سریه عبدالله بن جحش

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سریه عبدالله بن جحش در سال دوم هجرت، هفده ماه بعد از هجرت به مدینه روی داد، و در مکانی بنام نخله بود. بانزول آیه قرآن در این سریه بخاطر جنگ در ماه رجب (ماه های حرام) باعث شد، اولین غنائمی که مسلمانان به دست آوردند در این سریه بود و اولین کسی را که کشتند در این سریه بود و نیز اولین اسراء در این سریه به دست مسلمانان اسیر شدند.
سریه به جنگهایی گفته می شود که در آن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) خود حضور نداشتند و فرماندهی جنگ را به شخص دیگری می سپردند، یکی از این سریه ها که در سال دوم هجرت، هفده ماه بعد از هجرت به مدینه روی داد، سریه عبدالله بن جحش در مکانی بنام نخله بود.
عبدالله بن جحش
عبدالله بن جحش بن رئاب بن یعمر از طایفۀ بنی خزیمه و کنیه اش ابو محمد و مادرش امیمه دختر عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، عمه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود، لذا عبدالله نیز پسر عمه حضرت بود و خواهرش زینب همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و او از جمله کسانی است که در صدر اسلام مسلمان شد و به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) ایمان آورد و از جمله کسانی است که به حبشه رفت و بعد هم همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به مدینه هجرت کردند.
اعزام به نخله
چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) از بدر اولی بازگشت، روزی بعد از نماز عشاء به عبدالله بن جحش فرمود: «صبح با اسلحه خود بیا که تو را به جایی روانه کنم.»فردا صبح عبدالله با تمام تجهیزات به نماز صبح پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) حاضر شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) دستور دادند تا بر روی چرم چیزی نوشتند، آن نامه را سر بسته به دست عبدالله داده، و او را به همراه هشت نفر از مهاجرین که عبارت بودند؛ از ابو حذیفة بن عتبه، عکاشة بن محصن، عتبة بن غزوان، سعد بن ابی وقاص، عامر بن ربیعه، واقد بن عبدالله و خالد بن بکیر، روانه ماموریتی اطلاعاتی کردند و فرمودند پس از دو روز راه پیمایی، این نامه را بگشا و طبق آن عمل کن و هیچ یک از همرامان را به همراهی مجبور نکن. عبدالله سئوال کرد، به کدام سو بروم؟ حضرت فرمودند: «راه نجد را در پیش بگیر و بسوی چاهای آب پیش برو.» او هم پس از دو روز پیاده روی نامه را گشود، دستور چنین بود: «هنگامی که نامۀ مرا خواندی راه خود را پیش گیر و در سرزمین نخله بین مکه و طائف فرود آی و در آنجا در کمین کاروان قریش باش و ما را از وضع آنها آگاه ساز.» عبدالله به همراهان اعلام کرد که دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) این چنین است، هر کس برای شهادت آمادگی دارد بیاید وگرنه آزاد است که برگردد، همه گفتند ما در این سفر همراه تو هستیم و به این ترتیب تمامی آنها راه را به سوی نخله کج کردند و به بحران که رسیدند، سعد بن ابی و قاص و عتبة بن غزوان شتر خود را گم کردند و برای پیدا کردن آن شتر از رفقای خود جدا شدند و راه بیابان در پیش گرفتند عبدالله بن جحش با شش نفر دیگر به راه خود ادامه دادند و در روز آخر ماه رجب به نخله وارد شدند و کمین کردند، کاروانی از قریش به سرکردگی عمرو بن الحضرمی از تجارت طائف به مکه بر می گشت که کالاهای تجارتی مانند: کشمش و پوست و غیره به همراه داشت. عبدالله و همراهان خواستند به کاروان حمله کنند اما روز آخر ماه رجب (از ماههای حرام) بود به یکدیگر گفتند اگر اینان داخل حرم شوند جنگ با آنها به پاس حرم، جایز نمی باشد و اگر اینجا با آنها جنگ کنیم حرمت ماه حرام را شکسته ایم، سرانجام به کاروان حمله کردند، واقد بن عبدالله تمیمی از مسلمانان تیری به سمت عمرو بن الحضرمی پرتاب کرد و او را کشت و دو نفر از آنها را اسیر کردند و نوفل بن عبدالله نیز گریخت و بسوی مکه رفت، عبدالله بن جحش و همراهان با اسیران و غنائم کاروان قریش به مدینه باز گشتند.
بازتاب این سریه
...

[ویکی شیعه] سریه عبدالله بن جَحش یا سریه نخله سریه ای به فرماندهی عبدالله بن جحش در سال دوم هجری بود. پیامبر اسلام، عبدالله و یارانش را برای زیرنظر داشتن قریش و جمع آوری اطلاعات آن ها فرستاد. اما آن ها در ماه حرام، به کاروان قریش حمله کرده، یک نفر را کشتند و دو نفر را اسیر گرفتند.
از آنجا که این حمله در ماه حرام بود، مورد اعتراض و طعنه مشرکان قرار گرفت. پیامبر نیز به عبدالله و یارانش یادآور شد که به جنگ در ماه حرام دستور نداده بود. در نهایت خداوند آیه ۲۱۷ سوره بقره را نازل کرد. خداوند در این آیه، قتال در ماه حرام را گناهی بزرگ برمی شمرد، با این حال اعلام می دارد که کفر به خداوند و اخراج مسلمانان از مکه گناه بزرگتری است و فتنه بزرگ تر از قتل است. پس از نزول این آیه پیامبر اموال غنیمتی را قبول کرد و دو اسیر را در مقابل گرفتن فدیه، آزاد نمود.
پدر عبدالله، جَحش بن رِئاب و مادرش اُمَیمَة دختر عبدالمطلب و عمه پیامبر اسلام بود. عبدالله از اولین افرادی بود (سابقون) که مسلمان شد. او از مهاجرین به حبشه بود و خواهرش زینب همسر پیامبر اسلام بود.‏ عبدالله در جنگ بدر و جنگ احد حضور داشت و در جنگ احد شهید شد و بدنش مثله گردید.

پیشنهاد کاربران

بپرس