[ویکی فقه] سریه عیینة بن حصن. سریه به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند، سریه عیینة بن حصن، سریه ای بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) کارگزار خود را به برای جمع آوری زکات به سوی بنی خزاعه اعزام کرده بود، اما بنی تمیم از پرداخت زکات آنان ممانعت کردند، تا اینکه سریه عیینة بن حصن پیش آمد.
«سریه» از ماده «سرو» است و به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند؛ بدون آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) همراه آنان خارج شود.
«سریه» از ماده «سرو» است و به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند؛ بدون آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) همراه آنان خارج شود.
[ویکی فقه] سریه به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند، سریه عیینة بن حصن، سریه ای بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) کارگزار خود را به برای جمع آوری زکات به سوی بنی خزاعه اعزام کرده بود، اما بنی تمیم از پرداخت زکات آنان ممانعت کردند، تا اینکه سریه عیینة بن حصن پیش آمد.
«سریه» از ماده «سرو» است و به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند؛ بدون آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) همراه آنان خارج شود.
اعزام ماموران جمع آوری زکات
هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) هلال محرم سال نهم را دید، کارگزاران خود را برای جمع آوری زکات اعزام فرمود. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به همین منظور، بُسر بن سُفیان (گفته شده است، نعیم بن عبد الله نحّام عدوی مامور این کار بود.) را برای جمع آوری زکات اعزام کرد. پس از اعزام بُسر برای انجام این کار، او از بنی خزاعه خواست تا اموال و چهارپایان خود را که مشمول پرداخت زکات اند به وی تحویل دهند. هنگامی که بنی خزاعه، اموال و چهارپایان خود را جمع کردند تا زکات خویش را بپردازند، بنی تمیم که آن زمان، همراه بنی خزاعه در منطقۀ آبگیر ذات اشطاط (مکانی نزدیک حدیبیه (از این منطق با عنوان «غدیر الاشطاط» یاد شده است.) برای تهیۀ آب حضور داشتند، به پرداخت زکات به مسلمانان از سوی بنی خزاعه اعتراض کردند و گفتند: «مسلمانان به چه دلیل، اموال شما را به اجبار می گیرند؟» سپس آنها برای مقابله با مسلمانان، شمشیرهای خود را کشیدند و آمادۀ جنگ شدند.
دخالتی بی مورد
بنی خزاعه در پاسخ سخن بنی تمیم گفتند: «ما مسلمانیم و زکات دادن از فرایض دین ماست»؛ اما بنی تمیم به سخن بنی خزاعه توجهی نکردند و آمادۀ جنگ شدند. آنها قسم خوردند نگذارند بنی خزاعه، حتی یک شتر را به عنوان زکات به مسلمانان تحویل دهند. نمایندۀ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) که برای گرفتن زکات به آن منطقه رفته بود، هنگامی که وضعیت جنگی بنی تمیم را دید، ترسید و فرار کرد. دلیل ترس او این بود که اسلام تا آن زمان در میان اعراب گسترش نیافته بود. تا آن زمان، برخی قبایل، هنوز دین اسلام را نپذیرفته بودند و فرستادگان و نمایندگان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) می ترسیدند که مشرکان از آنان در برابر فتح مکه و حنین انتقام بگیرند. به همین دلیل، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور داده بود تا نمایندگان و مسئولان دریافت زکات، با مردم مدارا کنند و آنان را درباره انتخاب اموال زکات، آزاد بگذارند.
دفاع از آیین
...
«سریه» از ماده «سرو» است و به قطعه ای از سپاه گفته می شود که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می شدند؛ بدون آنکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) همراه آنان خارج شود.
اعزام ماموران جمع آوری زکات
هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) هلال محرم سال نهم را دید، کارگزاران خود را برای جمع آوری زکات اعزام فرمود. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به همین منظور، بُسر بن سُفیان (گفته شده است، نعیم بن عبد الله نحّام عدوی مامور این کار بود.) را برای جمع آوری زکات اعزام کرد. پس از اعزام بُسر برای انجام این کار، او از بنی خزاعه خواست تا اموال و چهارپایان خود را که مشمول پرداخت زکات اند به وی تحویل دهند. هنگامی که بنی خزاعه، اموال و چهارپایان خود را جمع کردند تا زکات خویش را بپردازند، بنی تمیم که آن زمان، همراه بنی خزاعه در منطقۀ آبگیر ذات اشطاط (مکانی نزدیک حدیبیه (از این منطق با عنوان «غدیر الاشطاط» یاد شده است.) برای تهیۀ آب حضور داشتند، به پرداخت زکات به مسلمانان از سوی بنی خزاعه اعتراض کردند و گفتند: «مسلمانان به چه دلیل، اموال شما را به اجبار می گیرند؟» سپس آنها برای مقابله با مسلمانان، شمشیرهای خود را کشیدند و آمادۀ جنگ شدند.
دخالتی بی مورد
بنی خزاعه در پاسخ سخن بنی تمیم گفتند: «ما مسلمانیم و زکات دادن از فرایض دین ماست»؛ اما بنی تمیم به سخن بنی خزاعه توجهی نکردند و آمادۀ جنگ شدند. آنها قسم خوردند نگذارند بنی خزاعه، حتی یک شتر را به عنوان زکات به مسلمانان تحویل دهند. نمایندۀ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) که برای گرفتن زکات به آن منطقه رفته بود، هنگامی که وضعیت جنگی بنی تمیم را دید، ترسید و فرار کرد. دلیل ترس او این بود که اسلام تا آن زمان در میان اعراب گسترش نیافته بود. تا آن زمان، برخی قبایل، هنوز دین اسلام را نپذیرفته بودند و فرستادگان و نمایندگان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) می ترسیدند که مشرکان از آنان در برابر فتح مکه و حنین انتقام بگیرند. به همین دلیل، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور داده بود تا نمایندگان و مسئولان دریافت زکات، با مردم مدارا کنند و آنان را درباره انتخاب اموال زکات، آزاد بگذارند.
دفاع از آیین
...
wikifeqh: سریه_عیینة_بن_حصن