رقص مدرن سبکی از رقص صحنه ای[ ۱] غربی است که آزادانه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. این رقص، که زادگاهش آمریکا و آلمان است، واکنشی مستقیم به رقص باله به عنوان پایه رقص صحنه ای بود. رقص مدرن از پذیرش اَشکال و جنبه های مختلف باله کلاسیک امتناع کرد و حرکت های منظم و مدون و ساختار روایی باله را کنار گذاشت. به خاطر تلاش های پیشگامان رقص مدرن مانند مارتا گراهام، امروزه رقص مدرن طیف وسیعی از سبک ها را، که بسیاری از آن ها با استادان و مدارس مشهور و نامدار همراهی می شوند، دربرمی گیرد. بیش از هزار نوع از رقص مدرن از جمله گراهام و هورتون وجود دارند. در نهایت، رقص پست مدرن، شکل گرایی رقص مدرن را رد می کند و خود شامل عناصری چون هنر اجرایی و بدیهه سازی می شود.
فهم ساده از تاریخ رقص مدرن، عموماً به این اشتباه منجر می شود که این شکل هنری، ردیه یا شورشی علیه باله کلاسیک بوده است. بررسی عمیق تر در بستر ظهور رقص مدرن نشان می دهد که از اوایل دهه ۱۸۸۰، طیف وسیعی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی در آمریکا و اروپا اتفاق افتاد که منجر به تغییرات فوق العاده ای در جهان رقص شد.
در آمریکا، افزایش صنعتی شدن، ظهور طبقه متوسط ( که درآمد کافی و وقت آزاد داشت ) و نادیده گرفتن بنیان های اجتماعی عصر ویکتوریا، در کنار تغییرات گسترده دیگر، منجر به توجه تازه ای به سلامتی و آماده سازی جسمانی شد. در این فضا بود که «رقص تازه» ای ظهور کرد که همان قدر که از نارضایتی از باله سرچشمه می گرفت، ریشه در تغییر در بنیان های اجتماعی داشت. در همین زمان، قهرمانان تربیت بدنی به هموار شدن مسیر رقص مدرن کمک کردند و تمرینات ژیمناستیک، به شکل نقطه آغازی تکنیکی، به زنان جوانی که مشتاق رقصیدن بودند، یاری رساند. همین طور کالج های زنان، کورس های رقص زیباشناسانه را در اواخر دهه ۱۸۸۰ ارائه کردند.
همزمان، رقصنده هایی چون ایزادورا دانکن، مود آلن و لویی فولر پیشگام ایجاد شکل های جدید و تمریناتی که رقص آزاد یا زیباشناختی برای اجرا نامیده می شود، شدند. این رقصنده ها دایره بسته پیرامون باله چون حرکات محدود مناسب برای باله را نادیده گرفتند و از پوشیدن کرست و کفش باله، برای رسیدن به آزادی بیشتری در حرکات شان، سر باززدند. امیل راس، که همان زمان در مورد ظهور این شکل هنری نوشته می گوید:
موسیقی و حرکات بدنی موزون، خواهران دوقلوی هنر هستند که باهم به وجود می آیند. . . امروزه در کارهای هنری ایزادورا دانکن، مود آلن و دیگران، استفاده از شکلی از رقصیدن را می بینیم که تلاش می کند در حرکت، آن چه را استاد موسیقی در ترکیب بندی تفسیری خود بیان می کند، به تصویر درآورد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففهم ساده از تاریخ رقص مدرن، عموماً به این اشتباه منجر می شود که این شکل هنری، ردیه یا شورشی علیه باله کلاسیک بوده است. بررسی عمیق تر در بستر ظهور رقص مدرن نشان می دهد که از اوایل دهه ۱۸۸۰، طیف وسیعی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی در آمریکا و اروپا اتفاق افتاد که منجر به تغییرات فوق العاده ای در جهان رقص شد.
در آمریکا، افزایش صنعتی شدن، ظهور طبقه متوسط ( که درآمد کافی و وقت آزاد داشت ) و نادیده گرفتن بنیان های اجتماعی عصر ویکتوریا، در کنار تغییرات گسترده دیگر، منجر به توجه تازه ای به سلامتی و آماده سازی جسمانی شد. در این فضا بود که «رقص تازه» ای ظهور کرد که همان قدر که از نارضایتی از باله سرچشمه می گرفت، ریشه در تغییر در بنیان های اجتماعی داشت. در همین زمان، قهرمانان تربیت بدنی به هموار شدن مسیر رقص مدرن کمک کردند و تمرینات ژیمناستیک، به شکل نقطه آغازی تکنیکی، به زنان جوانی که مشتاق رقصیدن بودند، یاری رساند. همین طور کالج های زنان، کورس های رقص زیباشناسانه را در اواخر دهه ۱۸۸۰ ارائه کردند.
همزمان، رقصنده هایی چون ایزادورا دانکن، مود آلن و لویی فولر پیشگام ایجاد شکل های جدید و تمریناتی که رقص آزاد یا زیباشناختی برای اجرا نامیده می شود، شدند. این رقصنده ها دایره بسته پیرامون باله چون حرکات محدود مناسب برای باله را نادیده گرفتند و از پوشیدن کرست و کفش باله، برای رسیدن به آزادی بیشتری در حرکات شان، سر باززدند. امیل راس، که همان زمان در مورد ظهور این شکل هنری نوشته می گوید:
موسیقی و حرکات بدنی موزون، خواهران دوقلوی هنر هستند که باهم به وجود می آیند. . . امروزه در کارهای هنری ایزادورا دانکن، مود آلن و دیگران، استفاده از شکلی از رقصیدن را می بینیم که تلاش می کند در حرکت، آن چه را استاد موسیقی در ترکیب بندی تفسیری خود بیان می کند، به تصویر درآورد.
wiki: رقص مدرن