دانشجو

/dAneSju/

معنی انگلیسی:
coed, collegian, scholar, student

لغت نامه دهخدا

دانشجو. [ ن ِ] ( نف مرکب ) دانشجوی. جوینده دانش. طالب علم. دانش پژوه. علم خواه : پس بقیاس عقلی برهانی گوییم که آفریدن این چیزها، دانستی و آوردن مر این نفس دانشجوی را اندر مردم و تقاضای نفس مردم و حریصی او بر بازجستن این چیزها چنانست که خدای بدان منع کرده است مر نفس مردم را، همی گوید: بپرس و بدانک چرا چنین است و گمان بر که این صنع باطل است. ( جامع الحکمتین ص 11 ). || متعلم. شاگردی که در آموزشگاههای عالی تحصیل کند. آنکه در دانشکده و دانشگاه متعلم باشد. در تقسیمات مدارج تحصیلی امروزی شاگردان دبستان ، «نوآموز» و شاگردان دبیرستان ، «دانش آموز» و شاگردان دانشکده ها و دانشگاهها، «دانشجو» اصطلاح شده اند.

فرهنگ فارسی

جوینده علم ودانش، شاگردمدرسه عالی ودانشکده

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) ۱ - طالب علم ، جویندة علم . ۲ - شاگرد دورة آموزش عالی . ج . دانشجویان .

فرهنگ عمید

۱. آن که در دانشگاه تحصیل کند، شاگرد مدرسۀ عالی، شاگرد دانشکده.
۲. [قدیمی] جویندۀ علم و دانش، جویای دانش، طالب علم.

دانشنامه عمومی

دانشجو از در زبان به معنی کسی است که دانش می جوید و در اصطلاح، برای نام بردن از محصّلان در سطح تحصیلات دانشگاه و پس از آن به کار می رود. در یک نظام آموزش عالی، وقتی یک فرد می آموزد که «دیگران چه گفته اند و چه کرده اند» و برایش می گویند که «مسایل پیچیدهٔ یک علم را چگونه حل کرده اند» دانشجو است. [ ۱]
در ایران ضوابط و حقوق دانشجو در منشور حقوق دانشجویی نوشته شده است. [ ۲]
در ایران فعالیت دانشجویی قانونی و دارای مجوز از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم در محورهای زیر خلاصه می شود:
• تشکل های سیاسی دانشجویی مانند: بسیج دانشجویی، انجمن اسلامی و . . . .
• انجمن های علمی دانشجویی
• کانون های فرهنگی دانشجویی
نشریات دانشجویی
• شورای صنفی دانشجویی
فعالیت این تشکل ها در دانشگاه ها زیر نظر معاونت فرهنگی و دانشجویی هر دانشگاه یا دانشکده تعریف شده است.
جنبش دانشجویی ۱۴۰۱ ایران بخشی از جنبش دانشجویی ایران است که در جریان خیزش ۱۴۰۱ شروع و در راستای جنبش زن، زندگی، آزادی ادامه یافت. این جنبش در پی کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات از ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ بوجود آمد[ ۳]
۱۶ آذر در ایران روز دانشجو شناخته می شود. ۱۶ آذر سالروز واقعه کشتار چند تن از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران است. [ ۴]
عکس دانشجو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

student (اسم)
شاگرد، دانشجو، دانش اموز، عضو دانشکده یا دانشگاه، اهل تحقیق

collegian (اسم)
دانشجو، عضو دانشکده

فارسی به عربی

طالب

پیشنهاد کاربران

University student
Undergraduated به معنی دانشجو ( دانشجوی لیسانس که هنوز مدرک نگرفته )
محصّل، شاگرد، طلَبِه، تلمیذ، جویای دانایی، جویندهٔ دانش

بپرس