رنه ماگریت ( René Magritte ) نقاش بلژیکی، یکی از برجسته ترین نمایندگان سوررئالیسم در نقاشی و ابداع کنندهٔ جناس تصویری است.
در ۲۱ نوامبر ۱۸۹۸ در لسین بلژیک به دنیا آمد. [ ۱] ماگریت کوچکترین پسر لئوپولد ماگریت خیاط بود. دربارهٔ دوران اولیهٔ زندگی ماگریت اطلاعات کمی وجود دارد. او طراحی را از سال ۱۹۱۰ شروع کرد. مادر او در ۱۲ مارس ۱۹۱۲ با غرق کردن خود در رودخانه خودکشی کرد. نقاشی های اولیهٔ ماگریت از حدود سال ۱۹۱۵ آغاز شد. ماگریت در سال ۱۹۲۲ با جرجت برگر، کسی که برای اولین بار او را در سال ۱۹۱۳ در بچگی دیده بود، ازدواج کرد.
او در آکادمی بروکسل آموزش دید. [ ۲] به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان و هلند سفر کرد. اولین آثارش ( اوائل دهه ۱۹۲۰ ) ، نشان دهنده تأثیر پذیرفتن او از فوتوریسم و کوبیسم است.
در ۱۹۲۵ با انتشار دو مجله به نام های ازفاژ و ماری در زمینه معرفی هنر سوررئالیسم، آغازگر جنبش سوررئالیسم در بلژیک شد. از آن پس، با اثرپذیری از طرز نگرش کی ریکو که برتری شعر بر نقاشی را به او نشان داد، شیوهٔ شخصی خود را پدیدآورد. در سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ که در پاریس بود به جمع سوررئالیستها پیوست. پس از آن به بروکسل برگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. نقاشی های ماگریت پس از گذشت چند دهه توانست توجه عموم را جلب کند. با نمایش آثارش در نیویورک ( ۱۹۶۵ ) ، لندن و پاریس، جایگاه شایستهٔ خود را در تاریخ هنر سدهٔ بیستم بدست آورد. سبک ویژهٔ او بر پوسترسازی، هنر تبلیغات و طراحی گرافیک بسیار اثر گذاشت. او شیفتهٔ برهم کنش میان تصویر و نوشتار بود و از همنشینی این دو در بسیاری از نقاشی هایش بهره برد. گرایش او به کشف رازهای واژگان و اشاره به قراردادی بودن رمزگان های نوشتاری به ویژه در آثار مشهوری همچون کلید رؤیاها ( ۱۹۲۷ م ) و خیانت تصویر ( ۱۹۲۹ م ) ، به آثارش ژرفای نشانه شناختی بیشتری می بخشد. [ ۳]
ماگریت انگارهای شاعرانه اش را در قالب تصویرهایی عکس مانند عرضه می داشت؛ ولی اسلوب واقع نمایی را به قصد بازنمایی جنبهٔ قابل رویت چیزها بکار نمی گرفت، بلکه بدین وسیله بر حضور یا عمل رمزآمیز و ناشناختهٔ آن ها تأکید می کرد. از همین رو، در شیوه سوررئالیست او را نام رئالیسم جادویی نهادند. در پرده هایی چون آدمکش مورد تهدید ( ۱۹۲۶ ) ، تمامی مشخصات نقاشی های بعدی ماگریت را می توان بازشناخت: گزارشگری بغرنج، القای چیزهای غیرعادی به مدد چیزهای معمول، تحریف مقیاس ها، کیفیت شهوانی، شگفت آفرینی، رازگونگی و بیگانگی. اگرچه، او به مضمون های مختلف می پرداخت، شیوه اش را تغییر نداد. از همین شیوه در نقاشی دیواری نیز استفاده کرد. کیفیت وهم گرایانه و رویاگونه سبک مگریت و منش کنایه دار و برانگیزنده آثارش او را در میان فراواقع گرایان صاحب بیانی ویژه می سازد. مگریت در کنار نقاشی برای گذران زندگی به کتاب نگاری و طراحی تبلیغاتی نیز می پرداخت. تجربیات او در این حوزه آثار نقاشیش را نیز گزیده گو و پرقدرت ساخته است. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر ۲۱ نوامبر ۱۸۹۸ در لسین بلژیک به دنیا آمد. [ ۱] ماگریت کوچکترین پسر لئوپولد ماگریت خیاط بود. دربارهٔ دوران اولیهٔ زندگی ماگریت اطلاعات کمی وجود دارد. او طراحی را از سال ۱۹۱۰ شروع کرد. مادر او در ۱۲ مارس ۱۹۱۲ با غرق کردن خود در رودخانه خودکشی کرد. نقاشی های اولیهٔ ماگریت از حدود سال ۱۹۱۵ آغاز شد. ماگریت در سال ۱۹۲۲ با جرجت برگر، کسی که برای اولین بار او را در سال ۱۹۱۳ در بچگی دیده بود، ازدواج کرد.
او در آکادمی بروکسل آموزش دید. [ ۲] به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان و هلند سفر کرد. اولین آثارش ( اوائل دهه ۱۹۲۰ ) ، نشان دهنده تأثیر پذیرفتن او از فوتوریسم و کوبیسم است.
در ۱۹۲۵ با انتشار دو مجله به نام های ازفاژ و ماری در زمینه معرفی هنر سوررئالیسم، آغازگر جنبش سوررئالیسم در بلژیک شد. از آن پس، با اثرپذیری از طرز نگرش کی ریکو که برتری شعر بر نقاشی را به او نشان داد، شیوهٔ شخصی خود را پدیدآورد. در سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ که در پاریس بود به جمع سوررئالیستها پیوست. پس از آن به بروکسل برگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. نقاشی های ماگریت پس از گذشت چند دهه توانست توجه عموم را جلب کند. با نمایش آثارش در نیویورک ( ۱۹۶۵ ) ، لندن و پاریس، جایگاه شایستهٔ خود را در تاریخ هنر سدهٔ بیستم بدست آورد. سبک ویژهٔ او بر پوسترسازی، هنر تبلیغات و طراحی گرافیک بسیار اثر گذاشت. او شیفتهٔ برهم کنش میان تصویر و نوشتار بود و از همنشینی این دو در بسیاری از نقاشی هایش بهره برد. گرایش او به کشف رازهای واژگان و اشاره به قراردادی بودن رمزگان های نوشتاری به ویژه در آثار مشهوری همچون کلید رؤیاها ( ۱۹۲۷ م ) و خیانت تصویر ( ۱۹۲۹ م ) ، به آثارش ژرفای نشانه شناختی بیشتری می بخشد. [ ۳]
ماگریت انگارهای شاعرانه اش را در قالب تصویرهایی عکس مانند عرضه می داشت؛ ولی اسلوب واقع نمایی را به قصد بازنمایی جنبهٔ قابل رویت چیزها بکار نمی گرفت، بلکه بدین وسیله بر حضور یا عمل رمزآمیز و ناشناختهٔ آن ها تأکید می کرد. از همین رو، در شیوه سوررئالیست او را نام رئالیسم جادویی نهادند. در پرده هایی چون آدمکش مورد تهدید ( ۱۹۲۶ ) ، تمامی مشخصات نقاشی های بعدی ماگریت را می توان بازشناخت: گزارشگری بغرنج، القای چیزهای غیرعادی به مدد چیزهای معمول، تحریف مقیاس ها، کیفیت شهوانی، شگفت آفرینی، رازگونگی و بیگانگی. اگرچه، او به مضمون های مختلف می پرداخت، شیوه اش را تغییر نداد. از همین شیوه در نقاشی دیواری نیز استفاده کرد. کیفیت وهم گرایانه و رویاگونه سبک مگریت و منش کنایه دار و برانگیزنده آثارش او را در میان فراواقع گرایان صاحب بیانی ویژه می سازد. مگریت در کنار نقاشی برای گذران زندگی به کتاب نگاری و طراحی تبلیغاتی نیز می پرداخت. تجربیات او در این حوزه آثار نقاشیش را نیز گزیده گو و پرقدرت ساخته است. [ ۴]
wiki: رنه ماگریت