سامع
/sAme~/
مترادف سامع: سمیع، شنوا، شنونده، مستمع
متضاد سامع: قایل
برابر پارسی: شنونده، شنوا
فرهنگ اسم ها
معنی: شنونده
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
بگوشم قوت مسموع و سامع
بسازد نغمه بربط شنیدن.
ناصرخسرو.
نام تو میرفت و عاشقان بشنیدندهر دو برقص آمدند سامع و قایل.
سعدی ( طیبات ).
لیک من اینک پریشان می تنم قایل این سامع این هم منم.
( مثنوی چ خاور ص 386 ).
فرهنگ فارسی
شنونده جمع سماع سمعه سامعون .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
�سامع� اسمی از اسامی خدا :
کلمه �سامع� اگرچه در روایات به منزله اسم خداست. امادر قرآن به صورت اسمی بکار نرفته است. بلکه بصورت فعلی برای خدا استفاده شده است. مثلا در سوره مجادله آمده است : �قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ� یعنی :� خدا گفتار زنی را که در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت میکرد شنید. �
... [مشاهده متن کامل]
همچنین واژه �سمیع� به عنوان اسمی از اسامی خدا حدود 46 بار در قرآن بکار رفته است.
کلمه �سامع� اگرچه در روایات به منزله اسم خداست. امادر قرآن به صورت اسمی بکار نرفته است. بلکه بصورت فعلی برای خدا استفاده شده است. مثلا در سوره مجادله آمده است : �قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ� یعنی :� خدا گفتار زنی را که در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت میکرد شنید. �
... [مشاهده متن کامل]
همچنین واژه �سمیع� به عنوان اسمی از اسامی خدا حدود 46 بار در قرآن بکار رفته است.