شهید در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شهید در قرآن. شهادت در قرآن جایگاه ویژه ای دارد و در چند آیه به آن پرداخته شده است، در این مقاله پاره ای از مباحث مربوط به شهادت و شهدا در پرتو یکی از آیات مورد بحث قرار می گیرد، قرآن کریم می فرماید: «و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون» «به آن هایی که در راه خدا کشته می شوند مرده و اموات نگویید، بلکه آنها زنده اند و شما نمی فهمید.»
اعتقاد به حیات برتر و کامیابی شهید، از عوامل مهم پایداری و پیروزی است. در صدر اسلام بر اثر بدیهی نبودن اصل حیات برزخی یا ثمربخش بودن آن نزد همه، گروهی از معادباوران شهادت را نوعی ناکامی و محرومیت می پنداشتند، چنان که منافقان و کافران بر اساس باور نادرستی که از مرگ داشتند شهادت را زوال و به هلاکت افکندن خویش می دانستند، از این رو با پدیده جنگ، منافقانه برخورد می کردند و اهل تبطئه (به تاخیر انداختن و به کندی حرکت کردن) بودند.
واقعیت مرگ
مرگ انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر و وفات است، نه زوال و نابودی و فوت، و راز اینکه خدای سبحان در برخی موارد از کافران و منافقان به «اموات» تعبیر کرده است که گاهی «موت» به معنای زوال اثر انسانی است؛ نه زوال هستی، و اطلاق آن بر کافران نیز به لحاظ بی اثر بودن آنان است، بر این اساس، نهی این آیه شریفه از کاربرد تعبیر «اموات» درباره شهیدان، هم توهم نابودی و هم توهم بی اثر بودن آنان را دفع می کند. شهید، زنده و منشا اثر است، هم اهل دنیا و بازماندگان خود را بیدار و نورانی می کند و هم به برزخیان روح و ریحان می رساند. همه انسان ها پس از مرگ زنده اند و هیچ کس مرگ به معنای فنا و نابودی ندارد، لیکن راز نهی از توهم مرگ درباره شهیدان، آن گونه که درباره دیگران پنداشته می شود، تذکر این نکته است که آنان حیاتی برتر دارند. در آیات دیگر نیز با بیان بهره مندی شهید از رزق حسن و روزی خاص نزد خداوند، توهم اینکه شهادت سبب محرومیت و ناکامی شهید شود رد شده است. بیشتر مردم، حیات شهیدان را ادراک نمی کنند و متوجه آن نمی شوند؛ اما این به معنای محال بودن فهم حیات شهیدان یا قابل توجه نبودن آن نیست.یقتل: «قتل» و «موت» هر دو به معنای ازاله روح از بدن است: «ا فان مات او قتل» ، «و لئن متم او قتلتم و» ، با این تفاوت که در «قتل» عنایت به کسی است که ازاله روح می کند و در موت عنایت به فقدان حیات است.
توهم نابودی و ناکامی شهید
خدای سبحان برای تشویق مسلمانان به جهاد، مقدمات و عوامل معنوی مهم پیروزی در نبرد را بیان می کند. در آیه گذشته به یکی از این عوامل، یعنی استعانت به صبر و نماز اشاره شد و در این آیه اعتقاد به حیات برتر و موفقیت و کامیابی شهید که عامل معنوی مهم دیگری است بیان می شود.آیه پاسخی است به وهم و طعن بداندیشانی که می پنداشتند رفتن به میدان نبرد، خود را به هلاکت افکندن است و به ویژه پس از جنگ بدر می گفتند: چرا اینان در راه پیامبر و رهبر خویش، خود را به کشتن داده و به هلاکت انداخته اند؟ پاسخ قرآن کریم این است که انسان خواهان حیات است و زندگی اساسی وی پس از مرگ است، از این رو ایثارگری و شهادت، زمینه نیل به حیات طوبا و نعیم ابد و نجات از هلاکت است؛ نه نابودی و هلاکت.توضیح اینکه در صدر اسلام، از سوی دو گروه دو توهم درباره شهادت مطرح بود: عده ای آن را «نابودی» و زوال می پنداشتند و گروه دیگری که حیات پس از مرگ را باور داشتند، آن را سبب «ناکامی» و محرومیت می دانستند.
← دلیل نهی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس