راست. ( ص ) مستقیم. بی انحراف. بی اعوجاج. ( ناظم الاطباء ). مقابل کج. ( آنندراج ) ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) : راهی کو راست است بگزین ای دوست دور شو از راه بی کرانه و ترفنج.
رودکی.
منش باید از مرد چون سرو راست اگر برز و بالا ندارد رواست.
ابوشکور.
تیز بودیم و کندگونه شدیم راست بودیم و باشگونه شدیم.
زمین و آسمان بهر تو آراست از این برخاستی با قامت راست.
ناصرخسرو.
هیچ کج هیچ راست نپذیرد راست کژ را براست برگیرد.
سنائی.
گفتم که ایا با تو دلم چون قد تو راست چون زلف تو پشت من اندر غم تو کوز.
سوزنی.
چون نشینم کژ که خورشید امید راست بالای سر استاده ست باز.
خاقانی.
راست بیرون دهم همه کژ خویش گرچه کژ نقش چون نگین باشم.
خاقانی.
آخر این عقلم از تنم روزی چند اگر برود و دستار بر سرم راست نماند و کرته در برم درست نماند بی سر و سامان شوم. ( کتاب المعارف ). خاطر شاه را چو آینه دان همه نقشی در او معاینه دان آنکه تا بود نقش راست شمرد نقش کژ پیش او نشاید برد.
اوحدی.
|| مقابل چپ. ( آنندراج ). یمین. اَیمَن. هر چیزی که طرف چپ باشد. مقابل یسار. ( ناظم الاطباء ) : یکی از نهایت های عرض را راست نام است و دیگری را چپ. ( التفهیم ). چون بنگرد بزرگی بیند بدست چپ چون بنگرد سعادت بیند بدست راست.
فرخی.
گفت در دست راست چه داری گفت عصا. ( قصص الانبیاء ). چو در ره میروی منگر چپ و راست نظر بر خویش کن کین سخت زیباست.
ناصرخسرو.
طلایه بر سپه روز کرد لشکر شب ز راست فرقد و شعری ز چپ سهیل یمن.
مسعودسعد.
خون روان شد همچو سیل از چپ و راست کوه کوه اندر هوا زین گرد خاست.
مولوی.
معتقدان و دوستان از چپ و راست منتظر کبر رها نمیکند کز پس و پیش بنگری.
سعدی.
او را گفتند چرا زینت همه بچپ دادی و فضیلت راست راست گفت راست را زینت راستی تمام است. ( گلستان ). || صدق ، مقابل دروغ. مقابل نادرست. درست : بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
مقابل چپ، سخن درست وبرحق، ضددروغ، تمام، کامل ۱ - ( اسم ) یمین مقابل چپ یسار . ۲ - ( صفت ) آنچه در طرف راست است جانب راست . یا دست راست . ۱ - دستی که در جانب راست بدن قرار دارد . ۲ - سمت راست مقابل دست چپ . ۳ - خط مستقیم مقابل منحنی و منکسر کج : خط راست . ۴ - بی انحراف مستقیم غیر مستقیم کج : حرکت راست راه راست . ۵ - سلیم سالم : طبع راست قریحه راست ۶ - صحیح درست : [[ و آنچه آوردم حق است و راست ]] ( کشف الاسرار ۵۲۵ : ۲ ) . یا راه راست صراط مستقیم . ۷ - صادق حقیقی مقابل دروغی سخن راست گقته راست . ۸ - ( اسم ) صدق صواب مقابل کذب : [[ دوستان از راست میرنجد نگارم چون کنم ]] ( حافظ ۲۴٠ ) . یا راه راست راست کاملا راست و درست . ۹ - ( صفت ) برابر یکسان : [[ که یارد داشت با او خویشتن راست ? ]] ( دقیقی لغت فرس ۱٠ . ) ۲۵۳ - متساوی : [[ هر برجی را به پنج پاره تقسیم کردند بر قسمتی نه راست ]] . ۱۱ - هموار [[ ز بس خواری شده با خاک ره راست ]] ( خسرو و شیرین ۱۲ . ) ۷۳ - معتدل ۱۳ - قایم . یا راست ستون استوانه . ۱۴ - عینا : [[ پدرم آمد و خون لهراسب خواست مرا همچنان داستانست راست ]] . ۱۵ - ( صفت ) آنکه طرفدار دولت است موافق بورژوازی یا سرمایه داری . ۱۶ - ( اسم ) آهنگی است از موسیقی قدیم : پرده راست . یا به راست راست فرمانی است در نظام سربازان پس از شنیدن این فرمان به راست میگردند بدین نحو که نخست پای راست را بیک زاویه قایمه ( ۹٠ درجه ) براست خود بر میگردانند و سپس پای چپ را بدان ملحق میسازند مقابل بچپ چپ .
فرهنگ معین
[ په . ] ۱ - (ص . ) بی انحراف ، مستقیم . ۲ - سالم ، بی عیب . ۳ - صواب ، درست . ۴ - (ق . ) درست ، دقیقاً. ۵ - (اِ. )مقابل چپ . ۶ - (اِ. ) اصطلاحی است سیاسی که به افراد محافظه کار مخالف با هرگونه دگرگونی و تحولات انقلابی اطلاق می شود این اصطلاح ب رگرفته از ا پنجگاه (پَ )(اِمر. )یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است و آن از لحاظ مقام با ماهور اختلافی ندارد. معمولاً راست پنجگاه را در تار در مایة «وفا» و در ویولن در مایة «سل » یا «لا» می نوازند.
فرهنگ عمید
۱. [مقابلِ کج] بی پیچ وخم، مستقیم: خط راست. ۲. [مقابلِ دروغ] آنچه درست و برحق باشد. ۳. دارای رفتار درست: آدم راست و درست. ۴. (سیاسی ) [مجاز] محافظه کار، راستگرا. ۵. [مقابلِ چپ] ویژگی جهتی که در صورت ایستادن رو به شمال، در مشرق، و در صورت ایستادن رو به جنوب، در مغرب قرار دارد. ۶. واقع در طرف راست: مغازه های سمت راست خیابان. ۷. (اسم ) (موسیقی ) در ردیف های آوازی، گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه. ۸. (قید ) [قدیمی] عیناً، درست، به عینه: ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر / راست چون عارض گلبوی عرق کردۀ یار (سعدی۲: ۶۴۶ ). ۹. [قدیمی] برابر، یکسان، یک اندازه. ۱۰. [قدیمی] درست. ۱۱. [قدیمی] کامل. ۱۲. (قید ) [قدیمی] بادقت: به هر جزوی ز خاک ار بنگری راست / هزاران آدم اندر وی هویداست (شبستری: ۸۹ ). * راست آمدن: (مصدر لازم ) [قدیمی] ۱. سازگار شدن، هماهنگی یافتن، جور درآمدن: مستوری و عاشقی به هم ناید راست / گر پرده نخواهی که درَد، دیده بدوز (سعدی۲: ۷۲۶ ). ۲. درست درآمدن، تحقق یافتن. ۳. نظم و ترتیب یافتن، دارای سر و سامان شدن. ۴. به اندازه درآمدن، مطابق شدن. ۵. به صلاح بودن، درست بودن. * راست آوردن: (مصدر متعدی ) راست کردن، درست کردن، روبه راه کردن، سروسامان دادن. * راست داشتن: (مصدر متعدی ) [قدیمی] ۱. راست دانستن، راست پنداشتن. ۲. باور کردن سخن کسی. ۳. راست کردن. ۴. نظم وترتیب دادن، سروسامان دادن. ۵. برابر ساختن. * راست ساختن: (مصدر متعدی ) [قدیمی] راست کردن، از کجی در آوردن. آماده ساختن. * راست شدن: (مصدر لازم ) ۱. راست گردیدن، راست گشتن. ۲. برپاخاستن، ایستادن، برخاستن. ۳. [مقابلِ کج شدن و خم شدن] از کجی درآمدن. ۴. حقیقت پیدا کردن، به حقیقت پیوستن، مطابق درآمدن. ۵. درست درآمدن. ۶. مرتب شدن. ۷. [قدیمی] سازگار شدن، درست شدن، روبه راه شدن. * راست شمردن: (مصدر متعدی ) راست انگاشتن، راست پنداشتن، راست و درست دانستن، باور کردن. * راست کردن: (مصدر متعدی ) ۱. [مقابلِ کج کردن و خم کردن] از کجی و پیچیدگی درآوردن. ۲. برپاکردن، برپاداشتن. ۳. درست کردن. ۴. استوار ساختن. ۵. [قدیمی] آماده کردن، مهیا ساختن، ترتیب دادن. * راست گفتن: (مصدر لازم ) [مقابلِ دروغ گفتن] سخن درست گفتن، حقیقت گفتن. * راست وریس: [عامیانه] ترتیب کاری را دادن، عیب ونقص چیزی را برطرف ساختن، جور کردن، روبه راه ساختن.
واژه نامه بختیاریکا
درست؛ صاف سو؛ جهت؛ طرف. مثلاً ز کُ راست یعنی کدوم طرف چُک چَمراست راستِکوی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] واژه راست در معانی مختلفی بکار رفته از جمله دروغ و... که بنابه معنای مستعمل در آن احکام خاص خود را دارد . راست: مقابل چپ، کج و دروغ است. راست در فقه از احکام آن به معنای نخست در بابهای طهارت، صلات، حج، نکاح، اطعمه و اشربه، حدود و دیات سخن گفته اند. احکام راست ...
راست (بازی ویدئویی). راست ( انگلیسی: Rust ) بازی ویدیویی در سبک بقا و یک یا چندنفره است. استودیو فیس پانچ این بازی را در فوریه۲۰۱۸ برای مایکروسافت ویندوز و مک او اس منتشر کرد. بازی در حالی شروع می شود که سال های پیشین جنگ هسته ای رخ داده و همه خانه ها نابود شده اند، اما جنگ پایان یافته، دشت ها سرسبز شده اند و گیاهان و حیوانات مانند گذشته حیات خود را دوباره آغاز کرده اند. بازیکن در ابتدا یک تکه سنگ و مشعل دارد. او باید به کمک تکه سنگ، چوب و منابع معدنی جمع کند. سپس با استفاده از آن ها تبر، نیزه و تیر و کمان و… بسازد. با استفاده از تیر و کمان می تواند شکار کند، از گوشت و پوست حیوانات غذا و لباس تهیه کند و به بقای خویش ادامه دهد خانه بسازید و به جنگ با بازیکنان بپردازید و خانه بازیکنان را تخریب کنید و وسایل از خانه اش بدزدید وسایل جمع کنید و با دشمنان خود بازی نیز بجنگید. کارگو: کشتی ای است که دارای لوت های بسیار کارآمد است و تمام بازیکنان به دنبالش هستند اویل ریگ ( دکل نفت ) : دارای لوت خوبی است ولی نیاز به وسایل درمانی زیاد و یار دارد زیرا از کارگو بات های زیاد تری دارد. در طی دو هفته اول انتشار نسخه آلفای راست بیش از ۱۵۰، ۰۰۰ نسخه فروخته شد. فروش راست تنها پس از دو ماه به یک میلیون نسخه رسید در پایان سال ۲۰۱۵، سه میلیون نسخه فروخته شد و تا مارس۲۰۱۷ این بازی بیش از ۵٫۲ میلیون فروخته است، [ نیازمند منبع] ژانویه ۲۰۲۲ استودیو فیس پانچ در جریان جمع بندی عملکرد خود در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که این بازی بیش از ۱۲ میلیون نسخه فروش داشته است.
راست (زبان برنامه نویسی). راست ( به انگلیسی: Rust ) یک زبان برنامه نویسی ترجمه شده، عام منظوره و چند الگویی است که توسط تحقیقات موزیلا توسعه یافته است. [ ۳] این زبان طراحی شده است تا یک زبان مطمئن، همسو و عملی باشد[ ۴] [ ۵] که مدل های تابعی خالص، امری - رویه ای و شی گرا را پشتیبانی می کند. زبان از یک پروژهٔ شخصی توسط توسعه دهندهٔ Graydon Hoare به وجود آمد، که او کار بر روی آن را در سال ۲۰۰۶ آغاز کرد؛ کارفرمای او موزیلا، در سال ۲۰۰۹ درگیر این پروژه شد[ ۶] و رسماً آن را برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ پرده برداری کرد. [ ۷] در همان سال، کار از کامپایلرهای اولیه ( نوشته شده در OCaml ) خود را به کامپایلر خود میزبان نوشته شده در Rust تغییر داد. [ ۸] چیزی که به عنوان rustc شناخته شد، با موفقیت خود را در سال ۲۰۱۱ کامپایل کرد. [ ۹] کامپایلر خود میزبان از LLVM به عنوان backend استفاده می کند. اولین نسخه از کامپایلر Rust، که آلفا نام گذاری شد در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر شد. [ ۱۰] نسخه فعلی ( نسخه ۰٫۸ ) ، در سپتامبر ۲۰۱۳ منتشر شده است. [ ۱۱] Rust به طور کامل در بازخورد باز و همکاری و کمک از جامعه توسعه یافته است. طراحی این زبان از طریق تجربه حاصل از نوشتن موتور چیدمان Servo اصلاح شده و Rust خودش را کامپایل کرده است. [ ۱۲] اگر چه توسعه آن با حمایت مالی موزیلا و سامسونگ بوده است، اما یک پروژهٔ اجتماعی است. بخش بزرگی از تصدیقات نسخهٔ فعلی از اعضای جامعه می باشد. [ ۱۳] هدف Rust این است که یک زبان خوب برای ایجاد مجموعهٔ بزرگی از مشتری ها و سرور برنامه هایی که بر روی اینترنت اجرا می شوند باشد. [ ۱۴] این امر زبان را به یکی از ویژگی های مجموعه با تأکید بر ایمنی، کنترل از طرح حافظه و همزمانی هدایت می کند. اگر عملکرد زبان تنها عامل مورد توجه باشد، عملکرد قابل اطمینان بودن کد همان طور که انتظار می رود آن را کندتر از ++C می کند اما پیشگیری های از پیش تعریف شده در Rust با احتساب اقدامات محتاطانه ای که زبان ++C به طور دستی انجام می دهد، از نظر سرعت برابری می کند ( و یا حتی سریعتر است ) [ ۱۵] نحو زبان Rust مشابه C و ++C است؛ با بلاک هایی از کد که بین آکولادها محدود شده است و کلمات کلیدی کنترل جریان مانند while , do , else , if و for. البته تمام کلمات کلیدی C و ++C وجود ندارد اما به هر حال دیگران ( مانند تطابق واژه کلیدی برای انشعاب چند جهت ) برای برنامه نویسانی که از این زبان ها می آیند کمتر آشنا خواهد بود. با وجود شباهت نحوی، Rust از نظر معنایی با C و ++C متفاوت است.
پاسخ به این ادعاها نیازمند تفکیک دقیق موضوعات و بررسی آن ها با تکیه بر منابع زبان شناسی تاریخی، ریشه شناسی تطبیقی، و پژوهش های معتبر در زبان های هندواروپایی، ترکی، و سامی ( عربی ) است. در ادامه بخش بندی کرده ام تا به هر بخش پاسخ مستند بدهم: ... [مشاهده متن کامل]
- - - ❌ ادعای ۱: واژه �راس� در ترکی و عربی یکی است و در فارسی هم استفاده می شود ✅ پاسخ: راس ( رأس ) در عربی به معنای �سر� است و از ریشه ی ثلاثی �ر - أ - س� مشتق شده است. این واژه در قرآن، احادیث و ادبیات عربی کاربرد فراوان دارد. 📚 منبع: Lane’s Arabic - English Lexicon المعجم الوسیط، مادة �رأس� در زبان فارسی �راس� ( به معنای دقیق یا رأس ساعت ) یک وام واژه ی عربی است و از همان �رأس� عربی گرفته شده است. به کارگیری آن در فارسی، چه در زبان رسمی ( �راس ساعت ۵� ) چه در عامیانه، به هیچ وجه ربطی به زبان ترکی ندارد. 📚 منبع: لغت نامه دهخدا، ذیل واژه �راس� فرهنگ معین در زبان ترکی آذری یا ترکی استانبولی واژه ای مستقل به نام �راس� به معنای �دقیق� یا �سر� وجود ندارد. واژگان معادل برای "دقیق" شامل "dəqiq" ( آذری ) یا "tam", "kesin" ( استانبولی ) هستند. - - - ❌ ادعای ۲: فارسی زبانی مشتق از ترکی است، گرامر و ضمایر آن از ترکی گرفته شده ✅ پاسخ: این ادعا کاملاً نادرست و فاقد اعتبار علمی است. زبان فارسی از شاخه ی زبان های ایرانیِ هندواروپایی است و دستور زبان آن، از جمله ضمایر، ساختار جمله، صرف افعال، و واج شناسی، شباهت نزدیکی به دیگر زبان های ایرانی ( مانند کردی، پشتو، بلخی، سغدی، اوستایی، فارسی میانه ) دارد. در مقابل، زبان ترکی از شاخه ی زبان های آلتایی ( یا تورکی ) است که تفاوت بنیادین ساختاری و تاریخی با فارسی دارند. 🔍 تفاوت های بنیادین گرامر ترکی و فارسی: ویژگی زبان فارسی زبان ترکی خانواده زبانی هندواروپایی آلتایی ( تورکی ) ترتیب کلمات SOV SOV تصریف افعال براساس زمان و شخص براساس افزونه های پسوندی ضمایر واژگانی جداگانه ( من، تو، او. . . ) نیز جداگانه، ولی صرف افعال بسیار متفاوت فعل کمکی �بودن، داشتن� و شکل های صرف شده صرف فعل با پسوندهای الزامی 📚 منابع: Windfuhr, Gernot. The Iranian Languages. Routledge, 2009. Johanson, Lars. The Turkic Languages. Routledge, 1998. - - - ❌ ادعای ۳: "راست" و "راستا" در فارسی از ترکی آمده اند و ربطی به واژه های هندواروپایی ندارند ✅ پاسخ: واژه راست ( به معنای مستقیم، درست، بدون کجی ) در فارسی باستان 𐎼𐎠𐎿𐎫 ( rāsta ) و در اوستایی rašta - وجود داشته است. این واژه با واژه های هندواروپایی مانند: لاتین: rectus سانسکریت: ṛju - ( راست، مستقیم ) انگلیسی: right هم ریشه است. 📚 منابع: Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen Watkins, The American Heritage Dictionary of Indo - European Roots بنابراین �راست� واژه ای ایرانی ـ هندواروپایی است و هیچ ارتباطی با زبان ترکی ندارد. تشابهات احتمالی، تصادفی اند یا مربوط به وام گیری های متأخر در دوره ی پهلوی یا صفوی هستند. - - - ❌ ادعای ۴: زبان های اروپایی و ترکی اشتراک دارند ولی فارسی بیگانه است ✅ پاسخ: ساختار زبان های هندواروپایی از جمله فارسی، کردی، پشتو، و حتی زبان های اروپایی مثل آلمانی، فرانسوی و انگلیسی در ریشه ی واژگان بنیادین ( اعداد، اعضای بدن، افعال پایه، ضمایر و غیره ) شباهت فراوانی دارند که حاصل ریشه ی مشترک در زبان نیا - هندواروپایی ( Proto - Indo - European ) است. مثلاً واژه "مادر": زبان واژه فارسی مادر کردی دایک / دا انگلیسی mother لاتین mater سانسکریت mātṛ اوستایی mātar در حالی که زبان ترکی واژه ای کاملاً متفاوت دارد: "ana" یا "anne" 📚 منابع: Beekes, R. S. P. Comparative Indo - European Linguistics Fortson, Benjamin W. Indo - European Language and Culture - - - ❌ ادعای ۵: عدد �هشت� در فارسی جعلی است و ریشه ندارد ✅ پاسخ: واژه ی هشت در فارسی با واژه ی اوستایی ašta و سانسکریت aṣṭa هم ریشه است. در دیگر زبان های هندواروپایی: زبان واژه برای ۸ فارسی هشت اوستایی ašta سانسکریت aṣṭa یونانی oktō لاتین octo انگلیسی eight 📚 منابع: Mallory & Adams. The Oxford Introduction to Proto - Indo - European Buck, Carl Darling. Comparative Dictionary of Indo - European Languages - - - 🔚 جمع بندی ادعاهایی که در متن آمده: نه تنها فاقد پشتوانه علمی هستند، بلکه با شواهد تاریخی، ریشه شناسی تطبیقی، و ساختار زبان شناختی کاملاً در تضادند. همه ی شواهد از این حکایت دارند که: زبان فارسی یک زبان مستقل، تاریخی، و ریشه دار در شاخه ی ایرانی از خانواده هندواروپایی است. زبان ترکی نیز زبان مستقلی از خانواده زبان های تورکی است، و هیچ یک مشتق از دیگری نیست. - - -
یک راس در عربی داریم که بمعنای سر هست, سر مجازی از انسان گرفته تا زمان، یک راس در ترکی داریم که برای مشخص و دقیق بیان کردن چیزی استفاده میشود، برای ساعت، مکان، در زبان عامیانه فارسی هم راس میگن نه راست. ... [مشاهده متن کامل]
با توجه به استفاده مورد نظر از ترکی گرفته شده و ت زاید هست راس عربی هم که هست در فارسی، کلمه راستا هم از راست هست، راست در فارسی معنی جدیدی به خودش گرفته، چیزی که دوستمون گفته رگ و اینا ربطی به راست نداره. هر چیزی که فقط یک ر داشت مرتبط نیست، ترکی بودن گرامر فارسی و مشتق شدندش از ترکی واضح هست
راست واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �rāst � در فارسی میانه می باشد که در فارسی میانه نیز به شکل �rāsta� وجود داشته که با واژه �ṛju� در سانسکریت هم ریشه است . این واژه از ریشه �reg� هندو اروپایی می باشد . ... [مشاهده متن کامل]
واژه های �right � ( راست ) - regulate ( تنظیم کردن ) - rectify ( اصلاح کردن ) - regular ( منظم ) - �erect� ( راست شدن ) - �regal, royal� ( پادشاهی ) - �correct� ( درست کردن ) - �region � ( ناحیه ) - �rectus� ( راست ) - �director� ( هدایت کننده ) - ruler ( خط کش ) - reign ( پادشاهی کردن ) - register ( ثبت کردن ) - rex ( پادشاه ) - raj ( فرمانروایی کردن ) همگی برگرفته از این ریشه می باشند . فردوسی: چو دیدی که ناحق بود رایِ شاه به بیداد، گردد دلِ دستگاه تو با راستی باش و پیمان مدار مبر دل سوی راه کج و نابکار
راست ودر وغ بسیاری از تنهایی های تک و خانواده از درست دریافت نکردن واژگان و دریافت و پنداشتهای آنهاست زیرا درست دریافت ننمودند واژه ها به واکنش واکنش نادرخور وناشایست می انجامد و تک و توک را به تبهای در ... [مشاهده متن کامل]
پندار و گفتار و کردار خود وآیینش می گردد. وبد بهرگی نخستین نمودار آن است. زیرا همگان پنداشتهای واژگان را درست یک دست بجا نمی آورند و به دشمنی پنهان و آشکار همگان می انجامد. ورا ه آن درست یابی در واژگان وزبان خود است. و نادریافته گرایی بیماری درونی وبیرونی را در پی دارد که دشمنی با خود و خلق و خداست.
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
راست نام یکی از مقام های موسیقی است. در موسیقی قدیم ایران، راست جزو مقام های دوازده گانهٔ اصلی بود و بعد از تحول موسیقی ایران از موسیقی مقامی به موسیقی دستگاهی، راست به عنوان یکی از ریشه های دستگاه راست پنج گاه به جا مانده است، اگر چه فواصل این دستگاه با دستگاه ماهور نزدیکی بیشتری دارد و از فواصل مقام راست متفاوت است. از میان دستگاه های موسیقی ایرانی، دستگاه نوا بیشترین نزدیکی را از نظر فواصل با مقام راست دارد. مقام راست در موسیقی سنتی عربی و ترکی نیز به کار گرفته می شود و در تئوری موسیقی عربی نقشی بنیادی داراست. ... [مشاهده متن کامل]
نام «راست» در خسروانی های دوران ساسانیان دیده نمی شود، و اولین اشاره به آن در متون حدود ۴۰۰ سال پس از ساسانیان، به عنوان یکی از پرده های موسیقی صورت گرفته است. با این حال، در برخی از اشعار نام «راست» همراه با نام نکیسا ( موسیقی دان دورهٔ ساسانی که اختراع هفت خسروانی به او نسبت داده می شود ) یا باربد ( موسیقی دان دورهٔ ساسانی ) آمده است که احتمال این که این مقام ریشه در خسروانی ها داشته باشد را مطرح می کند. به عقیدهٔ فرهاد فخرالدینی، این مقام از آن جهت «راست» نامیده می شده که درجات یا نغمه های آن در دو سیم سازی مانند عود ( که با فاصله چهارم درست کوک می شده ) در یک راستا قرار می گرفته اند، یعنی محل انگشتان دست در پرده های دو سیم متناظر بوده است. مقام دیگری که این خاصیت را داشته مقام عشاق بوده است و از همین رو فخرالدینی معتقد است که نام راست در متون جدید ( و از جمله در طبقه بندی دستگاهی به خصوص در دستگاه راست پنجگاه ) در واقع اشاره به مقام عشاق دارد و نه مقام راست. این نظریات در تئوری موسیقی حال حاضر موسیقی ترکی نیز مطرح شده است ( ر. ک § موسیقی ترکی ) . در تقسیم بندی مقامی موسیقی ایرانی، راست یکی از مقام های دوازده گانه اصلی بود. فواصل مقام راست در متون قدیمی به صورت «ط ج ج ط ج ج ط» آمده است که با نت نویسی ابجد به صورت «ا د و ح یا یج یه یح» نمایش داده می شده است. با تبدیل آن به نت نویسی امروزی، مقام راست از نت سل به شکل زیر به دست می آید: فاصلهٔ بین «لا» تا «سی کرن»، «سی کرن» تا «دو»، «ر» تا «می کرن» و «می کرن» تا«فا» برابر با دوم نیم بزرگ است ( تقریباً سه چهارم پرده ) ، و فاصلهٔ بین دیگر نت ها برابر است با دوم بزرگ ( یک پرده ) . به عبارت دیگر، در هر دو دانگ این مقام، فواصل نت ها به صورت «پرده - سه ربع پرده - سه ربع پرده» است.
راست وپاکش:تنقیح مناط. راست و پاکش را بگو:تنقیح مناط کن.
برای ایست را ایستادن رای پایداری را پایدار ماندن . . . رأی ( عربی ) با "رای" هیچ ارتباطی ندارد! به: را دا رای برای for about . . . رجوع کنید
راست ودرست:حقیقت و واقعیت. راست است او موز رادرسته خورد.
گویا می تواند مخفف ( را است ) هم باشد. ( ( ملک راست رای ) ) یعنی: فرمانروا باید حکم کند.
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی این واژه هزار در صد فارسی فقط وفقط بعضی که منبع. درست حسابی دارند می آید درباره واژگان فارسی اگر منبع دارد معتبر نیست می گویند فلان واژه در زبان مال است ولی چیزهای در فارسی است عربی هستند یا ترکی خودشان می دانند منطق شان همین یک مشت آدم غیر منطقی هستند لطفا آبادیس طلب من رو انتشار بدهد کسی این حرف رو می زند مشخص تجزیه طلب است و زد ایرانی و پان است چون پان هاچین آدم های هستند. باز هم می گویم آبادیس خواهشمندم مطلب من انتشار بدهد ... [مشاهده متن کامل]
گرفته شده از کلمه راس ترکی به معنی همسو و در جهت مقابل دید
واژه راست معادل ابجد 661 تعداد حروف 4 تلفظ rāst نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [پهلوی: rāst] مختصات ( پَ ) ( اِمر. ) آواشناسی rAst الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع واژگان مترادف و متضاد فرهنگ فارسی معین
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال] Rust Rust یک زبان برنامه نویسی چند پارادایم است، شبیه به C .
متضاد دروغ
در پارسی باستان به راست می گفتن ạrta که از واژه ی هندو - ایرانی ( ṛt� ) می آید
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت #سعدی
Very good
سیخکی
الفی
۱. درست ۲. عینا ۳. دقیقا ۴. مقابل چپ ۵. سخن درست و صحیح ۶. سالم و کامل
راست: دکتر کزازی در مورد واژه ی " راست" می نویسد : ( ( راست را که در پهلوی با همین ریخت کاربرد داشته است می توان با ریخت های همتایش در زبان های دیگر آریانی ( هند و اروپایی ) سنجید . با right در انگلیسی recht در آلمانی raison در فرانسوی razōn در اسپانیایی ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( ( سرش راست بر شد ، چو سرو بلند؛ به گفتار ، خوب و خرد کارْبند. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 196 )
راست : در پهلوی ریختی دیگر از راه می باشد . زیرا راه در پهلوی راس rās تلفظ می شده است بنابراین راست باواژه های راه و رسیدن همریشه می باشد. . ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 170 ) و بعضی گفته اند :راست با کلمه راد ، راک و رُک و تراست انگلیسی ازیک ریشه می باشد.
راست : [ اصطلاحات مجلسی ] این اصطلاح و همچنین اصطلاح های راستروی، جناح راست و دست راستی که در مقابل اصطلاحات چپروی، جناح چپ و دست چپی قرارمی گیرند برای کسانی به کار می رفت که از نهادهای حکومت پادشاهی در مقابل تعارضات انقلاب فرانسه دفاع می کردند. در قرن نوزدهم اصطلاح راست به معنی پذیرش قدرت و مرجعیت یک نهاد به کار برده شد. ... [مشاهده متن کامل]
در حال حاضر به طور کلی جناح راست به افراد و گروه هایی گفته می شود که طرفدار بقای وضع موجود هستند.
سمت راست ، یمین ، متضاد چپ کاربرد در جمله : 👩🏻🚒👩🏻🚒 چپ و راست لشکر بیاراستند / به جنگ اندرون نامور خواستند ( فردوسی )
راست رَشتَ ( اوستایی ) - راست ( پهلوی )
نوشتارى جهت راست وچپ چینى
مستقیم
راست و ریست کردن ( راس و ریس ) = تمام و کامل کردن کار، برطرف کردن مشکلات موجود
راست :در زبان لری بختیاری باتلفظ راس ras راستن*راسن*::در زبان لری بختیاری به معنی راست می گوید. درست Rasten. rasen راسی::راستیrasi راستون::راستان. دوره ای که دروغ نمی گفتند Rastovn
در زبان لری بختیاری به معنی درست کردن. صاف بودن. برپا کردن. بناکردن. ساختن. درست راستی کردی؛؛درستش کردی ایی ستونو راست نی:؛ این ستون صاف نیست دو تو راست کردوم::دو اتاق بنا کردم ایی گپو راسته؛؛این حرف درسته