[ویکی فقه] سردار رضا فاخر حکمت، از شخصیت های سرشناس و از خانواده های معتبر فارس بود. او در سمت های مختلف در ایران منصوب شد، از آن جمله حکومت گرگان و یزد و کرمان و استانداری کرمان و بلوچستان، نخست وزیر و ریاست قوه مقننه و ریاست مجلس در دوره های مختلف مجلس شورای ملی.
سردار رضا فاخر حکمت، فرزند حسام الدین، مشاور الدوله شیرازی به سال ۱۲۷۲ه. ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علمیه که به ریاست مخبرالسلطنه هدایت و نظامت ناظم العلوم اداره می شد، طی کرد. وی صرف و نحو عربی و ادبیات فارسی را آموخت. سپس در سال ۱۳۳۲ به اتفاق پدر، به شیراز رفت و دستیار پدر شد. پس از، درگذشت پدر به کار ملکداری در املاک وسیعی که پدرش به جای گذاشته بود، پرداخت و با دختر سید علی خان مهندس الدوله ازدواج کرد. وی از جوانی به کار سیاست، ابراز علاقه کرد و مدتی لقب فاخرالسلطنه به او داده شد. که بعدا به (سردار فاخر) ملقب گردید. از شخصیت های سرشناس و از خانواده های معتبر فارس بود که هنگام والیگری فرمانفر در فارس به علت مخالفت با دخالت انگلیس ها در آن منطقه دستور بازداشتش صادر شد و به منطقه بختیاری ها گریخت. با قرداد ۱۹۱۹، دولت وثوق الدوله مخالفت کرد و مدتی به اروپا سفر کرد و در مراجعت، «مشیرالدوله» (نخست وزیر) به او ماموریت داد که با میرزا کوچک خان جنگلی مذاکره کند تا به واقعه جنگل خاتمه دهد. سردار فاخر به مذاکره با میرزا کوچک خان پرداخت و گزارش داد که از او قول گرفته، از همکاری با بلشویک ها خودداری کند.پس از تشکیل کمیته ی دمکرات، در شیراز به آن کمیته پیوست و از موسسین حزب دموکرات در شیراز شد. وی مدتی والی فارس بود و در دوره های چهارم و پنجم از آباده به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در مجلس موسسان اول، نیز به نمایندگی آباده شرکت جست. پس از پایان دوره مجلس پنجم چندی به اروپا سفر کرد. در دوره هفتم از شیراز، و دوره هشتم، از آباده به نمایندگی برگزیده شد. در این دروه بین او و «تیمور تاش» وزیر مقتدر دربار اختلاف افتاد. از این رو تیمورتاش، از انتخاب او در دوره نهم جلوگیری کرد و سردار فاخر، بار دیگر قریب به یک سال عازم اروپا گردید.
حکومت گرگان و یزد و کرمان
وی در تابستان سال ۱۳۱۳ به حکومت گرگان منصوب شد. در توسعه و آبادی شهر گرگان، در حد توانایی خود قدم هایی برداشت. مخصوصا در پاییز هر سال، رضاشاه برای مسابقات اسب دوانی به گرگان می رفت و انتظار داشت، شهر نسبت به سال قبل معمورتر و آبادتر شده باشد. در سال ۱۳۱۴ حکمت از فرمانداری گرگان کناره گیری کرد و از آن جا عازم عتبات شد. هنوز در سفر عتبات بود، که فرمان حکومت یزد از طرف دولت، به وسیله «مدبر الدوله سمیعی» وزیر مختار ایران در بغداد به او ابلاغ شد و به ایران بازگشت. تمام سال ۱۳۱۵ را در یزد به سر برد. مسئله تغییر لباس و نهضت بانوان که در شهرهای مذهبی حوادثی تاسف آور همراه داشت و هنوز در یزد در مرحله اجرا بود؛ با حسن تدبیر او با آرامش برگزار شد. اقداماتی هم برای خیابان کشی و شهرسازی یزد در حکومت وی به عمل آمد؛ اما سردار فاخر پس از دو سال اقامت در یزد به تنگ آمد و از این مقام مستعفی شده عازم تهران گردید و به انتظار شغل جدید، سال ها خانه نشین بود. تا سرانجام «علی اصغرحکمت» وزیر وقت کشور، به دکتر «متین دفتری» نخست وزیر متوسل گردید و او نیز نزد شاه شفاعت کرد، تا فرمانداری کرمان را به او سپردند.
ریاست آمار و نمایندگی مجلس
در سال ۱۳۲۲ به ریاست کل آمار و ثبت احوال منصوب شد و پس از چند ماه به وکالت دوره چهاردهم مجلس از شیراز انتخاب گردید. وی از همان آغاز که وارد مجلس شد در صف نمایندگان موثر مجلس قرار گرفت و از جمله منفردین، و طرف اعتماد وکلای پارلمان بود و در ابسترکسیونی که به رهبری دکتر مصدق بر ضد اکثریت و دولت صدرالاشرف انجام گرفت، شرکت داشت. در این دوره حکمت توانست، حیثیت سیاسی و قدرتی برای خود کسب کند. حزبی به نام «سوسیالیست» با همکاری «سید محمدصادق طباطبایی» و «سهام السلطان بیات» و دیگر دولت مردان، آن روز به وجود آورد. وقتی در ۱۳۲۵ «قوام السلطنه» بنیاد حزب دولتی «دموکرات ایران» را ریخت، و ظاهرا حزبی در مقابل حزب «دموکرات آذربایجان» به وجود آورد. سردار فاخر، از ارکان و بنیانگذران حزب مزبور بود و در تمام موارد از یاری و کمک قوام مضایقه نکرده، قدما و حکما او را مساعدت می کرد.
نخستین هشدارباش
...
سردار رضا فاخر حکمت، فرزند حسام الدین، مشاور الدوله شیرازی به سال ۱۲۷۲ه. ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علمیه که به ریاست مخبرالسلطنه هدایت و نظامت ناظم العلوم اداره می شد، طی کرد. وی صرف و نحو عربی و ادبیات فارسی را آموخت. سپس در سال ۱۳۳۲ به اتفاق پدر، به شیراز رفت و دستیار پدر شد. پس از، درگذشت پدر به کار ملکداری در املاک وسیعی که پدرش به جای گذاشته بود، پرداخت و با دختر سید علی خان مهندس الدوله ازدواج کرد. وی از جوانی به کار سیاست، ابراز علاقه کرد و مدتی لقب فاخرالسلطنه به او داده شد. که بعدا به (سردار فاخر) ملقب گردید. از شخصیت های سرشناس و از خانواده های معتبر فارس بود که هنگام والیگری فرمانفر در فارس به علت مخالفت با دخالت انگلیس ها در آن منطقه دستور بازداشتش صادر شد و به منطقه بختیاری ها گریخت. با قرداد ۱۹۱۹، دولت وثوق الدوله مخالفت کرد و مدتی به اروپا سفر کرد و در مراجعت، «مشیرالدوله» (نخست وزیر) به او ماموریت داد که با میرزا کوچک خان جنگلی مذاکره کند تا به واقعه جنگل خاتمه دهد. سردار فاخر به مذاکره با میرزا کوچک خان پرداخت و گزارش داد که از او قول گرفته، از همکاری با بلشویک ها خودداری کند.پس از تشکیل کمیته ی دمکرات، در شیراز به آن کمیته پیوست و از موسسین حزب دموکرات در شیراز شد. وی مدتی والی فارس بود و در دوره های چهارم و پنجم از آباده به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در مجلس موسسان اول، نیز به نمایندگی آباده شرکت جست. پس از پایان دوره مجلس پنجم چندی به اروپا سفر کرد. در دوره هفتم از شیراز، و دوره هشتم، از آباده به نمایندگی برگزیده شد. در این دروه بین او و «تیمور تاش» وزیر مقتدر دربار اختلاف افتاد. از این رو تیمورتاش، از انتخاب او در دوره نهم جلوگیری کرد و سردار فاخر، بار دیگر قریب به یک سال عازم اروپا گردید.
حکومت گرگان و یزد و کرمان
وی در تابستان سال ۱۳۱۳ به حکومت گرگان منصوب شد. در توسعه و آبادی شهر گرگان، در حد توانایی خود قدم هایی برداشت. مخصوصا در پاییز هر سال، رضاشاه برای مسابقات اسب دوانی به گرگان می رفت و انتظار داشت، شهر نسبت به سال قبل معمورتر و آبادتر شده باشد. در سال ۱۳۱۴ حکمت از فرمانداری گرگان کناره گیری کرد و از آن جا عازم عتبات شد. هنوز در سفر عتبات بود، که فرمان حکومت یزد از طرف دولت، به وسیله «مدبر الدوله سمیعی» وزیر مختار ایران در بغداد به او ابلاغ شد و به ایران بازگشت. تمام سال ۱۳۱۵ را در یزد به سر برد. مسئله تغییر لباس و نهضت بانوان که در شهرهای مذهبی حوادثی تاسف آور همراه داشت و هنوز در یزد در مرحله اجرا بود؛ با حسن تدبیر او با آرامش برگزار شد. اقداماتی هم برای خیابان کشی و شهرسازی یزد در حکومت وی به عمل آمد؛ اما سردار فاخر پس از دو سال اقامت در یزد به تنگ آمد و از این مقام مستعفی شده عازم تهران گردید و به انتظار شغل جدید، سال ها خانه نشین بود. تا سرانجام «علی اصغرحکمت» وزیر وقت کشور، به دکتر «متین دفتری» نخست وزیر متوسل گردید و او نیز نزد شاه شفاعت کرد، تا فرمانداری کرمان را به او سپردند.
ریاست آمار و نمایندگی مجلس
در سال ۱۳۲۲ به ریاست کل آمار و ثبت احوال منصوب شد و پس از چند ماه به وکالت دوره چهاردهم مجلس از شیراز انتخاب گردید. وی از همان آغاز که وارد مجلس شد در صف نمایندگان موثر مجلس قرار گرفت و از جمله منفردین، و طرف اعتماد وکلای پارلمان بود و در ابسترکسیونی که به رهبری دکتر مصدق بر ضد اکثریت و دولت صدرالاشرف انجام گرفت، شرکت داشت. در این دوره حکمت توانست، حیثیت سیاسی و قدرتی برای خود کسب کند. حزبی به نام «سوسیالیست» با همکاری «سید محمدصادق طباطبایی» و «سهام السلطان بیات» و دیگر دولت مردان، آن روز به وجود آورد. وقتی در ۱۳۲۵ «قوام السلطنه» بنیاد حزب دولتی «دموکرات ایران» را ریخت، و ظاهرا حزبی در مقابل حزب «دموکرات آذربایجان» به وجود آورد. سردار فاخر، از ارکان و بنیانگذران حزب مزبور بود و در تمام موارد از یاری و کمک قوام مضایقه نکرده، قدما و حکما او را مساعدت می کرد.
نخستین هشدارباش
...
wikifeqh: رضا_فاخر_حکمت