زئوس

/ze~us/

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

زئوس. [ زِ ] ( اِخ ) ستاره ای است سیارة در آسمان ششم که قاضی افلاک است و خانه ببرج حوت و قوس دارد و منجمان سعد اکبرش خوانند و آن را اورمزد و اورمزده و هور و هرمزد نیز گویند. بتازیش برجیس و مشتری نامند و قیل باسین سعفص و این منقول است از زبان گویا. ( شرفنامه منیری : زائوش ). در ادبیات فارسی به ستاره ای اسم هرمز داده شده که در نزد یونانیان به اسم زئوس و بعدها نزد رمها، به اسم ژوپیتر اسم بزرگترین پروردگار آنان هم بوده است. وجه تسمیه ستاره مشتری را بهرمزد نمیدانیم چیست. ابداً مناسبتی در اوستا و آئین مزدیسنا بنظر نگارنده نرسیده ، چه اهورامزدای ایرانیان مانند زئوس یا ژوپیتر از پروردگاران طبیعت نیست ، در واقع بهیچ یک از پروردگاران اقوام قدیم شباهتی ندارد، نه با خدایان سومر و اَکادو آشور و بابل و فنیسی و مصر و نه با پروردگاران یونان و رم. ( پشتها ج 1 ص 33 ). کلمه زاوش یا زواش که درفرهنگها ضبط است و شعرای قدیم بمعنی مشتری استعمال کرده اند بنظر میرسد که مانند کلمات درهم و دینار و الماس و دیهیم و غیره اصلاً یونانی و از زئوس مشتق باشد. ( یشتها تألیف پورداود ج 1 ص 33 از معین در حاشیه برهان قاطع: زاوش ). و در مزدیسنا آمده : در فرهنگهای پارسی ، علاوه بر آنکه واژه های اورمزد، هورمزد و سایر صورتهای آن را بمعنی خدا ضبط کرده اند آنها را مرادف با برجیس و زاوش ( از ریشه زئوس یونانی ) بمعنی ستاره مشتری گرفته اند. ( از مزدیسنا تألیف معین ص 152 ).

زئوس.[ زِ ] ( اِخ ) ( به یونانی ). به فارسی : زاوش. زاووش. زوش ، بسانسکریت : دیااوه ، بلاتینی : ژوپیتر ، بتوتنی : زیو یا تیو ، در اوستا: اهورمزد ، در سنگ نبشته های هخامنشی : ائور مزده ، در ادبیات فارسی هُرمَزد. هُرمُزد. هورمزد. هرمز. ابن العبری آرد: فطرونیوس ناظر در سال چهارم پادشاهی غاییوس قیصر به اورشلیم آمد و تصویر زئوس را در معبد ( هیکل ) خدا نصب کرد و بدین وسیله پیشگویی دانیال صادق شد، زیرا دانیال پیغمبر گفته بود علامتی ناپاک در جایی که سزا نیست نصب میشود.در کتاب ایران باستان آمده : مورخین یونانی آنانی که مانند هرودت ، کتزیاس و کزنفون معاصر بعضی از شاهان هخامنشی و با اوضاع ایران آشنا بوده اند، بجای معبود ایرانی ها ارباب انواع یا آلهه یونانی را ذکر کرده اند مثلاً زئوس را بجای اهورمزدا و «آفردویت » یا «دیان » را بجای «مهر» یا «ناهید». ( ایران باستان ج 2 ص 1515 ). بعقیده آگاسیاس شاعر و مورخ یونانی که در حدود سال 636 - 482 م. میزیسته ایرانیان قدیم با یونانیان همکیش بوده مانند آنان زئوس و کرنس و پروردگاران دیگر یونانیان را میپرستیدند ولی به اسامی دیگر. ( یسنا تألیف پورداود ص 105 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

خدای خدایان و رب الارباب دین یونان باستان و معادل ژوپیتر ( اساطیر ) .
پارسیان آسمان را زئوس مینامند

دانشنامه عمومی

زئوس (مارول کامیکس). زئوس ( به انگلیسی: Zeus ) یک شخصیت خیالی و خدا در کتاب های کامیک آمریکایی منتشر شده توسط مارول کامیکس است. شخصیت زئوس توسط نویسنده استن لی و طراح جک کربی بر اساس ایزدی به همین نام، در اساطیر یونانی خلق شده است، که برای اولین بار در شمارهٔ ۵ از مجموعه کمیک ونوس ( ژوئن ۱۹۴۹ ) حضور پیدا کرد. زئوس کوچکترین پسر تیتان کرونوس و رئا، فرزندان ایزد آسمان اورانوس و ایزدبانوی کهن زمین گایا به شمار می رود. او قوی ترین عضو و فرمانروای المپ نشینان، نژادی از ابعاد ماوراء و ابرانسانی محسوب می شود. او پدرش را زندانی کرد و جایگاه او را به عنوان پدر آسمان در قلمرو المپ گرفت. زئوس ایزد آذرخش المپ نشینان و پدر هرکول است. [ ۱]
راسل کرو نقش این شخصیت را در دنیای سینمایی مارول و فیلم ثور: عشق و تندر ( ۲۰۲۲ ) ایفا کرده است.
عکس زئوس (مارول کامیکس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

زئوس ( به یونانی: Ζεύς ) در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارت گاه های واقع در کوه المپ است. او کوچک ترین فرزند کرونوس و رئا از نژاد تیتان ها بود. معادل آن در اسطوره های رومی ژوپیتر و در دین کرتی ها ولخانوس است. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر «Jupiter» و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد. زئوس ایزد آسمان رخشان و نیز توفان به شمار می رفت و به همین دلیل سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می کرده است. مواردی که او را بسیار خشمگین می کرد دروغگویی، پیمان شکنی و خیانت بوده است. از دیگر نشانه های او می توان به عصای سلطنتی، بلوط، عقاب و سپرش ( ساخته شده از پوست بز آمالتئا ) اشاره کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

کرونوس، پدر زئوس، شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را می بلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد. رئا سنگ بزرگی را قنداق پیچ کرده و به کرونوس داد، وی نیز که فکر می کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را به جای زئوس بلعید. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و او را به غاری در کوه های دیکتی واقع در کرت برده و مخفی نمود. در آن جا بزی مقدس به نام آمالتئا زئوس را شیر خورانده و بزرگ می کرد که بعدها او به عنوان پرستار زئوس شناخته می شد. سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتان ها وارد جنگ شد و آن ها را شکست داد و پدرش را سرنگون کرد. بچه های بلعیده شده را توسط معجونی از مس تند و شراب که متیس ساخته بود از شکم کرونوس بیرون آورد و به همراه آن ها کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمانروایی عالم را میان خود تقسیم کردند. زئوس فرمان روای آسمان و زمین شد، پوزئیدون فرمانروای دریاها و جهان زیرزمینی و دوزخ هم نصیب هادس شد.
زئوس جوان ترین فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگ ترین فرمانروای کوه المپ و معبدهای تمام خدایانی که در آن جا بنا شده بودند، بود. او که بزرگ ترین حکم فرما بود، قانون، عدالت و معنویت را تعیین می نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسان ها نمود. زئوس خدای آسمان ها و ملکوت اعلا بود و خدای باران و آورندهٔ ابرها که بر آذرخش یا صاعقهٔ هراس انگیز نیز فرمان می راند. قدرتش برتر از قدرت تمامی خدایان دیگر بود. در داستان ایلیاد وی به خانواده اش چنین می گوید: «من قدرتمندترین هستم. بیازمایید تا بر شما آشکار شود. طنابی از طلا به آسمان ببندید و آن را استوار نگه دارید، تمامی خدایان و الهه ها. شما نمی توانید زئوس را فرود آورید. اما من اگر بخواهم شما را به زیر بکشم، آن گاه خواهم توانست. من طناب را به کنگرهٔ المپ استوار می بندم و همه در هوا آویزان خواهند ماند، آری، هم زمین و هم دریا. » با وجود این، زئوس نه قادر متعال بود و نه دانای کل. هم می شد با او به مخالفت برخاست و هم او را فریفت. در داستان ایلیاد پوزئیدون، و نیز هرا، او را می فریبند. گه گاه سخن از این می رود که قدرت مرموز و اسرارآمیز، یعنی سرنوشت یا تقدیر از زئوس نیرومندتر بوده است. هومر هِرا را برمی انگیزد تا با لحنی سرزنش آمیز از او بپرسد که آیا می تواند انسانی را که تقدیر محکوم به مرگ کرده است دوباره زنده کند یا نه؟

زئوسزئوسزئوسزئوسزئوسزئوس
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/زئوس
زئوس ، زِ اوست !
زئوس : � یونانیان قدیم به خدایان نرینه و مادینه معتقد بودند. بزرگترین خدای ایشان زئوس بود که گاهی وی را زئوس پاتروس یعنی زئوس پدر می نامیدند. این خدا نزد هندوان باستان دیوس پیتار و نزد رومیان قدیم ژوپیتر خوانده می شد. �
( توفیقی، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398 : 21 )
قدرتمند خدایان بزرگوار
زئوس ریشه ایی هندوآریایی داره
واژهٔ دیو در اوستا به صورت دَئوَ و در پهلوی دِو و در فارسی دیو گفته می شود. در زبان هند باستان دِوَ یا دَئوه به معنی فروغ و روشنائی و نام خداست. اشتقاق این واژه در میان اقوام آریائی نیز معنی خدا دارد چنان که در یونانی زئوس و در لاتینی دَئوس در فرانسه دی اُ و در انگلیسی دِئیتی و در ایرلندی دیابکار می رود
...
[مشاهده متن کامل]

دائوا یکی از واژه های کهن و قدمت آن به دوران آریاییان می رسد. دیوان گروهی از پروردگاران آریائی بوده اند. پس از جدائی ایرانیان از هندوان و ظهور زرتشت پروردگاران مشترک قدیم یعنی دائوا که مورد پرستش هندوان بودند، نزد ایرانیان گمراه کنندگان و شیاطین خوانده شدند. چنان که در آئین مزدیسنا کلاً به مردم بدمنش هم اطلاق می شود. به این خاطر واژه دیو که ریشه در واژه دائوا دارد در فارسی امروز به معنی موجودی پلید و منفی دانسته می شود.

زئوس ( به یونانی: Ζεύς ) در اساطیر یونانی، "پادشاه خدایان" و فرمانروای تمام زیارتگاه های واقع در کوه "المپ" است.
او کوچکترین فرزند" کرونوس " و "رئا" از نژاد تیتان ها، بود. معادل آن در اسطوره های رومی " ژوپیتر" و در" دین کرتیان" "ولخانوس" است.
...
[مشاهده متن کامل]

نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانیdios به معنی "درخشان" و واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر Jupiter و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد.
زئوس ایزد آسمان رخشان و نیز توفان به شمار می رفت و هم بدین دلیل سلاح او "آذرخش" بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می کرده است؛یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین می کرد دروغگویی و پیمان شکنی بوده است. از دیگر نشانه های او می توان به عصای سلطنتی، بلوط، عقاب و سپرش ( ساخته شده از پوست "بز آمالتئا" اشاره کرد.

بپرس