روبر دسنوس ( به فرانسوی: Robert Desnos ) ( ۴ ژوئیه ۱۹۰۰–۸ ژوئن ۱۹۴۵ ) شاعر سورئالیست فرانسوی که نقش کلیدی در جنبش فراواقع گرا داشته است.
روبر دسنوس فرزند یک کافه چی بوده است. او در پاریس در چهارم ژوئیه ۱۹۰۰ به دنیا آمد و به یک کالج غیرانتفاعی رفته و در آن جا کارش را به عنوان منشی آغاز کرد. پس از آن به عنوان مقاله نویس روزنامه پاریس سویر مشغول به کار شد.
نخستین شعر چاپ شده از او در تاریخ ۱۹۱۷ در ستایش جوانی[ ۲] منشتر شد و در ۱۹۱۹ در بررسی آوانگارد در نشریه پیوند[ ۳] و همچنین در همان سال در نشریه دادائیستی لیتراتور[ ۴] از او اثر چاپ شد. در سال ۱۹۲۲ او اولین کتابش را که مجموعه ای از کلمات قصار به شیوه فراواقع گرا بود با نام روز سلاوی ( بر اساس نام مستعار هنرمند نامدار فرانسه مارسل دوشان ) چاپ کرد. در سال ۱۹۱۹، او با بنیامین پیرت ملاقات کرد. او همان شاعری است که دسنوس را به گروه دادای پاریس و آندره برتون معرفی کرده است. دسنوس با او به سرعت رابطه دوستی برقرار کرد. زمانی که دسنوس به عنوان نویسنده روزنامه پاریس سویر[ ۵] یکی از اعضای پرتلاش گروه سورئال محسوب می شد که پیشرفت قابل ملاحظه ای را در زمینه نوشتن خودکار[ ۶] توسعه زیادی انجام داد. او با نویسندگانی از قبیل لوئی آراگون و پل الوار پیشروان مکتب سورئال در نوشتن هستند. آندره برتون در رمان نادیای خودش دو تصویر از دسنوس خوابیده ارائه می دهد. همچنین برتون در مانیفست سورئالیست[ ۷] دسنوس را مورد ستایش قرار داده و از او به عنوان پیامبر جنبش سورئال یاد می کند، اما از آنجهت که دسنوس با دیگر سورئال ها در سیاستهای کمونیستی مخالف بود، باعث شکل گیری شکاف بین دسنوس و برتون گشت. دسنوس به کارش به عنوان مقاله نویس ادامه داد.
در سال ۱۹۲۶ دسنوس شعر شب شبهای بی عشق را سرود که یک رباعی طرب انگیز سرشار از تنهایی نادر است که از اینجهت بیشتر شبیه کارهای شارل بودلر است تا برتون. دسنوس عاشق ابون ژرژ خواننده زن فرانسوی می شود که عملاً وصلی در این عشق وجود ندارد و کاملاً یک عشق یکطرفه است. او بعضی از اشعارش را برای او می نویسد، همچنین یک رمان سورئالیستی نیز برای او می نویسد[ ۸]
کار او در رادیو در سال ۱۹۳۲ با یک شو که دربارهٔ فانتوم است شروع می شود. در خلال همین زمان، او با کسانی مثل پیکاسو، همینگوی، آنتونن آرتو و ژان دوس پاسوس آشنا و دوست می شود و نقدهای بسیاری در حوزه جاز و سینما می نگارد. حضور او در صحنه سیاست بیشتر شده و در گاهنامه های بسیاری از قبیل لیتراتور ( به فرانسوی: Littérature ) ، لارولوشن سورئالیستا[ ۹] و وریته[ ۱۰] ی می نویسد. در میان حجم عظیم مجموعه اشعار، دسنوس تنها سه رمان: اندوه برای اندوه، [ ۱۱] آزادی برای عشق و باده غرق شده است، یک نمایشنامه: ( به فرانسوی: La Place De La' Etoile ) و یک فیلمنامه: ستاره دریایی که توسط من ری فیلم آن ساخته شد، نگاشته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفروبر دسنوس فرزند یک کافه چی بوده است. او در پاریس در چهارم ژوئیه ۱۹۰۰ به دنیا آمد و به یک کالج غیرانتفاعی رفته و در آن جا کارش را به عنوان منشی آغاز کرد. پس از آن به عنوان مقاله نویس روزنامه پاریس سویر مشغول به کار شد.
نخستین شعر چاپ شده از او در تاریخ ۱۹۱۷ در ستایش جوانی[ ۲] منشتر شد و در ۱۹۱۹ در بررسی آوانگارد در نشریه پیوند[ ۳] و همچنین در همان سال در نشریه دادائیستی لیتراتور[ ۴] از او اثر چاپ شد. در سال ۱۹۲۲ او اولین کتابش را که مجموعه ای از کلمات قصار به شیوه فراواقع گرا بود با نام روز سلاوی ( بر اساس نام مستعار هنرمند نامدار فرانسه مارسل دوشان ) چاپ کرد. در سال ۱۹۱۹، او با بنیامین پیرت ملاقات کرد. او همان شاعری است که دسنوس را به گروه دادای پاریس و آندره برتون معرفی کرده است. دسنوس با او به سرعت رابطه دوستی برقرار کرد. زمانی که دسنوس به عنوان نویسنده روزنامه پاریس سویر[ ۵] یکی از اعضای پرتلاش گروه سورئال محسوب می شد که پیشرفت قابل ملاحظه ای را در زمینه نوشتن خودکار[ ۶] توسعه زیادی انجام داد. او با نویسندگانی از قبیل لوئی آراگون و پل الوار پیشروان مکتب سورئال در نوشتن هستند. آندره برتون در رمان نادیای خودش دو تصویر از دسنوس خوابیده ارائه می دهد. همچنین برتون در مانیفست سورئالیست[ ۷] دسنوس را مورد ستایش قرار داده و از او به عنوان پیامبر جنبش سورئال یاد می کند، اما از آنجهت که دسنوس با دیگر سورئال ها در سیاستهای کمونیستی مخالف بود، باعث شکل گیری شکاف بین دسنوس و برتون گشت. دسنوس به کارش به عنوان مقاله نویس ادامه داد.
در سال ۱۹۲۶ دسنوس شعر شب شبهای بی عشق را سرود که یک رباعی طرب انگیز سرشار از تنهایی نادر است که از اینجهت بیشتر شبیه کارهای شارل بودلر است تا برتون. دسنوس عاشق ابون ژرژ خواننده زن فرانسوی می شود که عملاً وصلی در این عشق وجود ندارد و کاملاً یک عشق یکطرفه است. او بعضی از اشعارش را برای او می نویسد، همچنین یک رمان سورئالیستی نیز برای او می نویسد[ ۸]
کار او در رادیو در سال ۱۹۳۲ با یک شو که دربارهٔ فانتوم است شروع می شود. در خلال همین زمان، او با کسانی مثل پیکاسو، همینگوی، آنتونن آرتو و ژان دوس پاسوس آشنا و دوست می شود و نقدهای بسیاری در حوزه جاز و سینما می نگارد. حضور او در صحنه سیاست بیشتر شده و در گاهنامه های بسیاری از قبیل لیتراتور ( به فرانسوی: Littérature ) ، لارولوشن سورئالیستا[ ۹] و وریته[ ۱۰] ی می نویسد. در میان حجم عظیم مجموعه اشعار، دسنوس تنها سه رمان: اندوه برای اندوه، [ ۱۱] آزادی برای عشق و باده غرق شده است، یک نمایشنامه: ( به فرانسوی: La Place De La' Etoile ) و یک فیلمنامه: ستاره دریایی که توسط من ری فیلم آن ساخته شد، نگاشته است.
wiki: روبر دسنوس