجبور می شود تا از جبل عامل لبنان به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت نماید و بخش دوم سریال، سال های آخر زندگانی شیخ بهایی را در اصفهان به تصویر می کشد.
تولید این مجموعه تلویزیونی در سال ۱۳۸۲ش آغاز و در سال ۱۳۸۷ش از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
مجموعه تلویزیونی «شیخ بهایی» با نام قبلی «آشیانه سیمرغ»، داستان زندگی شیخ بهایی را در دو بخش روایت می کند. در بخش ابتدایی، شیخ که نوجوانی ۱۲ ساله است، به خاطر فشارهای حاکمان آن دوره، مجبور می شود تا از جبل عامل لبنان به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت نماید و بخش دوم سریال، سال های آخر زندگانی شیخ بهایی را در اصفهان به تصویر می کشد.
wikishia: شیخ_بهایی_(مجموعه_تلویزیونی)