فرهنگ اسم ها
معنی: خوش و فراخ
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
کاسه پیدا وندر آن پنهان رغد
طاعمش داند کز آن چه می خورد.
مولوی.
رغد. [ رَ ] ( ع ص ) رَغَد. رجوع به رَغَد شود.
رغد. [ رَ ] ( ع اِمص ) فراخی. ( دهار ). رفاه. رفاهت. فراخ زیستی. فراوانی. خصب. ( یادداشت مؤلف ). || ایمنی.( دهار ). رجوع به رَغد و رَغَد در معنی مصدری شود.
رغد.[ رَ ] ( ع مص ) یا رَغَد. فراخ شدن زندگانی و نرم و راحت گردیدن آن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بسیارنعمت شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر اللغه زوزنی ). فراخ نعمت شدن. ( دهار ). فراخ عیش شدن. ( ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52 ) ( دهار ). فراخی عیش. ( دهار ).
رغد. [ رَ غ َ] ( ع مص ) رَغد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رَغد شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) غذای مطبوع.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۳(بار)
«رَغَد» (بر وزن صمد) به معنای فراوان، گسترده و گوارا است.
(مثل فرس) وسعت عیش (مجمع) «رغد عیشه رغداً: طاب و اتسع» (اقرب) و خلاصه رغد فراوانی وسائل عیش و پاکیزگی و دلچسب بودن آن است ای آدم تو و زوجه ات در این باغ ساکن باشید و از آن به طور فراوان هر جا که خواستید بخورید. این کلمه در قرآن سه بار آمده است. بقره:35و58. نحل:112. در نهج البلاغه خطبه اول آمده ثُمَّ اَسْکَنَ سُبْحانَهُ آدَمَ داراً اِرْغَدَفیها عَیْشَهُ».
«رَغَد» (بر وزن صمد) به معنای فراوان، گسترده و گوارا است.
(مثل فرس) وسعت عیش (مجمع) «رغد عیشه رغداً: طاب و اتسع» (اقرب) و خلاصه رغد فراوانی وسائل عیش و پاکیزگی و دلچسب بودن آن است ای آدم تو و زوجه ات در این باغ ساکن باشید و از آن به طور فراوان هر جا که خواستید بخورید. این کلمه در قرآن سه بار آمده است. بقره:35و58. نحل:112. در نهج البلاغه خطبه اول آمده ثُمَّ اَسْکَنَ سُبْحانَهُ آدَمَ داراً اِرْغَدَفیها عَیْشَهُ».
wikialkb: ریشه_رغد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید