ردیه

لغت نامه دهخدا

( ردیة ) ردیة. [ رِدْ ی َ ]( ع اِمص ) نوعی از برافکندن چادر. گفته میشود: هو حَسَن الردیة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

ردیة. [ رَ ی َ ] ( ع ص )مؤنث رَدی ( رَد ). ( از منتهی الارب ). امراءة ردیة؛ زن هالک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رَدی و رَد شود.

ردیة.[ رَ دی ی َ ] ( ع ص ) رَدیئة. مؤنث رَدی ( رَدی ). خبیثة. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

امراه ردیه زن هالک یا خبیثه

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] ردّیه. نوشته هایی را که در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می خوانند. ردّیه نویسی علمی و فلسفی از پیش از اسلام رایج بوده و به بسیاری از آنها در الفهرست ابن ندیم (380 ق.) اشاره شده است.
احتجاجِ حضرت امام علی علیه السلام با معاویه که ایشان و پیروانشان را، طی نامه ای به قتل عثمان (35 ق.) متّهم کرده بود، جزو نخستین ردّیه های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (41-132 ق) می رسد. اما بیشترین سهم ردّیه نویسی مربوط به روزگار معتزلیان (از میانه سده 2 ق. به بعد) است.
مسلمانان پس از آن که دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته رفته این گونه پاسخگویی و ردّیه نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یکی از بهترین نمونه های ردّیه نویسی در میان مسلمانان الشافی فی الامامه و ابطال حجج العامه نوشته شریف مرتضی (355-436 ق.) است که آن را در ردّالمغنی فی الامامه قاضی عبدالجباربن احمد معتزلی (359-415 ق.) نوشته است.
مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه ای که از سوی متفکران مطرح می گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می شد به بحث و گفتگو می پرداختند و به ردّ و قبول آن می اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند که آرای یکدیگر را محک می زدند بلکه به نقد و بررسی آرای خوارج، معتزله، زیدیه، اشاعره، شیعیان، سُنّیان و مکاتب گوناگون فقهی مانند اخباریان، اصولیان، اصحاب تناسخ، زنادقه، اهل منطق، اهل قیاس، جبری باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، کرامیان و فرقه ها و نحله های دیگر نیز می پرداختند.
از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه نویسی اسلامی ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین های اسلامی بود که موجب گردید مسیحیان و مسلمانان کتاب هایی در ردّ آیین یکدیگر بنویسند که آیینه حق نما به فارسی از فرانسواگزاویه (912-960 ق.) در ردّ اسلام و مصقل صفا به فارسی (1044 ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.
در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه هایی بر باورهای یکدیگر می نوشتند که مشهورترین آنها تحفه اثنی عشریه به فارسی (1215 ق.) و وسیله النجاه از عبدالعزیز دهلوی (1114-1176 ق.) در ردّ مذهب شیعه است.

[ویکی اهل البیت] نوشته هایی را که در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می خوانند. ردّیه نویسی علمی و فلسفی از پیش از اسلام رایج بوده و به بسیاری از آنها در الفهرست ابن ندیم (380 ق.) اشاره شده است.
احتجاجِ حضرت امام علی علیه السلام با معاویه که ایشان و پیروانشان را، طی نامه ای به قتل عثمان (35 ق.) متّهم کرده بود، جزو نخستین ردّیه های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (41-132 ق) می رسد. اما بیشترین سهم ردّیه نویسی مربوط به روزگار معتزلیان (از میانه سده 2 ق. به بعد) است.
مسلمانان پس از آن که دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته رفته این گونه پاسخگویی و ردّیه نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یکی از بهترین نمونه های ردّیه نویسی در میان مسلمانان الشافی فی الامامه و ابطال حجج العامه نوشته شریف مرتضی (355-436 ق.) است که آن را در ردّالمغنی فی الامامه قاضی عبدالجباربن احمد معتزلی (359-415 ق.) نوشته است.
مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه ای که از سوی متفکران مطرح می گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می شد به بحث و گفتگو می پرداختند و به ردّ و قبول آن می اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند که آرای یکدیگر را محک می زدند بلکه به نقد و بررسی آرای خوارج، معتزله، زیدیه، اشاعره، شیعیان، سُنّیان و مکاتب گوناگون فقهی مانند اخباریان، اصولیان، اصحاب تناسخ، زنادقه، اهل منطق، اهل قیاس، جبری باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، کرامیان و فرقه ها و نحله های دیگر نیز می پرداختند.
از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه نویسی اسلامی ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین های اسلامی بود که موجب گردید مسیحیان و مسلمانان کتاب هایی در ردّ آیین یکدیگر بنویسند که آیینه حق نما به فارسی از فرانسواگزاویه (912-960 ق.) در ردّ اسلام و مصقل صفا به فارسی (1044 ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.
در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه هایی بر باورهای یکدیگر می نوشتند که مشهورترین آنها تحفه اثنی عشریه به فارسی (1215 ق.) و وسیله النجاه از عبدالعزیز دهلوی (1114-1176 ق.) در ردّ مذهب شیعه است.
از مهم ترین کتاب های ردّیه عربی مخاریق الانبیا از ابوبکر محمدبن زکریای رازی (251-313 ق.) در انکار ضرورت وجود نبوت و اعلام النبوه از ابوحاتم رازی (322 ق.) در ردّ نظریات ابوبکر رازی است.
ابطال احکام نجوم از فارابی (260؟-339 ق.)؛ برخی رسایل ابوریحان بیرونی (362-440 ق.) در ردّ نظریات ارسطو و ابن سینا؛ تفسیر تبیان از شیخ ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (385-460 ق.) در ردّ اشاعره؛ تهافت الفلاسفه از امام محمد غزالی (450-505 ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ تهافت التهافت از ابن رشد (520-595 ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و تلبیس ابلیس از ابوالفرج ابن جوزی (سده ششم هجری) در ردّ فرقه های مختلف از دیگر ردّیه هاست.

دانشنامه آزاد فارسی

رَدّیه
نوشته هایی که در ردّ و ابطال نظریۀ علمی، فلسفی، دینی، یا عرفانی نوشته شده باشد. ردیّه نویسی از پیش از اسلام رواج داشته است. نخستین ردیّه ها بر کتاب ها و نظریه های علمای زردشتی، یهودی، مسیحی، و یونانی بود. با به وجود آمدن مذاهب و فِرَق مختلف اسلامی بحث و مناظره و تألیف ردّیه ها بین علما و فلاسفۀ اسلامی متداول شد. بیشترین ردیّه نویسی در عهد معتزله (از نیمۀ قرن ۲ق) بوده است. گاه پیش می آمد که عالِمی بر ردیّه ای که بر اثرش نوشته شده بود پاسخی می داد که در واقع، ردّی بر ردیّه بود. همچنین وقتی عالمی نظریه ای را برای مسلمانان خطرناک می دانست، ممکن بود چندین ردّیه بر آن تألیف کند، از آن جمله است پنج اثر از آثار ابوالقاسم زنجانی که در ردّ اندیشه های علی محمد باب (۱۲۳۵ـ۱۲۶۶ق) نوشته شده اند. پاره ای از حاشیه هایی که بر آثار علمای اسلامی نوشته اند، از نظر محتوا، می توان جزو ردیّه ها به حساب آورد. در تاریخ ادبیات نیز ردّیه نویسی متداول بود، ازجمله ردّیه هایی که طی سال ها بر برهان قاطع نگاشته شد. همچنین برخی شعرا نیز در اشعار خود یکدیگر را ردّ می کردند، مانند قصیدۀ عنصری در ردّ قصیدۀ معروف لامیۀ غضایری.

پیشنهاد کاربران

خبیثه، پلید
نوشته ای انتقادی در ردّ یک نظر/نگاه/دریافت و. . .
refutal

بپرس