روزنامه سفر حج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روزنامه سفر حج (کتاب). کتاب «روزنامه سفر حج»، تالیف حاجیه خانم علویه کرمانی است که به کوشش رسول جعفریان احیا شده است. کتاب، به زبان فارسی است و یکی از منابع مهم دربار دوره ناصر الدین شاه و وقایع و اتفاقات آن عصر می باشد. هم چنین سفرنامه حج مؤلف و اتفاقات آن می باشد.
ایشان، علت نوشتن این سفرنامه را مشغولیت در سفر و یادگاری از خود بر جای گذاشتن دانسته است؛ چنان که می نویسد: «در این سفر عیال خود این خاک سار هم سفر و حاجی نبود و خیلی به جهت تنهایی دل تنگ بودیم و مشغولیاتی بهتر از این ندیدیم که بعد از رسیدن به منزل ها و رفع خستگی نمودن، شرح قضایای هر منزل و فرسخ های آنها و دهات و مزارعی که در راه ها دیده می شود به طور روزنامه بنویسم که هم کتابچه شود و هم یادگاری در این صفحه روزگار بماند».
ساختار کتاب
مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف و پنج بخش می باشد. شیوه بیان مطالب به صورت روزشمار و بر اساس وقایع اتفاق افتاده و مشاهدات مؤلف در هنگام سفر می باشد. ادبیاتی که در گزارش این سفر از آن سود برده شده است، مربوط به دوره ناصری است.
گزارش محتوا
۱. مقدمه مصحح در باره مؤلف و کتاب می باشد. ۲. بخش اول کتاب با نام «در راه حج» به گزارش سفر مؤلف برای زیارت حج است. ایشان در مناطق مختلف، شرح سفر را جداگانه بیان می دارند؛ همانند: « روز شنبه بیست و پنج شهر رمضان المبارک سنه ۱۳۰۹ در منزل فعلی مکان دولاب سرکار بندگان عالی آقای حاجی محمد خان سه ساعت به غروب مانده سوار شدیم با چشم گریان و دل بریان و دوری احباب و مفارقت اقوام...». ایشان، در این بخش از مناطق زیادی همانند دولاب، بهرام جرد، قلعه عسکر، بافت و کشکوئیه، بندرعباس ، بمبئی ، مسقط و... دیدن کرده اند. ۳. دومین بخش کتاب در باره مکه و مدینه است که این گونه آغاز می شود: «عصر شنبه بیست و نهم حاج از جده بار کردند. عسکر مصری و عسکر جده هم محمل عایشه را حرکت دادند با ساز و توپ و تفنگ...» . ایشان، در این بخش نیز به گزارش سفر خود در مکه و مدینه می پردازد و تمام جزئیات سفر را بیان می کند. ۴. بخش سوم، سفر به عتبات عالیات است. مؤلف، پس از سفر به مکه و مدینه، به نجف اشرف مسافرت کرده اند، سپس شهرهای مختلف عراق را زیارت نموده اند. ۵. بخش چهارم، به سوی ایران نام دارد که مؤلف خاطرات خود را از برگشت از عتبات عالیات، در این بخش آورده است: «امروز که روز یک شنبه پانزدهم است، سحر خبر کردند که قاطرچی بار می کند. برخاستیم، مستعد بار کردن شدیم. نماز صبح را علی الطلوع کردیم. کجاوه ها را بار کردند. بارها را بار کردند. حاجی کلانتر اصفهانی بی چاره همین قدر گفت: چرا قاطر کجاوه مرا عوض کردی...» . ۶. بخش پنجم که خیلی نیز ذی قیمت است به توقف مؤلف در دربار ناصری می پردازد. این بخش اطلاعات خوبی از اندرونی دربار به خوانندگان می دهد که در نوبه خود حایز اهمیت است. ایشان، در این بخش به گزارش سفر خود از تهران به کرمان می پردازد. نویسنده، در این اثر دارای صراحت لهجه بوده و در نقل مطالب و مشاهدات، هیچ خودسانسوری وجود ندارد. او هر چه را در مخیله اش می گذشته، به قلم می آورده است. فایده این سفرنامه به خصوص در بخش مربوط به دربار ناصری از همین زاویه است.
ویژگی های کتاب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس