[ویکی فقه] درخواست چشمه (قرآن). گروهی از کفار مکه از حضرت محمد صلی الله علیه وآله خواستند تا چشمه ای در مکه ایجاد نماید.
مشرکان از پیامبر صلی الله علیه وآله، برای جوشاندن چشمه ای از سرزمین مکه درخواست کردند.وقالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الارض ینـبوعـا (و گفتند تا از زمین چشمه ای برای ما نجوشانی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد.) «کلمه (فجر) به معنای باز کردن و شکافتن است ، وهمچنین است کلمه (تفجیر) با این تفاوت که تفجیر مبالغه وبسیاری را هم می رساند، و (ینبوع) به معنای چشمه ای است که آبش خشک نمی شود، وکلمه (خلال) به معنای وسط و اثناء هر چیزی است، و (کسف) جمع کسفه است همچنانکه قطع جمع قطعه است، هم بر وزن آن است و هم به معنای آن، و کلمه (قبیل) به معنای مقابل است، مانند عشیر که به معنای معاشر است و کلمه ( زخرف ) به معنای طلا است ، و (رقی) به معنای صعود و بالارفتن است . این آیات آن معجزاتی را حکایت می کند که قریش علیه رسول خدا (صلی اللّه علیه وآله وسلم ) اقتراح و از وی مطالبه می کرده اند. و با وجود قرآن که معجزه جاودانی است ایمان آوردن خود را مشروط به آن می نمودند، چون می خواستند قرآن را یکدستی گرفته آن را خوار بشمارند. ومعنای آن این است که (قالوا) یعنی قریش گفتند: (لن نومن لک) ای محمد به تو ایمان نمی آوریم (حتی تفجر) تا آنکه بشکافی (لنا من الارض) برای ما از زمین مکه با همه کم آبیش (ینبوعا) چشمه آبی که آبش خشک نشود.»
← بهانه های رنگارنگ
۱. ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۹۰.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «درخواست چشمه».
...
مشرکان از پیامبر صلی الله علیه وآله، برای جوشاندن چشمه ای از سرزمین مکه درخواست کردند.وقالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الارض ینـبوعـا (و گفتند تا از زمین چشمه ای برای ما نجوشانی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد.) «کلمه (فجر) به معنای باز کردن و شکافتن است ، وهمچنین است کلمه (تفجیر) با این تفاوت که تفجیر مبالغه وبسیاری را هم می رساند، و (ینبوع) به معنای چشمه ای است که آبش خشک نمی شود، وکلمه (خلال) به معنای وسط و اثناء هر چیزی است، و (کسف) جمع کسفه است همچنانکه قطع جمع قطعه است، هم بر وزن آن است و هم به معنای آن، و کلمه (قبیل) به معنای مقابل است، مانند عشیر که به معنای معاشر است و کلمه ( زخرف ) به معنای طلا است ، و (رقی) به معنای صعود و بالارفتن است . این آیات آن معجزاتی را حکایت می کند که قریش علیه رسول خدا (صلی اللّه علیه وآله وسلم ) اقتراح و از وی مطالبه می کرده اند. و با وجود قرآن که معجزه جاودانی است ایمان آوردن خود را مشروط به آن می نمودند، چون می خواستند قرآن را یکدستی گرفته آن را خوار بشمارند. ومعنای آن این است که (قالوا) یعنی قریش گفتند: (لن نومن لک) ای محمد به تو ایمان نمی آوریم (حتی تفجر) تا آنکه بشکافی (لنا من الارض) برای ما از زمین مکه با همه کم آبیش (ینبوعا) چشمه آبی که آبش خشک نشود.»
← بهانه های رنگارنگ
۱. ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۹۰.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «درخواست چشمه».
...
wikifeqh: درخواست_چشمه_(قرآن)