درخت زندگی

فرهنگستان زبان و ادب

{tree of life} [باستان شناسی] نقشی تجریدی و مسبک از درخت با مفهومی آیینی که تاریخ پیدایی آن به هزارۀ چهارم پیش از میلاد در میان رودان می رسد؛ این نقش تا هزارۀ دوم در سرتاسر آسیای غربی و حوزۀ مدیترانه گسترش یافته بود و نمود کلی آن در دین های متأخر نیز به چشم می خورد...

دانشنامه عمومی

درخت زندگی (در انجیل). درخت زندگی ( به عبری:  עֵץ הַחַיִּים )   [ ۱] اصطلاحی است که در  تنخ  از آن نام برده شده است.
درخت زندگی در  سفر پیدایش  نخست در  فصل ۲ بند ۹ آمده است: «و خداوند خدا هر درخت خوش نما و خوش خوراک را از زمین رویانید، و درخت حیات را در وسط باغ و درخت معرفت نیک و بد را». و همچنین در فصل ۳ بند ۲۲ نیز از آن نام برده شده: «همانا انسان مثل یکی از ما شده است، که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد، و تا به ابد زنده ماند. »[ ۲]   پس از  هبوط  دو  کروبی ها  نگهبان برای جلوگیری از دسترسی او به درخت زندگی قرار داده شدند. [ ۳] گمان هایی مبنی بر اینکه درخت زندگی همان درخت ممنوعه است، وجود دارد.   [ ۴]
عبارت درخت زندگی در  امثال سلیمان  ( ۳:۱۸، ۱۱:۳۰، ۱۳:۱۲، ۱۵:۱۴ ) ،   مکاشفه یوحنا  ( ۲:۷، ۲۲:۲، ۱۴:۱۹ ) ،   کتاب عزرا ( ۲:۱۲، ۸:۵۲ ) و  مکابیان ( ۱۸:۱۶ ) نیز آمده است.
کارل فردیناند راینهارد بودِ در مطالعه  نقدگرایانه خود در سال ۱۸۸۳ میلادی بیان کرد که تنها یک درخت در  سفر پیدایش  آمده است و به دو صورت به تصویر کشیده شده: یکبار به عنوان درختی در میان باغ عدن، و بار دیگر به عنوان  درخت ممنوعه. کلاوس وسترمن نیز این نگره بودِ را تایید کرد.   [ ۴]
الن ولدِ در تحقیق خود در سال ۱۹۹۴ میلادی بیان کرد که عالمان انجیل همواره درخت را به صورت جداگانه در نظر می گیرند و آن ها را به یکدیگر مرتبط نمی کنند. او همچنین گفت که بیشتر توجهات معطوف به درخت ممنوعه است؛ درحالی که توجه اندکی به درخت زندگی می شود. [ ۵]
کلیسای ارتدکس شرقی درخت زندگی که از آن در سفر پیدایش نام برده شده را استعاره ای از صلیب مسیحی می داند؛ که تا زمان زایش و رستاخیز مسیح، انسان ها نمی توانند از آن بهره مند شوند. [ ۶]
در کتاب  شهر خدا  ( xiii. ۲۰ - ۲۱ )   آگوستین  به صورت مفصل به تفسیر معنوی رخدادهای باغ عدن پرداخت؛ او به گفته خودش تلاش کرد تا تفاسیر معنوی او خدشه ای به واقعیت تاریخی این این رخدادها وارد نکنند. روشنفکران مذهبی در سده بیستم میلادی به دنبال تفاسیر نمادین بودند زیرا این رخدادها را از لحاظ تاریخی غیر واقعی می دانستند.
توماس آکویناس  در  مدخل الهیات  ( Q۹۷ ) استدلال کرد که هدف از آفرینش این درخت برقراری فرایند زیستی زندگی آدم برای یک زندگی زمینی طولانی بوده است. او همچنین باور داشت این درخت نمی توانسته سبب زندگی ابدی شود زیرا خودش فانی بوده. از این رو آدم و حوا پس از مدتی می بایست از درخت تغذیه می کردند یا درغیر این صورت «به زندگی غیرمادی منتقل می شدند». «درخت های میوه باغ عدن وظیفه جبران کمبود رطوبت بدن را برعهده داشتند؛ درحالی که درخت زندگی وظیفه جبران ناکارآمدی های بدن را برعهده داشت».   آگوستین  در کتاب  شهر خدا  ( xiv. ۲۶ ) می نویسد: «انسان در برابر گرسنگی با خوراک، در برابر تشنگی با نوشیدنی و در برابر ویرانی پیری به درخت زندگی مجهز شده است. »
عکس درخت زندگی (در انجیل)عکس درخت زندگی (در انجیل)عکس درخت زندگی (در انجیل)

درخت زندگی (زیست شناسی). درخت زندگی ( به انگلیسی: tree of life ) ، استعاره ای است که برای شرح دادن روابط میان ارگانیسم های زنده و منقرض شده دنیا بکار می رود. پیشینه به کارگیری آن به اوایل سده ۱۸اُم میلادی بازمی گردد. چارلز داروین نیز از آن برای نشان دادن شاخه های مختلف گونه های جانوری با نسب مشترک استفاده کرده است. ارنست هکل واژه تبارزایش ( به انگلیسی: phylogeny ) را برای روابط تکاملی بین گونه های مختلف در طول زمان پدید آورد و در ارائه و تکمیل تاریخ تبارزایشی گونه ها از داروین نیز پیشی گرفت. توسعه یافته امروزه این ایده را با نام درخت فیلوژنتیک می شناسند.
ارنست هکل ( ۱۸۳۴ - ۱۹۱۹ ) ، چندین درخت زندگی را در طول پژوهش هایش ارائه کرد. در نگاره های زیر سه تا از این درخت های زندگی مشهور او را می بینید.
درخت تبارزایی یا درخت فیلوژنتیک ( به انگلیسی:Phylogenetic tree ) یک نمودار انشعابی است ( که اصطلاحا درخت ( گراف ) نامیده می شود ) و روابط تکاملی در میان گونه های مختلف زیستی یا حتی اشخاص را بر اساس شباهت ها و تفاوت های فیزیکی ( فیلوژنتیک ) یا خصوصیات ژنتیک نشان می دهد. واحدهایی که به هم در درخت متصل هستند، از یک جد مشترک جدا شده اند. در یک درخت تکامل نژادی ریشه دار، هر گره نشان دهنده جد مشترکی برای فرزندان آن گره می باشد، و طول یال ها در برخی از درختان نشان دهندهٔ تخمین زمان است. هر گره یک واحد طبقه بندی ( taxonomic ) نامیده می شود. گره های داخلی عموماً واحد طبقه بندی فرضی ( HTUs ) نامیده می شوند و نمی توان آن ها را به طور مستقیم مشاهده کرد. این درختان در زمینه های زیست شناسی مانند زیست شناسی تکاملی، بیوانفورماتیک، سیستماتیک و فیلوژنتیک مقایسه ای کاربرد دارند.
عکس درخت زندگی (زیست شناسی)عکس درخت زندگی (زیست شناسی)

درخت زندگی (کابالا). درخت زندگی ( به عبری: עץ החיים، عِتْص هاخاییم ) توصیف ایده ای عرفانی در عرفان یهودی یا کابالا است که به نام ۱۰ سفیروت نیز شناخته می شود. این ایده یک دیاگرام سه ستونی است که از تعدادی دایره ( سفیروت ) متصل به هم تشکیل شده است. بر اساس دیدگاه کابالیست ها درخت زندگی ذات الهی، روح انسان و راه معراج عرفانی انسان را نشان می دهد. کابالیست ها اعتقاد دارند که سمبل درخت زندگی در واقع نقشه آفرینش است. در دیدگاه کابالای یهودی دو درخت موجود در باغ بهشت، درخت زندگی و درخت دانش خیر و شر دو نمایش مختلف سفیروتها هستند.
از زمان رنسانس دیدگاه های کابالایی بین مسیحیان و پیروان هرمسیه رایج شد.
کابالیست ها اعتقاد دارند که درخت زندگی دیاگرام آفرینش است. آفرینش از بالاترین سفیروت ( کتر ) آغاز شده که عین سوف اور ( نور بدون حد ) نامیده می شود. این بالاترین سفیروت برای ذهن انسان قابل درک نیست. این انرژی از بالای درخت زندگی سرازیر شده و تمامی دنیا را ایجاد می کند. آفرینش با پروسه زیمزم یا انقباض عین سوف شروع می شود. در مرحله بعد که سفیروت خوخما است این نور منقبض شده عین سوف به زمان و مکان انبساط میابد. سفیروت بعدی بینا است که دارای انرژِی مؤنث است. این سفیروت انرژی خوخما را دریافت کرده و از آن نگهداری کرده و آنرا پرورش می دهد.
اعداد و حروف عبری برای کابالیست ها بسیار مهم هستند و هر حرف عبری معادل یک عدد نیز هست. هر مرحله درخت زندگی با یکی از اعداد یک ( کتر ) تا ده ( ملکوت ) و یک سفیروت در ارتباط است.
سه سفیروت بالای درخت زندگی دنیای الهی را تشکیل می دهند که انرژی اولیه دنیا است. بین این سه سفیروت و هفت سفیروت پایینتر آبیس قرار دارد که این دو دنیای کاملاً متفاوت را از هم جدا می کند. سه سفیروت بالا در دنیای انرژِی الهی هستند. ازاین رو سفیروت بینا با زایمان در ارتباط است که به دنیایی که کاملاً از دنیای الهی جدا است زایمان می کند. انرژی الهی با پایین آمدن از درخت زندگی سختتر و جامدتر می شود تا اینکه در سفیروت ملخوت که آخرین سفیروت است دنیای ماده را ایجاد می کند.
عکس درخت زندگی (کابالا)عکس درخت زندگی (کابالا)

درخت زندگی (کالبدشناسی). درخت زندگی ( به لاتین: Arbor Vitae ) ( نامگذاری به علت شباهتش با "درخت زندگی" ) ماده سفید مخچه ای است که به دلیل انشعابات درخت مانندش به این نام، نامگذاری شده است. از جهاتی بیشتر شبیه سرخس است که در هر دو نیم کره های مخچه دیده می شود. [ ۱] این ساختار، اطلاعات حسی و حرکتی را با مخچه تبادل می کند. درخت زندگی در عمق مخچه قرار دارد. هسته های عمقی، دندانه ای، کروی، لخته ای شکل و شیروانی در درخت زندگی واقع شده اند. این چهار ساختار منجر به وابران پرتابی مخچه می گردند. [ ۲]
عکس درخت زندگی (کالبدشناسی)عکس درخت زندگی (کالبدشناسی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

درخت زندگی ( به انگلیسی: The Tree of Life ) فیلمی است آمریکایی با ژانر درام و تجربی که توسط فاکس سرچلایت پیکچرز در تاریخ ۲۷ مه ۲۰۱۱ در آمریکا اکران شد. کارگردان و نویسنده این فیلم ترنس مالیک و بازیگران اصلی آن برد پیت، شان پن، جسیکا چستین می باشند. فیلم معنی و تاریخچه زندگی را از دید مردی میان سال با مرور خاطرات کودکی او در دهه ۱۹۵۰ در تگزاس بازسازی می کند و آن را با جلوه های تصویری به منشأ خلقت پیوند می دهد. این فیلم پس از تاخیرهای طولانی در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ اکران شد.
...
[مشاهده متن کامل]

فیلم با جمله ای از کتاب ایوب نبی شروع می شود: «آنگاه که زمین را بنیان نهادم، کجا بودی… آنگاه که ستارگان صبح باهم سرود خواندند و پسران خدا همگی فریاد شادی سردادند. »
فیلم برندهٔ نخل طلای کن سال ۲۰۱۱ است.

درخت زندگی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/درخت_زندگی_(فیلم)
یادآوری از واژه ویسپوبیش:
ویسپوبیش: نام درختی اساطیری یا "درخت زندگانی"، که پس از پیروزی تیشتر و با کمک سِپَندارمذ بر روی زمین رویید و درمانگر همه دردها و بیماری هاست!
( ( در اسلام: به آن درخت "طوبی" می گویند!
...
[مشاهده متن کامل]

در اساطیر اسکاندیناوی یا نورسی: به آن درخت " ایگدراسیل یا زبان گنجشکی" می گویند!
در اساطیر سومر باستان: به آن درخت "هولوپو یا هوروپو" می گویند! ) )
.
ویسپوبیش: واژه اوستایی
اوستا: ویسپایش ( vīspāish ) - ویسپاسه ( vīspase )
ویسپو پَئسِم ( vīspō - paēsem )
.
درخت " زندگانی" ویسپوبیش به همراه درخت "جاودانگی" گاوکَرِن ( گَئوکَرِن ) >>>
در دریایِ اسطوره ای به نام فَراخکَرت ( وُئوروکَشَه، Vourukasha ) در کنار کوه البرز قرار دارد هر چند در برخی بُن مایه ها آن را به کاسپین ( خزر مازندران ) وابسته می دانند!
همچنین، پرنده اسطوره ای ( هُما، چَمروش ) به مانند سیمرغ ( آمروش ) ، در البرز کوه ( اوستایی:هَرا بُرزَیتی، هَرائیتی بُرز: کوه بزرگ و با شکوه ) خانه ( آشیانه ) دارد!
.
همچنین چوب ویسپوبیش، ما را از چشم خوردن و گزند در امان می دارد!
یادآوری از تیشتر:
سپس این ایزدان بر روی " تخته ای از درخت ویسپوبیش" که به دست باران های تیشتر سبز شده و به کمک سِپَندارمَذ روییده شده بود، سوار می شوند و تیشتر که نیروی آرزو برآورده کردن را داشت؛ ضربه ای به تخته می زند و خواست اهورامزدایی آناهیتا که با آب و گل نیلوفر هست را برآورده می سازد و همگی رهسپار کارهایی که به آن ها سپرده شده بود می شوند!
( ( اصطلاح "بزنم به تخته یا بزن به تخته چشم نخوری" از اینجا آمده است! >>> یعنی می زنیم به تخته تا آرزوی چشم نخوردن ما برآورده شود! ) )
.
همچنین اهریمن خَرَفَستران را برای نابودی درخت زندگی ( ویسپوبیش ) گُسیل می کند، سپس آناهیتا به کمک اهورامزدا برای هَمِستاری ( مقابله ) با آن، کَرماهی ( ماهی جنگی و نیرومند ) را می آفریند
مینوی خرد، فَرگرد ( فصل ) 61، بند30:
u - š kar - māhīg pērāmōn hamē wardēd u - š wak ud abārīg xrafstar az - iš abāz hamē dārēd
معنی: و "کَرماهی" پیوسته پیرامونش[درخت زندگی یا ویسپوبیش] می گردد و وزغ و حیوانات موذی دیگر را از آن باز می دارد.
( ( برای همین هست در سفره هفت سین ماهی می گذاریم تا نگهبان زندگی مان باشد! ) )
.
ویسپ ( ویسپو، vīspō ) : همه، تمام، کامل
.
بیش: در اوستا: بَئیش ( baēš ) -
آسیب، صدمه، گزند، زخم، خسارت، زیان، انگره! -
بیماری، درد و رنج، آزار و اذیت، سختی و گرفتاری
.
معنی: درمانگر همه دردها و بیماری ها، درواخ دهنده همه سختی ها و گرفتاری ها، بهبودی همه آسیب ها و زخم ها
.
دوبار در شاهنامه فردوسی بزرگ، ویرایش استاد جُنیدی این واژه آمده است!
1. در نامه رستم فرخزاد به برادرش چنین آمده است:
بزرگان که در قادِسی با من اند
دُرشتند و با آهِرمَن دشمنند
گمانند کاین "بِیش" بیرون شود
ز دشمن زمین رود جیهون شود
2. در پاسخ نامه ای که گودرز به پیران می دهد:
تو کردی همه جنگ را دست پیش
سپه را تو برکندی از جای خویش
خرد ار پس آمد تو پِیش آمدی
به فرجامِ آرام، "بِیش" آمدی
( ( پس از آمدن درد و بیماری، در پایان آرامش می یابی یا پس از هر سختی، آسانی هست! ) )
.
اوستا: تیشتر یشت، بند43:
tishtrīm stārem raēvantem hvarenanguhantem yazamaide
yō "vīspāish" naēnizhaiti sima
apaya vazhedrish uxshyeiti "vīspase" - ta dāmān baēshazyatica sevishtō
yezi aēm bavaiti yashtō
معنی: تیشتر، ستاره درخشان و باشکوه را می ستاییم، که از "هر گزند" چیز ( موجودات ) با آبِ جَهنده ( آب پاش ) خود، ترس را می شوید ( پاک می کند ) و از بین می برد، و این چنین برای "همه آسیب" این آفریده ها درواخی ( سلامتی، آزادی از بیماری ) می آورد،
و بسیار نیکو و خشنود است، در حالی که او را پرستش می کنند
.
اوستا: مهریَشت ( میترایَشت ) ، بند124:
uzbāzāush paiti amerextīm
fravazaite mithrō yō vouru - gaoyaoitish
haca raoxshnāt garō - nmānāt
vāshem srīrem vavazānem hāmō - taxmem
vīspō - paēsem" zaranaēnem"
معنی: بازوان ( دست هایش ) را برای جانپاسی ( مراقبت ) از [پاکدینان]، میترا ( مِهر ) گشوده است ( به سوی بالا برده است )
کسی که دارای دشت های فراخ ( گسترده ) از گرزمان درخشان ( گروتمان، بالاترین آسمان یا بهشت روشنی ) است
گردونه ای زیبا و با گرداننده زرّین ( طلایی ) همه تخم ها ( هُما ) و "درمانگر همه دردهاست ( ویسپوبیش! ) "
.
.
هَرویسپ، هَروِسپ -
واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) :
هَرویسپ: harwisp
.
واژه های دیگری از آن ساخته شد:
یادآوری از تیشتر:
ویسپوبیش ( vīspō - bīš، وِن جَد بیش ) یا هَرویسپ تخمه : درمانگر همه دردها و بیماری ها یا دارنده همه تخمه ها و دانه ها
.
این واژه به گونه ای حشو ( تکرار ) هست و گاه به گونه جدا هم می آید:
هر: حرف تعریف برای همه، هر چیزی
.
ویسپ: همه، کُل، تمام
.
معنی: همه، هر - جُملگی، یکسر، تمام، کل، مجموع
مانند: ویسپِرَد!
( گونه دیگر پهلوی "همه": هَماگ، hamāg )
.
گُزیده های زادِسپَرَم، فَرگَرد ( فصل ) 30، بند42:
agar ahlaw, baxt pad pērōzīh.
u - š "harwisp" ham - gōhrān ī mēnōg - čihrān abāg frāz rawēnd
معنی: اگر پرهیزکار است، بخت ( نصیب، بهره ) او پیروزی است.
به همراه او "همه" هم سرشتان منوچهر فراز روند ( می رسند، پیش می آیند )

درخت زندگیدرخت زندگیدرخت زندگیدرخت زندگیدرخت زندگیدرخت زندگی
منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/درخت_زندگانی• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ایگدراسیل• https://vista.ir/m/a/lrqow/درخت-اساطیری-هولوپو-سومریان-باید-همان-هرویسپ-تخمک-اوستا-(بلندترین-سرو)-بوده-باشد• https://abadis.ir/fatofa/تیشتر/• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
درخت زندگی مفهومی است که در علم، مذهب، فلسفه، اسطوره و دیگر زمینه ها استفاده شده است. در این زمینه ها درخت زندگی به شکل درختی پرشاخه نشان داده می شود که نشان دهندهٔ این ایده است که تمام حیات بر روی زمین به هم مربوط است. درخت زندگی انواع گوناگون دارد: بنمایه ای ست در الهیات، اسطوره ها، و فلسفه های مختلف در جهان؛ یک مفهوم عرفانی که به ارتباط متقابل تمام اجزای حیات بر روی سیارهٔ ما اشاره دارد؛ و همچنین در علوم، نموداری برای تبار مشترک موجودات در تکامل است.
...
[مشاهده متن کامل]

قس عربی
شجرة الحیاة هی مفهومدالة تستخدم فی مجالات العلم والإلهیات، والفلسفة، والمیثولوجیا. وهی تصور العلاقة الترابطیة بین جمیع أشکال الحیاة على کوکبنا، وهی تشبیه ترمز للأصل المشترک بالمعنى التطوری. کما یمکن استخدام شجرة مدة کمرادف للشجرة المقدسة عند الأشوریین. [1]
محتویات [أظهر]
فی الدین والأساطیر[عدل]
{{مقالة رئیسیة|عبادة الشجرة]] استعمل مفهوم الشجرة فی الفلکلور والتراث والمرویات وأساطیر کتعبیر للخلود والخصوبة والتی تأئرت بالرمزیة الدینیة.
بلاد الفرس القدیمة[عدل]
فی أساطیر بلاد فارس ما قبل الإسلام، شجرة العالم هی شجرة ضخمة تحمل کل أنواع البذور. ومن المرویات أن أهریمان، إله الشر، خلق ضفدع مهمته القضاء على الشجرة لمنع نمو بقیة الأشجار على الأرض. بالمقابل، قام أهورامزدا، إله الخیر، بوضع سمکتین تحرسان الشجرة. وبهذا، تقترب فکرة شجرة العالم الفارسیة من فکرة شجرة الحیاة نفسها.
ومن الأساطیر الإیرانیة القدیمة شجرتی الماشی والماشیان التین یعتبرا أصل کل شیء حی على الأرض.
عند الفراعنة[عدل]
فی أسطورة تاسوع هیلیوبولیس الفرعونیة، ولدتا إیزیس، إلاهة القمر والأمومة وأوزیریس، إله البعث، من شجرة طلح والتی تعتیر شجرة کل شیء حی.
عند الأرمن[عدل]
کانت شجرة الحیاة فی المرویات الأرمنیة رمزیة دینیة ترسم على جدران النعابد والقلاع وتنحت على درع المحاربین. وکان للشجرة فرع مقسمة بالتساوی من الناحیتین الیمنى والیسرى و علیها ثلاث ورقات، واحدة على کل فرع وواحدة فی أعلى الشجرة. کما یوجد شخصین على کل جنب من اشجرة رافعین أحدى یدیهما إلى الأعلى کرمو لعنایتهما بالشجرة.
عند ألأشوریین[عدل]
کان الأشوریین یعتبرون شجرة الحیاة رمز دینی مهم ورسموها کمجموعة من العقد المتصلین بخطوط متداخلة وکان یخدمها ألهة برؤوس نسور وکهنة وحتى ملوک. لم یصل باحثی علم ألشوریات إلى تفسیر موحد لمعناها.
عند البهائیین[عدل]
اعتبر البهائیین شجرة الحیاة کتعبیر للمظهر أی الرسول، المعلم الکبیر الذی یظهره الله للبشریة بین الحینة والأخرى. فالمظهر هو جذور وساق الشجره بینما أتباعه هم الفروع والأوراق. أما الثمار فتدل على التطور والرقی.
عند الصینیین[عدل]
یعتقد الطاویة، شجرة دراق، تثمر مرة کل ثلاثة ألف سنة ومن یتناول ثمارها یحصل على الخلود. ومن المکتشغات الأثریة فی سیشوان الصینیة مذبح یحتوی على ثلاث شجرات برونزیة على قاعدتهم تنین وعلى اعلاهم طیر فینیق ذو أخلاب طویلة.
عند المسحیین[عدل]
ذکرت شجرة الحیاة فس سفر الرؤیا 22 حین وصفت یشجرة تحمل 12 محصول من الفاکهة التی تنبت کل شهر وثمارها لدیها ملکة شفاء الشعوب. أما فی الکاثولیکیة, ترمز شجرة الحیاة الى طهارة البشریة من الخطیئة الأولى قبل السقوط. کما أعلن بندکت السادس عشر أن الصلیب هو شجرة الحیاة. [2] کما شرح القدیس بونافینتور أن ثمار شجرة الحیاة الشافیة هو المسیح. [3] أن جسد ودم المسیح هما ثمار الشجرة. أما فی الکنیسة الشرقیة‘ فشجرة الحیاة هی محبة الله.
فی الشرق الأوسط[عدل]
ذکرت ملحمة جلجامش أن إتانا بحث عن نبتة تعطی الحیاة لیحصل على إبن. وهذه من الأدلة أن فکرة شجرة الحیاة کانت منتشرة منذ العصور القدیمة. وفی کتاب ألف لیلة ولیلة، هناک قصة بلیقة التی تروی مغامرات عن البحث عن الخلود ووصفت شجرة مرصعة بالجواهر بالقرب من ینبوع الشباب یحرسها الخضر.
فی الیهودیة[عدل]
شجرة الحیاة فی الکابالا
فی الیهودیة، لشجرة الحیاة العدید من المفاهیم والإستعمالات. یلفظ المصطلح کـ"إتز خاییم". ففی سفر الأمثال، ترمز إلى التوراة نفسها کما ترمز الى الحکمة والرویة. أما فی سفر الخروج فهی الشجرة التی طرد بسسببها أدم زحواء من الجنة حتی لا یتناولا ثمارها التی تمنح الحیاة الأبدیة. کما ذکر فی سفر أخنوخ أنه فی یوم القیام، سیقدم الله ثمرة من شجرة الحیاة لکل من ذکر اسمه فی کتاب الحیاة. کما یستعمل لیصف الیشیفا و الکنیس و الأدب الحاخامی. کما یستعمل فی تسمیة عصی لفافات التوراة.
فی عالم الغموضیة الیهودیة، تصور شجرة الحیاة بعشرة عقد مترابطة والتی تعتبر رمزا محوریا للکابالا. تحتوى على تعداد القوة فی العالم الإلهی.
فی أقریقیا[عدل]
یعتبر الرستافاریین وبعض المسیحیین الأقباط، أن عشبة القنب المخدرة هی شجرة الحیاة. أما فی دیانة شعب السیریر فی السنغال، فإن شجرة الحیاة هی أساس التکوین فی معتقداتهم، إذ أن الشجر هی أول الأحیاء التی خلقها روخ، الإله الأعظم.
العلوم[عدل]
شجرة الحیاة البیولوجیة
شجرة الحیاة فی العلوم وتشبیه یستعمل کشرح لعلاقة الکائنات الحیة ببعضها فی میدان التطور. وفی کتابه "أصل الأنواع"، حاول داروین شرع فکرته حول التطور الأحیاء عن طریق رسم متشعب یشابه الشجرة. وبعدها، عند محاولة فهم العلاقة بین المخلوقات عن طریق دراسة الحوامض الجینیة، استعمل کارل وویس، رائد إعادة تنظیم علم التصنیف، فکرة شجرة الحیاة لوصف نتائجه. ومشروع شجرة الحیاة على الإنترنت، هو مشروع یجمع ویعرض المعلومات المجمعة فی مجالی علم الوراثة العرقی و التنوع الحیوی یتشارک فی إنتاجه علماء الأحیاء من حل العالم. وفی علم تشریح الأعصاب، یستعمل مصطلح "أربور فیتای" ( باللاتینیة: Arbor vitae ) ، أی شجرة الحیاة، لوصف نمط تشعبات القشرة المخیة فی المادة الرمادیة فی الدماغ والمادة البیضاء فی المخیخ. "
الثقافة العامة[عدل]
الفنون[عدل] . . .

بپرس