شمنیسم مغولی ( مغولی: Бөө мөргөл ) به طور گسترده تر مذهب عامیانه مغولی، یا گاهی تنگری باوری، به ادیان قومی جاندارانگاری و شمن باوری اشاره دارد. در مغولستان و مناطق اطراف آن ( شامل بوریاتیا ) و مغولستان داخلی حداقل از زمان تاریخ مکتوب انجام شده است. شمنیسم مغولی در اولین مراحل شناخته شده، به طور پیچیده ای با تمام جنبه های دیگر زندگی اجتماعی و با سازمان قبیله ای جامعه مغولی گره خورده بود. در طول راه، تحت تأثیر بودیسم قرار گرفته و با آن آمیخته شده است. در طول سال های سوسیالیسم قرن بیستم، به شدت سرکوب شد، اما از آن زمان به بعد دوباره بازگشته است.
به طور سنتی، شمنیسم بر موضوعات معنوی متمرکز بود که مستقیماً بر دنیای دنیوی تأثیر می گذاشت و به مسائل زندگی واقعی مانند بیماری و سایر مصایب مربوط می شد. دنیای آخرت بسیار شبیه به دنیای دنیوی بود. نجات روح شخص وجود نداشت، مگر مواردی که روح او توسط یک روح شیطانی ربوده شده باشد. روح در دنیای دنیوی لازم بود، اما در آخرت، در واقع، رتبه شخص در زندگی قدرت و موقعیت او را در عالم ارواح دیکته می کرد؛ بنابراین یک خان در دنیای دنیوی، همان گونه یک خان در زندگی پس از مرگ خواهد بود. در حالی که خدایان در جهان بینی مغولی وجود داشتند، بیشتر آنها دور از دسترس بودند، اگرچه «کوکه مونگکه تنگری» ( آسمان آبی ابدی ) و زمین مادر اتوگن اکه، خدایان مهمی برای احترام و احترام باقی ماندند. دعا برای آنها ضروری بود، اما بیشتر افراد از پست ترین تا بلندپایه ترین اجداد خود را با قربانی ها و پیشکش ها ستایش می کردند. عقیده بر این بود که این اجداد می توانند به خانواده کمک کنند، به ویژه در دنیای روح. جهان ارواح اغلب به امور دنیوی دست درازی می کرد و باعث بیماری و فاجعه می شد. از این رو، توانایی «شمن» در خنثی کردن ارواح بدخواه و همچنین تفسیر نیت های ارواح، شمن را به شخصیتی ارزشمند و ضروری تبدیل می کرد، اما همه آنها در برخورد با قلمرو ارواح قدرتمند نبودند. علاوه بر این، هیچ چیز در دین سنتی، زندگی پس از مرگ یا رستگاری ماورایی را ارائه نمی کرد، بنابراین مغول ها «به روی هر نوع عمل یا مناسک مذهبی که ممکن بود به آنها کمک کند در تحقق نیازهای فوری خود موفق شوند، باز بودند».
با گسترش امپراتوری فراتر از مغولستان، مغول ها به دلایل استراتژیک و همچنین عمل گرایانه با بسیاری از جوامع مذهبی در سراسر امپراتوری خود روابط برقرار کردند. ارتباط همدلانه با نخبگان مذهبی به کاهش خطر خصومت و شورش در میان فتح شدگان کمک کرد. بدین ترتیب، مغولان روحانیون اکثر مذاهب را از مالیات معاف کردند. مغول ها نیز اغلب در طول تهاجم ها از سازه های مذهبی در امان بودند، مگر اینکه مقاومتی صورت می گرفت و هیچ کس از خشم مغول ها مصون نبود. علاوه بر این، خان ها از روحانیون خواستند که برای آنها دعا کنند. گرچه روحانیون گاهی این درخواست را اشتباه تفسیر می کردند، اما در ذهن مغول ها این علاقه به تغییر دین یا حتی خواستگاری یک دین خاص نشان نمی داد، بلکه صرفاً احترام و شاید علاقه به بیمه آسمانی را نشان می داد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه طور سنتی، شمنیسم بر موضوعات معنوی متمرکز بود که مستقیماً بر دنیای دنیوی تأثیر می گذاشت و به مسائل زندگی واقعی مانند بیماری و سایر مصایب مربوط می شد. دنیای آخرت بسیار شبیه به دنیای دنیوی بود. نجات روح شخص وجود نداشت، مگر مواردی که روح او توسط یک روح شیطانی ربوده شده باشد. روح در دنیای دنیوی لازم بود، اما در آخرت، در واقع، رتبه شخص در زندگی قدرت و موقعیت او را در عالم ارواح دیکته می کرد؛ بنابراین یک خان در دنیای دنیوی، همان گونه یک خان در زندگی پس از مرگ خواهد بود. در حالی که خدایان در جهان بینی مغولی وجود داشتند، بیشتر آنها دور از دسترس بودند، اگرچه «کوکه مونگکه تنگری» ( آسمان آبی ابدی ) و زمین مادر اتوگن اکه، خدایان مهمی برای احترام و احترام باقی ماندند. دعا برای آنها ضروری بود، اما بیشتر افراد از پست ترین تا بلندپایه ترین اجداد خود را با قربانی ها و پیشکش ها ستایش می کردند. عقیده بر این بود که این اجداد می توانند به خانواده کمک کنند، به ویژه در دنیای روح. جهان ارواح اغلب به امور دنیوی دست درازی می کرد و باعث بیماری و فاجعه می شد. از این رو، توانایی «شمن» در خنثی کردن ارواح بدخواه و همچنین تفسیر نیت های ارواح، شمن را به شخصیتی ارزشمند و ضروری تبدیل می کرد، اما همه آنها در برخورد با قلمرو ارواح قدرتمند نبودند. علاوه بر این، هیچ چیز در دین سنتی، زندگی پس از مرگ یا رستگاری ماورایی را ارائه نمی کرد، بنابراین مغول ها «به روی هر نوع عمل یا مناسک مذهبی که ممکن بود به آنها کمک کند در تحقق نیازهای فوری خود موفق شوند، باز بودند».
با گسترش امپراتوری فراتر از مغولستان، مغول ها به دلایل استراتژیک و همچنین عمل گرایانه با بسیاری از جوامع مذهبی در سراسر امپراتوری خود روابط برقرار کردند. ارتباط همدلانه با نخبگان مذهبی به کاهش خطر خصومت و شورش در میان فتح شدگان کمک کرد. بدین ترتیب، مغولان روحانیون اکثر مذاهب را از مالیات معاف کردند. مغول ها نیز اغلب در طول تهاجم ها از سازه های مذهبی در امان بودند، مگر اینکه مقاومتی صورت می گرفت و هیچ کس از خشم مغول ها مصون نبود. علاوه بر این، خان ها از روحانیون خواستند که برای آنها دعا کنند. گرچه روحانیون گاهی این درخواست را اشتباه تفسیر می کردند، اما در ذهن مغول ها این علاقه به تغییر دین یا حتی خواستگاری یک دین خاص نشان نمی داد، بلکه صرفاً احترام و شاید علاقه به بیمه آسمانی را نشان می داد.
wiki: شمن باوری مغولی