روحانیت در دوره پهلوی اول

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رضاشاه قبل از رسیدن به سلطنت قول داد نسبت به حفظ شان دین اسلام و روحانیت، پایبند باشد؛ امَا قلباً عقیده داشت که علما در برخورد با مشکلات دوران جدید، ابزارهای علمی و عملی لازم را ندارد، از این رو با طرح موضوع جدایی دین از سیاست؛ کوشید از نفوذ اجتماعی روحانیون که ناگزیر اقتدار سیاسی را درپی داشت، بکاهد.
رضاشاه قبل از رسیدن به سلطنت قول داد نسبت به حفظ شان دین اسلام و روحانیت، پایبند باشد؛ امَا قلباً عقیده داشت که علما در برخورد با مشکلات دوران جدید، ابزارهای علمی و عملی لازم را ندارد، از این رو با طرح موضوع جدایی دین از سیاست؛ کوشید از نفوذ اجتماعی روحانیون که ناگزیر اقتدار سیاسی را در پی داشت، بکاهد. این تغییرات بنیادین اجتماعی رابطه دین و دولت را به گونه ای بی سابقه برهم زد و از ابتدای سال ۱۳۰۷ یورش رژیم به روحانیون با سرکوبی اعتراض آیت الله بافقی آغاز و سیاست های سلب نفوذ روحانیون از امور اجتماعی و تحقیر آنان و مخالفت با شعائر مذهبی اجرا گردید. مجموعه این اقدامات را می توان در موارد زیر خلاصه کرد.
تغییر و تحولات قضایی
بخش مهمی از روند تجددگرایی و مدرنیسم بود و اهدافی از جمله تضعیف روحانیت جلب رضایت دولتهای خارجی و کسب وجهه ی ملی را با لغو قانون کاپیتالاسیون دنبال می کرد. نقش اساسی این تغییرات را علی اکبر داور و کارشناسان آشنا با قوانین شرعی و نیز قوانین اروپایی عهده دار شدند.
← افتتاح عدلیه جدید
...

پیشنهاد کاربران

بپرس