دقت های فراعرفی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بی توجهی به مبادی کلامی، مشکلات زیادی در اصول و فقه ایجاد نموده است.
در این نوشتار به بررسی مبادی کلامیِ» اصالت تقدم ابلاغ «و» اصالت متربی «پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که دقت های ادبی و عقلی که عرف عمومی در مقام تخاطب به آن توجه نمی کنند، در مقام استنباط احکام شرعی از متون دینی، هیچ جایگاهی ندارند. بنابراین دقت هایی که بعد از شیخ انصاری (ره) رواج یافته و بنابر آن گاهی حتی از یک روایت ۴ کلمه ای، ۱۸ احتمال استخراج می شود، مورد رضایت شارع نمی باشد.
مقدمه
در میان علمای اصولی متأخر از شیخ انصاری(ره)، رایج شده که برای فهم دقیق آیات و روایات پیش از این که به سیاق متن توجه شود و آیه یا روایت مورد نظر به عنوان یک گزاره در کنار سایر گزاره های دینی دیده شود، ابتدا فقیه باید خودِ متن را بدون توجه به قرائن حالی و مقالی موشکافی نماید و تمام احتمالات بعید و قریب ادبی و عقلی که ممکن است در معنا و مفهوم آن باشد، تبیین کند. سپس به بررسی تک تک احتمالات بپردازد تا احتمال صحیح را از آن به دست آورد.در این نوشتار سعی بر این است که با بررسی چند مبادی کلامی، همچون رابطه بین شارع و مکلف ، و قواعد و ضوابطی که بر آن حاکم است، مذاق شارع را در تبلیغ احکام به دست آوریم و با اثبات» اصل بودن متربی و فهم وی در تبلیغ احکام «، صحیح نبودن این نوع ورود و تمسک به دقت های ظریف عقلی و فلسفی و ادبی را در استنباط احکام ثابت کنیم و تأکید نماییم که این نوع برخورد با متون، باعث کج فهمی در آن ها می شود.اثبات این مطالب در روند فقاهت آثاری خواهد داشت، از جمله:۱. با این که وظیفه اصلی در استنباط احکام شرعی به عهده فقیه است، اما باید توجه داشت که شارع نیز بر خود لازم می داند احکام خود را با روش های مختلف به دست مکلف یا فقیه برساند.۲. دقت های ادبی و عقلی غیرمتعارفی که برای استظهار متون به کار می رود، صحیح نیست.۳. فهم و استظهار متون دینی تسهیل و قاعده مند شده، احتمال اشتباه و تردید در آن به شدت کاهش می یابد.۴. بطلان برداشت های سلیقه ای و غیرمتعارف از متون، به عنوان دقت زیاد و فهم عمیق، واضح می شود.
پیشینه بحث
در زمان ائمه اطهار (ع)، مردم، محدثان و فقها بر اساس همان رفتار عرفی، عقلایی و تعاملاتی که با سایر مردم داشتند، احکام خود را از طریق سماع یا متون به دست می آوردند. علمای بعد از ائمه نیز کم و بیش همین روند را ادامه می دادند. اما در قرون اخیر، به تدریج برخی از علما با نگاه های غیرعرفی بلکه عقلی و فلسفی از یک طرف، و ادیبانه و خشک و بدون توجه به قرائن و فهم عرفی از طرف دیگر، به سراغ متون آمدند. اشتباه بودن این نوع نگاه را برخی بزرگان مانند مرحوم علامه وحید بهبهانی ، و تابعان ایشان تا زمان شیخ انصاری(ره) مانند کاشف الغطاء، سید مجاهد و در معاصریان، آیت الله بروجردی و شاگردان ایشان به ویژه امام خمینی (ره) یادآور شده، به آن هشدار داده اند. در این جا به ذکر دو نمونه اکتفا می کنیم و تفصیل آن را به جای دیگری ارجاع می دهیم.علامه وحید بهبهانی، داشتن ذهنی را که به علومی مانند کلام ، ریاضی و نحو مأنوس است، مانعی برای اجتهاد می شمرد. به عقیده ایشان، توغل در این علوم باعث تأثیرگذاری منفی در روند اجتهاد شده، مانع از فهم درست فقه می شود:السّابع:أن لایکون مدّة عمره متوغّلا فی الکلام، أو الرّیاضی، أو النّحو، أو غیر ذلک ممّا هو طریقته غیر طریقة الفقه، ثمّ یشرع بعد ذلک فی الفقه، فأنّه یخرّب الفقه بسبب أنس ذهنه بغیر طریقته، و ألف فهمه بطریقة الکلام و أمثاله، کما شاهدنا کثیرا من الماهرین فی العلوم من أصحاب الأذهان الدّقیقة السّلیمة أنّهم خرّبوا الفقه من الجهة الّتی ذکرناها. البته ایشان مخالف این علوم نیست، بلکه حتی برخی از این علوم را از مبادی اجتهاد می شمرد. اما آنچه ایشان نسبت به آن هشدار می دهند، خلط مباحث و روش ها است. مثلاً قوام علوم عقلی به دقت های فلسفی و قوام علوم نحوی به دقت های ادبی است؛ اما همین دقت ها برای فقه و اصول، مخرب است.امام خمینی(ره) نیز با این که خود یک فیلسوف بوده اند، در بیان شرایط اجتهاد به این نکته توجه داشته، فرق بین برداشت عرفی و عقلایی را با صرف علمی و عقلی متذکر می شود:دوم:تمییز المعانی العرفیة الدارجة بین الناس علی اختلافهم، من المعانی العقلیة الدقیقة، التی لایقف علیها الا ثلة قلیلة فان الکتاب و السنة وردا فی مستوی الإفهام المعمولة و المعانی الدارجة بین عامة الطبقات،.... اما متأسفانه در روند فعلی حوزه به این نکات توجه لازم نمی شود و همین امر باعث شده در بسیاری از موارد، فقاهت از راه صحیح خود منحرف شود. متون دینی با احتمالات عقلی و ادبیِ دور از ارتکاز عرفی بررسی شده، در یک روایت چند کلمه ای، وجوه بسیار متعددی به دست می آید و بدین وسیله فهم نوع روایات آن قدر مشکل می شود که دست یافتن به معنای واقعی آن، آرزویی قریب به محال به نظر می رسد و به این سبب، عموم طلاب جوان امید خود را برای فقیه و اسلام شناس شدن از دست می دهند. نوشته حاضر می خواهد با استفاده از مبادی کلامی به این مسأله بپردازد و راه حل مناسبی را در چگونگی برخورد با متون فقهی و استظهار معانی آن، ارائه دهد.
بررسی مباحث کلامی درباره دقت های فراعرفی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس