زمینه های تکبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] زمینه های تکبر (قرآن). در این نوشتار به برخی از زمینه های تکبر از زبان قرآن کریم اشاره می شود.
اشرافیت، زمینه ابتلا به تکبر و خوی خودبرتربینی می باشد.فقال الملا الذین کفروا من قومه ما نرک الا بشرا مثلنا وما نرک اتبعک الا الذین هم اراذلنا بادی الرای وما نری لکم علینا من فضل بل نظنکم کـذبین.(اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشری همچون خودمان نمی بینیم! و کسانی را که از تو پیروی کرده اند، جز گروهی اراذل ساده لوح، مشاهده نمی کنیم؛ و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمی بینیم؛ بلکه شما را دروغگو تصور می کنیم! » )
بهره مندی از امکانات
برخورداری از امکانات و فراوانی مال و فرزند، زمینه تکبر و غرور می شود.ولئن اذقنـه نعماء بعد ضراء مسته لیقولن ذهب السیـات عنی انه لفرح فخور.(و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او بچشانیم، می گوید: «مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! » و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می شود... ) واضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من اعنـب وحففنـهما بنخل وجعلنا بینهما زرعـا( (ای پیامبر! ) برای آنان مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میانشان زراعت پر برکتی قراردادیم. ) وکان له ثمر فقال لصـحبه وهو یحاوره انا اکثر منک مالا واعز نفرا(صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت؛ به همین جهت، به دوستش -در حالی که با او گفتگو می کرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! » ) ودخل جنته وهو ظالم لنفسه قال ما اظن ان تبید هـذه ابدا.(و در حالی که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمی کنم هرگز این باغ نابود شود!) ولئن اذقنـه رحمة منا من بعد ضراء مسته لیقولن هـذا لی وما اظن الساعة قائمة ولئن رجعت الی ربی ان لی عنده للحسنی فلننبئن الذین کفروا بما عملوا ولنذیقنهم من عذاب غلیظ(و هرگاه او را رحمتی از سوی خود بعد از ناراحتی که به او رسیده بچشانیم می گوید: «این بخاطر شایستگی و استحقاق من بوده، و گمان نمی کنم قیامت برپا شود؛ و (بفرض که قیامتی باشد،) هرگاه بسوی پروردگارم بازگردانده شوم، برای من نزد او پاداشهای نیک است. ما کافران را از اعمالی که انجام داده اند (بزودی) آگاه خواهیم کرد و از عذاب شدید به آنها می چشانیم. ) واذا انعمنا علی الانسـن اعرض ونـا بجانبه واذا مسه الشر فذو دعاء عریض.(و هرگاه به انسان (غافل و بی خبر) نعمت دهیم، روی می گرداند و به حال تکبر از حق دور می شود؛ ولی هرگاه مختصر ناراحتی به او رسد، تقاضای فراوان و مستمر (برای بر طرف شدن آن) دارد! )
تکذیب آیات خدا
تکذیب آیات خدا، علت تکبر و غرور انسان است.ساصرف عن ءایـتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق... ذلک بانهم کذبوا بـایـتنا...( بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبر می ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف می سازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه ای را ببینند، به آن ایمان نمی آورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمی کنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب می کنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند! )
همراهی شیطان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس