سپیدار

/sepidAr/

مترادف سپیدار: سفیدار، تبریزی

فرهنگ اسم ها

اسم: سپیدار (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: sepidār) (فارسی: سپیدار) (انگلیسی: sepidar)
معنی: درختی از خانواده بید با برگهای براق، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده بید با برگ های براق که در کنار جوی ها کاشته می شود و چوب آن در کاغذسازی و کبریت سازی به کار می رود، سفیدار، سفیددار، شالک، تبریزی
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

سپیدار. [ س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) مخفف سفیدار [ کذا ] است و آن از جمله درختهای بی ثمر است و نوعی از بید باشد. ( برهان ). درختی است معروف که بواسطه سپیدی چوبش آن را سپیددار گویند و سپیدار مخفف آن است و در پارسی معمول که چون دو حرف بواسطه ای بیکدیگر رسند یکی را محذوف نمایند. سپیدیو نیز از این گونه است یعنی دیو سپید، سپیدز نیز سپیددز بوده. ( آنندراج ). اسفیدار، اسپیدار، اسپیددار، یکی از آن پنج درخت که بار ندارند. ( شرفنامه منیری ).عیثام. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ) :
تا نَبُوَد بارِ سپیدار سیب
تا نَبُوَد نار برِ نارون.
فرخی.
دلیران از نهیبش روز کوشش
همی لرزید چون برگ سپیدار.
فرخی.
از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
کافور نخیزد ز درختان سپیدار.
منوچهری.
بادام به از بید و سپیدار ببار است
هرچند فزون کرد سپیدار درازا.
ناصرخسرو.
اگر بار خرد داری وگر نی
سپیداری ، سپیداری ، سپیدار.
ناصرخسرو ( دیوان ، چ کتابخانه طهران ص 144 ).
همه دیدار و هیچ فایده نه
راست چون سایه سپیدارند.
ناصرخسرو.
از خجلت بالای تو در هر چمن و باغ
افکنده سر سرو و سپیدار شکسته.
؟
سوزنی ( دیوان ، چ شاه حسینی ص 333 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید . درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است . بلندی آن بالغ بر ۲٠ متر میشود و محیط دایره اش تا ۳ متر میرسد . پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق .

فرهنگ معین

(س ) (اِ. ) درختی است از تیرة بیدها دارای گونه های مختلف ، دو پایه و گل هایش کاملاً برهنه و بدون جام و کاسه و پرچم یا مادگی فقط برگک کوچکی در بغل دمگل خود دارد. بلندی آن تا بیست متر می رسد.

فرهنگ عمید

درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد. چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود. پلت، سفیدپلت، کبوده، تبریزی، سفیددار.

دانشنامه عمومی

سپیدار، سفیدار، کبوده ( نام علمی: Populus alba ) [ ۱] ( یا به طور دقیق تر سپیدار اوراسیایی ) ، درختی است از راسته مالپیگی سانان ( Malpighiales ) ، تیرهٔ بیدیان ( Salicaceae ) است.
سپیدار درختی برگریز است با شاخه های گسترده و فرم باز و ارتفاع زیاد که گاهی به ۲۵ متر نیز می رسد. پوست تنهٔ آن سفید مایل به خاکستری و شاخه هایش سفید مایل به سبزند. شاخه ها و جوانه ها با پرزهای سفید و نرم پوشیده شده است. ریشه های سطحی و با رشد افقی و بسیار قوی و نفوذگر هستند. سپیدارها معمولاً به صورت قلمستان کاشته می شوند و بعد از بزرگ شدن بریده و با آنها برای ساخت تیر چوبی، کاغذ و مبل استفاده می شود. سپیدار در اصفهان بسیار انبوه است. این درخت دارای رشد زیاد است و در برابر کم آبی اصلاً مقاوم نیست.
برگ ها ساده و متناوب به طول ۴ تا ۱۵ سانتی متر و عرض ۴ تا ۹ سانتی متر، دندانه دار و دارای ۵ لوب عمیق است. سطح فوقانی سبز تیره براق و سطح زیرین آنها سفید مات و پوشیده از کرک های نرم می باشد. سطح زیرین برگ های سپیدار دارای کرک های سفیدی است و سطح فوقانی برگ ها سبز تیره است و همین اختلاف رنگ زیاد سبب می شود هنگام تکان خوردن برگ ها، به نظر برسد درخت برق می زند. به غیر از سطح زیرین برگ ها، جوانه ها و دانه های این درخت نیز با کرک های سفید پوشیده شده است. به همین دلیل به آن سپیدار ( سپید+دار ) یا درخت سپید گفته می شود. پیش از ریزش برگ ها رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می گیرند.
گل ها در گل آذین دم گربه ای و فاقد ارزش زینتی ظاهر می شوند. میوهٔ سپیدار ارزش زینتی ندارد. ریشه اش سطحی، گسترده و تهاجمی است.
مقاوم به گرما و سرما، سازش پذیر. شرایط ساحلی و همچنین بادهای متوسط را تحمل می کند ولی شاخه ها در بادهای شدید می شکند و درخت واژگون می شود.
در هر نوع خاکی به خوبی رشد می کند. خاک های مرطوب و خشک را تحمل می کند. در تابش مستقیم نور خورشید و نیم سایه خوب رشد می کند.
هرس: هرس های سنگین را قبول می کند. نهال جوان نیاز به هرس فرم دارد. مناسب ترین زمان برای هرس، فصل پاییز می باشد زمان هرس معمولاً در اوایل زمستان انجام می گیرد.
نفع و زیان: از چوب این درخت برای ایجاد سایبان، کنترل فرسایش خاک و در صنایع کاغذسازی و جعبه سازی استفاده می شود. از عیب های این گیاه این است که به دلیل ریشه های تهاجمی اش بهتر است حداقل ۹ متر دورتر از تأسیسات و لوله ها کشت شود. همچنین تنه جوش های زیادی نیز تولید می کند. از جمله آفات این گیاه شته ها، سوسک چوبخوار و از بیماری های این گیاه فتیله نارنجی است.
عکس سپیدارعکس سپیدار

سپیدار (بویراحمد). سپیدار شهری از توابع بخش سپیدار شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۰ توسط وزارت کشور به عنوان شهر ارتقا یافت. [ ۱]
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر سپیدار برابر با ۱٬۵۰۳ نفر بوده است. [ ۲]
عکس سپیدار (بویراحمد)

سپیدار (محله). محله سپیدار یا کوی شهید رجایی یکی از منطقه های اهواز است که در شرق این شهر قرار گرفته است. این منطقه از فنی و حرفه ای سپیدار آغاز شده و تا بیمارستان امیرالمؤمنین ( سپیدار ) ادامه دارد. این منطقه شامل چند محله گوناگون می شود که از جمله آن ها می توان به دو، سه، چهار اتاقه ها و منازل آجر قرمزها نام برد. این منطقه پیشتر به دلیل حضور خانواده های جنگزده به نوعی فرهنگ حاشیه نشینی پیدا کرده بود که با تخریب آن ها در سال ۱۳۷۸ این منطقه شروعی تازه پیدا کرد و بافت فرهنگی - جمعیتی آن تغییر یافت و ساکنین قدیمی آن در کنار موج مهاجرت به این منطقه که با نوسازی و آپارتمان سازی در آن همراه بود فرهنگی جدید کسب کردند که اکنون این منطقه به یکی از خاستگاههای طبقه متوسط شهری در اهواز مبدل شده است. این محله به دلیل برخورداری از بسیاری از امکانات شهری با استقبال برای سکونت یا ادامه سکونت مواجه شده که پس از تغییرات سریع سال های ابتدایی دهه هشتاد اینک به ثبات جمعیتی رسیده است. در این محله دو بازارچه، پنج نانوایی، دو مسجد، فنی و حرفه ای سپیدار، بیمارستان سپیدار، بهزیستی، اتوبوسرانی، طب کار، دو جایگاه سوخت رسانی، نمایندگی ایران خودرو و چندین مدرسه مختلف قرار گرفته است. نقشه سپیدار
• محله های اهواز
• اختلاف نظر بر سر درستی
• همه اختلاف ها بر سر درستی
مقاله های بدون منبع
• همه مقاله های بدون منبع
• مقاله های نیازمند به ویکی سازی
عکس سپیدار (محله)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

پد

مترادف ها

poplar (اسم)
سپیدار، درخت صنوبر، درخت تبریزی

فارسی به عربی

شجرة الحور

پیشنهاد کاربران

سپیدار:سفیدار
سپیدار در حقیقت یعنی بلند قامت و بلند مرتبه با روی روشن و نورانی
مقصدِ خلقتِ هستی ز ازل تا به ابد
شاخصِ باغ جنان ، یارِ سپیدار آمد
اکبر شاهی جان من اسمم سپیداره و کاملا دخترم چیزی نمیدونی حرف نزن
از کجا نوع دخترونه یا پسرونه بودن اسم رو مشخص میکنن
آخه کدوم عاقلی اسم دخترشو میزاره سپیدار؟ سپیدار یک اسم کاملا مردونس بنظرم
پد
جمله دربارهی سپیدار
و می خاهم با جمله ادبی باشد
دیگر پیشنهادی ندارم

آیسودا

بپرس