سرمد
/sarmad/
مترادف سرمد: ابدی، ازلی، پایا، جاوید، جاویدان، دائم
متضاد سرمد: فانی
برابر پارسی: جاوید، همیشگی
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: پایدار، پیوسته، همیشگی، ( در حالت قیدی ) به طور دائم، ( اَعلام ) سَرمد:، [قرن هجری] شاعر و عارف یهودی از مردم کاشان، که مسلمان شد و به هند رفت و در آنجا به اتهام کفرگویی کشته شد
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
چنو نه هست و نه بود و نه نیز خواهد بود
فراق او متواتر هوای او سرمد.
منجیک.
بس کس کو گیرد و نبخشد هرگزبس کس کو گیرد و ببخشد سرمد.
منوچهری.
بقای سرمد در نیکنامی است بحق به نیک نامی بادا بقای تو سرمد.
سوزنی.
مادرم کرد وقت نزع ، دعاکه ترا بانگ و نام سرمد باد.
خاقانی.
|| شب دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).فرهنگ فارسی
دائم، همیشه، پیوسته، جاوید
( صفت ) پیوسته همیشه جاوید توضیح : نسبت ثابت بثابت سرمد است و نسبت ثابت به متغیر دهر است و نسبت متغیر به متغیر زمان است که مراد از اول نسبت ذات باری است بصفات و اسمائ و علوم او و مراد از دوم نسبت معلوماتش است که همواره متجدد و متغیر اند که عبارت از موجودات عالم باشند بمعیت وجودیه و مراد از سوم نسبت معلومات متجدده او بعضی به بعضی دیگرند با معیت زمانی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمی شود.
در قرآن کریم آمده است: «قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامه». سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می نامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیده اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می نامند.
تفاوت دهر، سرمد و زمان
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان، در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفته اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم، و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است. اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کرده اند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ ، علی رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
در قرآن کریم آمده است: «قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامه». سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می نامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیده اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می نامند.
تفاوت دهر، سرمد و زمان
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان، در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفته اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم، و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است. اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کرده اند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ ، علی رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
wikifeqh: سرمد
[ویکی اهل البیت] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمیشود. در قرآن کریم آمده است: «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ». (سوره قصص، آیه 72)
سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل میگویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد مینامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیدهاند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دستهاند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده میشود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد مینامند.
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفتهاند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است.
اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کردهاند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ، علیرغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل میگویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد مینامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیدهاند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دستهاند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده میشود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد مینامند.
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفتهاند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است.
اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کردهاند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ، علیرغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
wikiahlb: سرمد
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
«سَرْمَد»، به معنای دائم و همیشگی است (بعضی آن را از مادّه «سرد»، به معنای «پی درپی» دانسته اند و «میم» آن را زائده می دانند، ولی ظاهر این است که خود این ماده مستقلاً به معنای دائم و همیشگی می باشد).
«سَرْمَدِی» به موجودی گفته می شود که نه آغاز دارد و نه انجام.
دائم. همیشگی. چنانکه در مجمع و مفردات و اقرب گفته است. این کلمه فقط دوبار در قرآن آمده است. بگو: خبر دهید اگر خدا شب را برای شما دائمی کند کیست معبودی غیر از خدا که روشنائی برای شما بیاورد. .
«سَرْمَد»، به معنای دائم و همیشگی است (بعضی آن را از مادّه «سرد»، به معنای «پی درپی» دانسته اند و «میم» آن را زائده می دانند، ولی ظاهر این است که خود این ماده مستقلاً به معنای دائم و همیشگی می باشد).
«سَرْمَدِی» به موجودی گفته می شود که نه آغاز دارد و نه انجام.
دائم. همیشگی. چنانکه در مجمع و مفردات و اقرب گفته است. این کلمه فقط دوبار در قرآن آمده است. بگو: خبر دهید اگر خدا شب را برای شما دائمی کند کیست معبودی غیر از خدا که روشنائی برای شما بیاورد. .
wikialkb: ریشه_سرمد
دانشنامه آزاد فارسی
سَرْمَد
(به معنی همیشه و دایم) در اصطلاح فلسفه، ظرف سنجش امر ثابت به ثابت. بنابراین، شیء سرمدی ازلی بوده و تقدّم آن به لوازمش، تقدّم سرمدی است؛ همچون تقدّم ذات حق بر اسماء و صفاتش.
(به معنی همیشه و دایم) در اصطلاح فلسفه، ظرف سنجش امر ثابت به ثابت. بنابراین، شیء سرمدی ازلی بوده و تقدّم آن به لوازمش، تقدّم سرمدی است؛ همچون تقدّم ذات حق بر اسماء و صفاتش.
wikijoo: سرمد
مترادف ها
ابدیت، ابد، بقاء، سرمد، ازلیت، جاودانی، بی زمانی
نامحدود، سرمد، بی اندازه، بیکران، لایتناهی
ابدی، جاودان، ازلی، سرمد
بی پایان، پیوسته، جاوید، دائمی، همیشگی، ابدی، جاودان، ازلی، لایزال، خالد، بدون سرانجام و سراغاز، سرمد، فنا ناپذیر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
گمانم سرمد همان سرآمد باشد که معنی همیشگی گرفته
ازل - ابد همان اسر - اپد است نا سر - نا پای است
ازل - ابد همان اسر - اپد است نا سر - نا پای است
" اَکَران"
اَ: پیشوند نایسته یا نفی کننده
کران: مرز، حد
اَکران: بیمرز، بی نهایت
سرمد به چم بی آغاز و بی پایان، بی سروته
به جای این واژه، نوواژه ی اَکران را می توانیم جایگزین نماییم.
پارسی بگوییم پارسی بنویسیم
اَ: پیشوند نایسته یا نفی کننده
کران: مرز، حد
اَکران: بیمرز، بی نهایت
سرمد به چم بی آغاز و بی پایان، بی سروته
به جای این واژه، نوواژه ی اَکران را می توانیم جایگزین نماییم.
پارسی بگوییم پارسی بنویسیم
سرمد = سر مد یا همان - سرامد - است به چیم نهایت وپایان ( یافتن ) بمعنی هستنده. یا موجود تا نهایت ( هستی ) .
یا بطور خلاصه ابدی ( اپدی ) وازلی ( اسری ) توامان
یا بطور خلاصه ابدی ( اپدی ) وازلی ( اسری ) توامان
بسم الله الرحمن الرحیم
السّلام علیکم:
ازل: بی آغاز ( بی ابتداء ) بی زمان
ابد: بی انجام ( بی انتها ) بی زمان
امد: با ابتداء و انتهای معلوم، با زمان
سرمد: با ابتداء و انتهای مخفی، با زمان
... [مشاهده متن کامل]
مدت: مد زمانی ( طول زمان ) مابین ابتداء و انتهای معلوم در " امد" ( معین )
دهر: مد زمانی ( طول زمان ) مابین ابتداء و انتهای مخفی در " سرمد" ( نا معین )
السّلام علیکم:
ازل: بی آغاز ( بی ابتداء ) بی زمان
ابد: بی انجام ( بی انتها ) بی زمان
امد: با ابتداء و انتهای معلوم، با زمان
سرمد: با ابتداء و انتهای مخفی، با زمان
... [مشاهده متن کامل]
مدت: مد زمانی ( طول زمان ) مابین ابتداء و انتهای معلوم در " امد" ( معین )
دهر: مد زمانی ( طول زمان ) مابین ابتداء و انتهای مخفی در " سرمد" ( نا معین )
"سَرمَد" به معنای مشترک " لَم یَلِد و ازلی و بی آغاز " و " لَم یُولَد و ابدی و بی پایان" است.
فراز 85 دعای جوشن کبیر :
( 85 ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ .
( 85 ) خدایا! از تو خواهم به حق نامت ای آغاز، اى انجام، اى ظاهر ، اى نهان، اى نیکوکار، ای بر حق، اى یکتا، اى بی همتا، اى بی نیاز، اى ابدی .
... [مشاهده متن کامل]
( 85 ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ .
( 85 ) خدایا! از تو خواهم به حق نامت ای آغاز، اى انجام، اى ظاهر ، اى نهان، اى نیکوکار، ای بر حق، اى یکتا، اى بی همتا، اى بی نیاز، اى ابدی .
... [مشاهده متن کامل]
سرمد : سَرْمَد : ابدی ، جاوید ، دائمی ، همیشگی .
سرمد درمعنی همان سر آمد است در پایان این دنیای فانی ( الی یوم القیامه ) وسپس دوران ابد مدت قیامت. پس دایم وهمبشگی را معنی نمی دهد