شیبت

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

شیبت. [ ش َ ب َ ] ( از ع ، اِ ) بمعنی ریش و لحیه : شیبت سپید در خاک مالید و بساط بارگاه بنثار جواهر پر کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 205 ). || ( اِمص ) پیری. ( غیاث ) ( دهار ) :
که شیبت درآمد بروی شباب
شبت روز شد دیده برکن ز خواب.
سعدی.

شیبة. [ ش َب َ ] ( ع اِ ) ریش و لحیه. ( از ناظم الاطباء ). اللحیة الشائبة؛ لغتی است در تداول عامه و مولده و نزد عرب معروف نیست. ( از ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ).

شیبة. [ ش َ ب َ ] ( ع مص ) شیب. ( منتهی الارب ). سپید شدن موی. ( از اقرب الموارد ). سپید شدن موی سر. ( دهار ). سپید شدن سر. ( تاج المصادر بیهقی ). سپید گشتن موی سر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شیب و رجوع به مصادر مترادف آن شود. || پیر شدن. ( یادداشت مؤلف ).

شیبة. [ ] ( ع اِ ) اشنه. ( تذکره ضریر انطاکی ص 180 ). حبق کرمانی. ریحان کرمانی. ( فهرست مخزن الادویه ). اشنان. اشنه .اشنه بستانی. اشنه بستانیه. ریحان ابیض. ریحان الابیض. اشیب. شیبةالعجوز. گیاهی است که بدان لباس و جامه را شویند. ( از یادداشت مؤلف ). اشنه. ( اختیارات بدیعی ). رجوع به مترادفات فوق شود. || افسنتین . نوعی از بوی مادران کوهی است. ( یادداشت مؤلف ). برنجاسب یکی از گونه های افسنتین. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به افسنتین شود.
- شیبةالعجوز؛ اشنان. اشنه بستانی. ریحان ابیض. رجوع به شیبة و مترادفات کلمه شود.

شیبة. [ ش َ ب َ ] ( اِخ ) ( بنو...، بنوشیبان ) این نام به کلیدداران و متولیان و پرده داران خانه خدا درمکه مکرمه اطلاق می شده. و بنوشیبه از زمانهای بسیارقدیم عهده دار این سمت بوده اند و مورخان قرن نهم میلادی این مطلب را تأیید می نمایند. ( از دائرةالمعارف اسلامی ). و نیز رجوع به تاریخ سیستان ص 171 و 63 شود.
-باب بنوشیبة؛ بزرگترین درهای مسجدالحرام است که در آنجا بنوشیبه جاروهائی را که خانه خدا را بدان روبیده اند بفروش رسانند. ( از دائرةالمعارف اسلامی ).

شیبة. [ ش َ ب َ ] ( اِخ )از قبایل یمن بجوار لحیة. ( از معجم قبایل العرب ).

شیبة. [ ش َ ب َ] ( اِخ ) کوهی است در اندلس واقع در ایالت قبره. ( ازمعجم البلدان ). کوهی است به اندلس. ( منتهی الارب ).

شیبة. [ ش َ ب َ ] ( اِخ ) کوهی است در مکه و همان کوهی است که مشرف به مروه میباشد. ( از معجم البلدان ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بمعنی ریش و لیحه : شیبت سپید در خاک مالید و بساط بارگاه بنثار جواهر پر کرد یا پیری .

پیشنهاد کاربران

کخا شیبت دهیار سابق چرخستان و کدخدا سابق آن بود.
در انقلاب اسلامی وی کدخدا چرخستان بود. اسدالله باقری از انقلابیون اراک کسانی را که در ظلم و ستم به مردم نقش داشتند را به اعدام محکوم نمود ولی کخا شیبت و دهیاران بی آزار را امان دادو به جای اعدام به شش ماه زندان محکوم نمود اما حجت گنجی از این امان نامه خوشنود نبود و اسدالله را سرزنش کرد و شبانه آیت شیرازی را به همراه چند نفر به زندان فرستاد تا کسانی را که اسدالله باقری به آنان امان داده بود را بکشد که کخا شیبت هم از جمله آنان بود.
...
[مشاهده متن کامل]

آیت شیرازی با چند نفر به دستور حجت گنجی به زندان حمله کرد و در این حمله کخا شیبت زخمی شد و مدتی بعد درگذشت.

بپرس