[ویکی فقه] سخن چینی به عملی اطلاق می شود که غالبا قول دو طرف را به هم دیگر رساندن بوده، بنابراین نوعی افشای سرّ می کند که در نتیجه متضمن
فساد خواهد بود. و در
اسلام از این عمل
نهی شده و از
گناهان کبیره بوده و
عذاب حتمی
خداوند را به همراه دارد.
از گناهانی که کبیره بودنش، به واسطه
وعده عذاب در
قرآن و
اخبار مسلم شده، سخن چینی (نمیمه) است. خداوند در
سوره مبارکه رعد می فرماید: «وَ یقطَعونَ ما امرَ اللهُ بهِ ان یوصلَ و یفسدونَ فی الارضِ اولئکَ لهُم اللعنهُ و لهُم سوءُ الدارِ؛ و کسانی که قطع می کنند آنچه را خداوند
امر به وصل آن فرموده و در زمین، فساد می کنند، برای ایشان است دوری از
رحمت خداوند و برایشان بدی سرای آخرت است یعنی عذاب اخروی». و روشن است که نمّام معنی سخن چین، و کسی که حرفی را از یک نفر درباره کسی شنیده و برای آن کس نقل می کند قطع کرده، آنچه خدا امر به وصل آن فرموده و در
زمین فساد کرده، زیرا عوض این که بین مؤمنین ایجاد
محبت و الفت نماید و اتحادشان را محکم سازد،
نفرت و
تفرقه و دشمنی ایجاد کرده است پس برای او است لعنت خداوند و عذاب آخرت.
معنا و عمل سخن چینی
دو به هم زدن را سخن چینی نمیمه می گویند. سخن چینی عمل سخن چین است و سخن چین به کسی گویند که به قصد برهم زدن روابط دوستانه اشخاص، سخن هریک را برای دیگری بازگو می کند.
احکام سخن چینی
در
دین اسلام احکامی برای سخن چینی و فرد سخن چین یا نمّام موجود هست که در ذیل تفصیلا به آنها خواهیم پرداخت:
← حکم تکلیفی
...
[ویکی شیعه] سخن چینی یا نَمیمه یا نَمّامی از گناهان کبیره به معنای بازگو کردن سخنان فردی نزد دیگران با هدف بر هم زدن روابط دوستانه آنان.
سخن چینی از گناهان مربوط به زبان است و در قرآن و
روایات نکوهش شده است. این عمل غالبا با برخی دیگر از رذایل اخلاقی همچون
غیبت و تهمت همراه است و از برخی از آنها مانند
حسادت نشأت می گیرد. قتل نفس و ذلت و خواری از پیامدهای دنیوی و محرومیت از
بهشت از پیامدهای اخروی آن بیان شده است.
سخن چینی به معنای بازگو کردن سخنان فردی نزد دیگری به قصد بر هم زدن روابط دوستانه آنان است؛ البته سخن چینی به گفتار محدود نمی شود و نوشتن یا اشاره را نیز در برمی گیرد؛ همچنین پرده برداشتن از چیزهایی که شخص علاقه به آشکارشدنشان ندارد را سخن چینی می گویند. کسی که به قصد بر هم زدن روابط دوستانه اشخاص، سخن هر یک را نزد دیگری بازگو می کند، سخن چین یا نمَّام نام دارد. سخن چینی در مواردی با افشای سر، تهمت، نفاق، حسادت،
دروغ و غیبت همراه است.
در لغت نامه دهخدا خبرکشی و خبرچینیبه سخن چینی معنا شده است.
[ویکی اهل البیت] یکی از آفات زبان که که در اخلاق اسلامی از رذایل اخلاقی به شمار می رود سخن چینی یا نمّامی است. سخن چینی غالبا به این گفته می شود که سخن کسی را که پشت سر دیگری گفته به وی باز گوید، مثلا بگوید فلان درباره تو چنین و چنان گفت؟ یا نسبت به تو چنین و چنان کرد، و بدین سان نوع خاصی از افشاء سر و پرده دری و متضمن فساد یا بدگوئی و سعایت است.
قرآن مجید در نکوهش سخن چینی می فرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»؛ وای بر هر عیب جوی سخن چین. (سوره همزه، 1)
در مورد دیگر می فرماید: «هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ»؛ از کسانی که بسیار عیب جو و سخن چین هستند پیروی مکن. (سوره قلم، 11)
و در
آیه دیگر می فرماید: «عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیمٍ»؛ سخن چین کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است. (سوره قلم، 13)
قرآن مجید از سخن چین به عنوان زنیم یعنی کسی که اصل و نسب روشنی ندارد نام می برد و این دلیل بر عظمت این
گناه است.
راغب اصفهانی می گوید: زنیم به کسی گفته می شود که به طایفه ای منسوب شده ولی در واقع از آن ها نیست. (سپس می گوید:) ریشه این لغت از زنمه به معنی زائده و آویزه گوش و حلق گوسفند گرفته شده است. گویی شخص سخن چین در میان قوم خود مثل یک موجود زیادی و وصله ناهمرنگی است که بدون دلیل به آن ها منتسب شده و گویی مانند کسی است که اصل و نسب روشن و درستی ندارد.
مرحوم
فیض کاشانی نیز در محجّة البیضاء از عبدالله بن مبارک نقل می کند: زنیم کسی است که از زنا متولد شده و همه چیز را در همه جا بازگو می کند. سپس می گوید: عبدالله بن مبارک این تفسیر را از آیه شریفه «عُتُلٍّ بَعْدَ ذ لِکَ زَنیمٍ» (سوره قلم:13) برداشت کرده است.