درخت تبارزایی، درخت فیلوژنتیک، درخت تکامل نژادی یا درخت تکاملی ( به انگلیسی:Phylogenetic tree ) یک نمودار انشعابی است ( که اصطلاحاً درخت ( نظریه گراف ) نامیده می شود ) و روابط تکاملی در میان گونه های مختلف زیستی یا حتی اشخاص را بر اساس شباهت ها و تفاوت های فیزیکی ( تبارزایی ) یا خصوصیات ژنتیکی نشان می دهد. واحدهایی که به هم در درخت متصل هستند، از یک نسب مشترک جدا شده اند. در یک درخت تکامل نژادی ریشه دار، هر گره نشان دهندهٔ نسب مشترکی برای فرزندان آن گره است و طول یال ها در برخی از درختان نشان دهندهٔ تخمین زمان است. هر گره یک واحد آرایه ای نامیده می شود. گره های داخلی عموماً واحد طبقه بندی فرضی ( HTUs ) نامیده می شوند و نمی توان آن ها را به طور مستقیم مشاهده کرد. این درختان در زمینه های زیست شناسی مانند زیست شناسی فرگشتی، بیوانفورماتیک، سیستماتیک و فیلوژنتیک مقایسه ای کاربرد دارند.
ایدهٔ درخت زندگانی از متن های باستانی، از یک فرایند نردبانی از پایین ترین تا بالاترین نوع حیات ( مانند یک زنجیر آفرینش ) گرفته شده است. اولین درخت های منشعب کنندهٔ تبارزایی شامل یک نمودار دیرینه شناسی می شد که ارتباطات زمین شناسی میان گیاهان و جانوران را نشان می داد و در کتاب «زمین شناسی مقدماتی» نوشتهٔ ادوارد هیچکاک ( چاپ اول ۱۸۴۰ ) آمده بود.
چارلز داروین یکی از اولین و محبوب ترین تصاویر از مفهوم درخت تکامل را در کتاب اصلی خود، «خاستگاه گونه ها» به تصویر کشیده است. در طول قرن بعد، زیست شناسی فرگشتی هنوز از نمودار درختی برای نمایش فرگشت استفاده می کردند، زیرا این نمودارها به خوبی مفهوم گونه زایی را بیان می کنند. در طول زمان، دسته بندی گونه ها کمتر ایستا و بیشتر پویا شد.
درخت فیلوژنتیک ریشه دار یک گراف جهت دار است با یک گره منحصر به فرد متناظر با نزدیک ترین جد مشترک از همه جاندار که در برگ های درخت هستند. روش معمول ریشه دار کردن درخت استفاده از outgroup است. درختان بدون ریشه ارتباط گره های برگ را بدون هیچ فرضی در مورد اصل و نسب شان نشان می دهند. در حالی که درختان بدون ریشه به سادگی با حذف ریشه ها از درختان ریشه دار تولید می شوند، از یک درخت بدون ریشه نمی توان بدون استفاده از شناسایی اصل و نسب، ریشه را نتیجه گرفت. به طور معمول ریشه دار کردن یک درخت با اضافه کردن outgroup در داده های ورودی یا معرفی مفروضات بیشتری در مورد انجام سرعت نسبی تکامل در هر شاخه، مانند فرضیه ساعت مولکولی انجام می شود. شکل ۱ یک درخت تکامل نژادی بدون ریشه را برای پروتئین اصلی عضله نشان می دهد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفایدهٔ درخت زندگانی از متن های باستانی، از یک فرایند نردبانی از پایین ترین تا بالاترین نوع حیات ( مانند یک زنجیر آفرینش ) گرفته شده است. اولین درخت های منشعب کنندهٔ تبارزایی شامل یک نمودار دیرینه شناسی می شد که ارتباطات زمین شناسی میان گیاهان و جانوران را نشان می داد و در کتاب «زمین شناسی مقدماتی» نوشتهٔ ادوارد هیچکاک ( چاپ اول ۱۸۴۰ ) آمده بود.
چارلز داروین یکی از اولین و محبوب ترین تصاویر از مفهوم درخت تکامل را در کتاب اصلی خود، «خاستگاه گونه ها» به تصویر کشیده است. در طول قرن بعد، زیست شناسی فرگشتی هنوز از نمودار درختی برای نمایش فرگشت استفاده می کردند، زیرا این نمودارها به خوبی مفهوم گونه زایی را بیان می کنند. در طول زمان، دسته بندی گونه ها کمتر ایستا و بیشتر پویا شد.
درخت فیلوژنتیک ریشه دار یک گراف جهت دار است با یک گره منحصر به فرد متناظر با نزدیک ترین جد مشترک از همه جاندار که در برگ های درخت هستند. روش معمول ریشه دار کردن درخت استفاده از outgroup است. درختان بدون ریشه ارتباط گره های برگ را بدون هیچ فرضی در مورد اصل و نسب شان نشان می دهند. در حالی که درختان بدون ریشه به سادگی با حذف ریشه ها از درختان ریشه دار تولید می شوند، از یک درخت بدون ریشه نمی توان بدون استفاده از شناسایی اصل و نسب، ریشه را نتیجه گرفت. به طور معمول ریشه دار کردن یک درخت با اضافه کردن outgroup در داده های ورودی یا معرفی مفروضات بیشتری در مورد انجام سرعت نسبی تکامل در هر شاخه، مانند فرضیه ساعت مولکولی انجام می شود. شکل ۱ یک درخت تکامل نژادی بدون ریشه را برای پروتئین اصلی عضله نشان می دهد.
wiki: درخت تبارزایی